• صفحه اصلي
  • زندگينامه
  • كتابها
    • كتب فارسي
    • كتب عربي
    • دانلود كتاب
  • مقالات
    • سياسي
    • فرهنگي
    • تاريخي
  • مصاحبه
    • سياسي
    • فرهنگي
    • تاريخي
  • خاطرات
    • علما و مراجع
    • شخصيت هاي داخلي
    • شخصيت هاي بين المللي
  • آلبوم
    • شخصيتهاي بين الملي
    • شخصيتهاي ايراني
    • علما و مراجع
    • كنفرانسها
    • مصر
    • واتيكان
    • متفرقه
  • ويژه نامه
  • اخبار
    • اخبار سايت
    • اخبار فرهنگي
  • پيوندها
  • تماس با ما

ويژه نامه

يادمان استاد خسروشاهي رحمت الله عليه
يادمان استاد خسروشاهي رحمت الله عليه

تبليغات

پايگاه اطلاع رساني مركز بررسي هاي اسلامي جستجوي كتاب در كتابخانه مركز بررسي هاي اسلامي نرم افزار مجموعه آثار استاد خسروشاهي در نور فروش اينترنتي كتب انتشارات كلبه شروق

از لحاظ عقلي؟


عقل كذائي، مي گويد فلسفه اتوميسم يك مشرب فلسفي صحيحي است و تا وقتي كه خدا در زير آلات و ابزار و دستگاه هاي آزمايشي لابراتوارها ديده نشود! او را هم قبول ندارد و مسلم همچو عقلي «فوتوريسم» را هم قبول نخواهد داشت.

از لحاظ عقلى؟

شاید بعضى ها كه نمى خواهند زیر بار حق و حقیقت بروند و مى بینند كه پیروى از احكام الهى سدهاى فراوانى در راه امیال نفسانى آنها ایجاد مى كند، مى گویند: عقل، این مسائل را درك نمى كند! و نمى تواند آنها را قبول نماید.

ما براى آنكه چگونگى و علت اساسى این حرفها را پیدا كنیم ناچاریم كه مقدمه كوتاهى براى تبیین مسئله بیاوریم: قبلا باید توجه داشت كه مراد از درك «عقل» چیست؟ و كدام عقلى این مسئله و به طور كلى مسائل مربوط به سورناتورالیست ـ ماوراءالطبیعه ـ را نمى تواند قبول كند؟ اگر مقصود از درك عقل، درك و احساس یك سلسله افكار و خیالاتى است كه در مخیله انسان خطور مى كند، و طبق میل نفسى بعضى را قبول و بعضى را رد مى كند، و در واقع مى خواهد از هر چیزى كه براى خواهش هاى شهوى و حیوانى او حدودى قائل شود، آزاد شود، و به اصطلاح امروزى: از پیروان ارگیاستیك (تمایل به عیاشى، میگسارى، هرزه درایى) و فلسفه «باید خوش بود» اگزیستانسیالیسم است، ما آن عقل را اصولا عقل نمى دانیم و درك و عدم درك، قبول و عدم قبول آن هم به هیچوجه نمى تواند مدركیت و حجیت براى اثبات و نفى مسئله اى داشته باشد.

به نظر ما، عقل كه یك نیروى باطنى و غیر مادى است ـ و شاید همین نیرو تنها وجه تمایز انسان و حیوان باشد ـ اگر آزاد و بى قید، و تابع جنبه حیوانى انسان گردد، صفات اصلى و حقیقى خود را كه از جمله دیدن و درك حقیقت است، از دست مى دهد، و علاوه بر اینكه نمى تواند امام زمان را قبول كند، خدا را هم قبول ندارد. و به تعبیر قرآن چشم و گوش و قلب آنها مهر خورده است و یا بیمارى درونى آنها درمان پذیر نیست: «ختم الله على قلوبهم و على سمعهم و على ابصارهم غشاوة...» و «فى قلوبهم مرض فزادهم الله مرضاً و لهم عذاب ألیم بما كانوا یكذبون» آرى در این هنگام است كه نور عقل خاموش مى شود، قلب تاریك مى گردد، و دیگر نور حقیقت و معرفت را درك نمى كند و «.. هم لایفقهون».

عقل كذائى، مى گوید فلسفه اتومیسم1 یك مشرب فلسفى صحیحى است و تا وقتى كه خدا در زیر آلات و ابزار و دستگاه هاى آزمایشى لابراتوارها دیده نشود! او را هم قبول ندارد و مسلم همچو عقلى «فوتوریسم» را هم قبول نخواهد داشت.

