مسئله سنّ یا مظهرى از قدرت بى انتهاى خدا
افراد مسن در طول تاریخ، خصوصاً در دوران هاى سابق و قرون گذشته، بسیار دیده شده است، مثلا قرآن مجید عمر «نوح» را تا قبل از «طوفان» 950 سال گفته و مى فرماید: «وَ لَقَد أرسَلنا نوحا الى قَومه فَلَبث فیهم ألف سنة الاّ خَمسین عاما» «ما نوح را بر قوم خود فرستادیم و او در میان آنها هزار سال، به استثناى 50 سال، به سر برد.» تورات عمر «ذوالقرنین» را بالغ بر سه هزار سال مى شمرد و اما تاریخ اسلامى آن را 1200 سال مى داند.
از این شواهد در گوشه و كنار تاریخ، حتى در دنیاى امروز هم پیدا مى شود ولى قبل از همه شواهد و مثالها، بایستى توجه داشته باشیم: قدرتى كه در پروتوپلاسم1 ماده حیاتى ایجاد مى كند، قدرتى كه از اسپرماتوزوئید و اوول، بشر متفكر خلق مى كند و مى خواهد او را عالم به كنه و حقیقت اشیاء نموده و پرده از رازهاى آفرینش و طبیعت برداشته و حتى او را بر جهان وجود مسلط كند... و یا نظم حیرت انگیز جهان هستى را به وجود آورد و آن را اداره نماید و یا بتواند با یك جهش دوران هاى مختلف زمین شناسى را زیر و زبر نموده و مانند «پشم زده شده» بنماید، (كالعهن المنفوش) و از همه بالاتر، از عدم، هستى به وجود آورد... این قدرت صاحب همان نیرویى هم هست كه بتواند انسان برجسته اى را هم، براى اجراى اصول انسانى و عدالت اجتماعى، در وقتى كه بشریت از همه مرامها، مكتب ها و حكومتها مأیوس شد، و دست نیاز به سوى خدا دراز كرد، حفظ نماید.
كسانى كه در این مسئله شك و تردید داشته باشند، به نظر ما هنوز ایمان یقینى به خداوند و قدرت مطلقه او نیاورده اند، زیرا یكى از مسلمیات و بدیهیات این است كه خدا بر هر چیزى قادر است و تنها با اراده محض، مى تواند آن را به مرحله عمل، و تحقق خارجى در آورد چرا كه: «او بر همه چیز احاطه دارد و بر انجام هر كارى تواناست»; «انّه بكلّشىء محیط و أنّه على كلّشىء قدیر.»
---------------------------------------------------------------
1. Protoplasm