اما اگر مقصود از عقل، و درك آن، عقلى باشد كه تحت شرایط تربیتى خاصى تربیت و تكامل یافته است، این عقل بسیارى از مسائل را قبول دارد كه عقل بى قید و عقل مادى آزاد، آن را باور نمى كند.

عقل انسانى ما علاوه بر اینكه خداى ندیده را باور دارد و به آن صمیمانه و صادقانه ایمان آورده است، براى آن خداى ازلى و ابدى قدرتى نیز قائل است كه مى تواند مخلوقى را بیافریند كه حتى میلیونها سال هم بتواند تحت شرایط خاصى، زنده بماند. آیا یك نیروى ازلى و ابدى، یك قدرت بى انتها و بى همتا، نمى تواند موجود زنده ابدى خلق كند؟ عقل ما به این مسئله جواب مثبت مى دهد و مى گوید كسى كه ماده حیاتى را در پرتوپلاسم دمیده است،مى تواند آن را ابدى هم بنماید و انسان را هزاران سال زنده نگه دارد.

و از طرفى عقل ما با دقت در موقعیت هاى علوم و با توجه به اندك بودن معلومات و ادراكات بشرى، چنانچه قرآن هم به آن تصریح مى كند ـ به خوبى در مى یابد كه این امر ـ اعتقاد به امور غیبى، اعجاز، فوتوریسم و مسائل غیر عادى متعلق بر آنها ـ هرگز اشكالى ندارد، و بر فرض هم اگر دیگران چگونگى آن را درك نكردند، او باور دارد كه این موضوع هم كاملا واقعیت دارد و مانند مسائل زیاد دیگرى است كه پشت پرده عالم وجود هست ولى براى بشر، هنوز چگونگى آن مخفى است.

این «ایمان» وقتى تقویت شده و به مرحله «ایقان» مى رسد كه مى بیند مخبرین این امر، پیغمبران و اولیاء و كسانى بوده اند كه با عالم ماوراءالطبیعه، با هستى بخش عالم هستى ارتباط ویژه داشتند و مى بیند بسیارى از مسائلى را كه آن ها گفته بودند و مردم ظاهربین باور نمى كردند، امروز كم كم صحت آنها بر همه روشن مى شود.

براى یك «انسان كامل» تربیت شده مكتب تربیتى و انسان سازى اسلام، كه باز هم تحت شرایط تربیتى خاصى، از تمام صفات و اخلاق ضد انسانى، و از تمامى رذائل اخلاقى پاك شود، این موضوع به اندازه اى مسلم و بدیهى است كه از زنده بودن خودش براى او بدیهى تر است.

به عبارت دیگر: براى یك فرد كامل، براى یك مؤمن واقعى، علم به این مسئله از مرحله «یقین» هم گذشته و به مرحله «شهود» مى رسد و البته ارتقاء به آن مقام «كار هر بى سروپایى نیست»، پس به طور اجمال دانسته شد، آنچه كه خدا و امام زمان را نمى تواند قبول كند، عقل نیست بلكه آنچه كه واقعاً «عقل» است درك و قبولش هم عقلایى و قطعى و حتمى بودن موضوعى را كه مخبرین صادق، به حد تواتر، در هزار سال یا هزاران سال پیش از آن خبر داده اند، تصدیق مى كند، خصوصاً وقتى كه آثار و علائم پیشین را ـ كه باز همان مخبرین گزارش داده اند ـ به رأى العین مى بیند، دیگر نمى تواند باور كند كه منكرین این امر، عقل سلیمى داشته باشند... و آیه اى از قرآن مجید را متذكر مى شود كه مى فرماید: «و لقد ذرأنا لجهنم كثیرا من الجنّ و الأنس لهم قلوب لایفقهون بها و لهم أعین لایبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها، اُولئك كالأ نعام بل هم أضلّ اولئك هم الغافلون.»
 
 
-------------------------------------------------------------------------
1. Atomisme : سیستم فلسفى كه به موجب آن، جهان و كل عالم هستى، در نتیجه تركیب تصادفى اتم ها بوجود آمده است و ذیمیقراط فیلسوف یونانى قرن 5 قبل از میلاد، بانى این مشرب فلسفى است و مادیگرایان عصر ما هم در واقع پیروان این مشرب هستند...


تمامی حقوق سایت برای دفتر حفظ و نشر آثار و اندیشه های استاد سید هادی خسروشاهی (ره) محفوظ است