استاد خسروشاهی و اخوان المسلمین مصر
محمود فاضلی
سيدهادى خسروشاهى بیش از 80 جلد کتاب به زبان فارسی و عربی (علاوه بر صدها مقاله در نشريات اسلامى ايران و جهان اسلام) تألیف کرده كه بيش از 40 جلد آن، تاكنون بارها در داخل و خارج منتشر شده و بعضى از آنها بيش از 30 بار تجديد چاپ شد. علاوه بر تأليفات و ترجمهها، 120 جلد كتاب ديگر نيز با تحقيق، توضيح و يا مقدمه و اشراف ايشان در ايران و ايتاليا و مصر و ... چاپ و منتشر شد.علاوه بر تأليفات و ترجمههاى خود ايشان، استاد همواره در تدوين و نشر آثار اساتيد مختلف كوشا بود و خدمات ارزندهاى را در حفظ فرهنگ اسلامى و نشر انديشه اسلامى ارائه داد و به همين دليل است که محمدرضا حكيمى ايشان را «فرهنگبان كوشا» ناميد. وی از سال 1332 تاكنون، با اغلب مطبوعات اسلامى همكارى داشته است كه نتیجه این همکاری درج صدها مقاله در عرصه مطبوعات است. وی در سطح جهانى، با شركت در كنفرانسها و كنگرههاى اسلامى در كشورهاى اروپايى و اسلامى به عنوان نماينده امام خمينى و يا نماينده حوزه علميه قم فعال بود. در دوره اقامت 3 ساله در قاهره به عنوان رئيس نمایندگی ايران، علاوه بر حضور در محافل علمى - سياسى و سخنرانى و مصاحبه تلويزيونى و مطبوعاتى و دهها نوبت ملاقات با شيخ الازهر و مقامات علمى - سياسى مصر، بیش از 50 جلد كتاب و نشريه درباره انقلاب اسلامى، تشيع و اهل بيتتأليف و يا با همكارى و مساعدت ایشان در مصر منتشر گرديد.
اخوان المسلمین و محمد مرسی
خسروشاهىکه سالها بر تحولات مصر اشراف داشت در پاسخ به گفتگوی یکی از تاریخ نویسان داخلی در خصوص اخوان المسلمین نکاتی را یادآور شده است که نشانه تسلط ایشان بر جزئیات این گروه، و البته نوعی دلبستگی معنوی او با این جنبش است. به اعتقاد او، این جمعیت هرگز افکار افراطی و تندرو نداشته است و مبارزه مسلحانه علیه نیروهای اشغالگر انگلیسی، را تندروی نمیداند. به گفته او اعتقاد داشتدر طول مدت شش سالی که مرسی در زندان انفرادی ژنرال سیسی بود، او از هیچ گونه امکانات رفاهی و بهداشتی بهرهمند نبود و حتی در اطاقک انفرادی او از رختخواب خبری نبود و از دادن پتو هم به او خودداری کردند و از ملاقات همسر و فرزندانش و وکیل هم محروم شد. محمد مرسی بیش از پنج سال در زندان انفرادی، بدون وسایل و لوازم مورد نیاز یک زندانی، حتی ممنوع بودن از داروهای مورد استفاده او، زندانی ژنرال کودتاچی بود و وقتی برای محاکمه درباره اتهام جاسوسی برای کشور قطر به قفس آورده میشود و در آنجا بر زمین میافتد، نه تنها زندان بانان همراه و هیئت منصفه و قضات دادگاه که ناظر بر صحنه بودند، برای نجات او اقدامی نمیکنند بلکه حدود نیم ساعت آقای مرسی در کف قفس میماند تا آمبولانس بیاید و او را به بیمارستانی ببرد که رژیم انتخاب میکند و در آنجا اعلام میشود که او درگذشته است.
اشتباهات مرسی چه بود؟
از دیدگاه خسروشاهی پس از هشتاد سال مبارزه و زندان و تبعید و اعدام، سرانجام اخوان المسلمین برای اداره امور کشور و ایجاد یک جمهوری اسلامی واقعی، در مصر بر سر کار آمد، ولی در عمل روشن شد که آمادگی این کار را نداشتهاند و دچار عوارضی شدند که هرگز انتظار نمیرفت. اشتباهات و خطاهای نابخشودنی مرسی، تنها رئیس جمهوری منتخب مردم در مصر، یکی دو تا نیست. مرسی پس از تحویل گرفتن قدرت، بازماندگان اصلی نظام سابق را همچنان بر سر کار نگه داشت که عمدهترین آنها، ژنرالهای وفادار حسنی مبارک و شریکان ظلم و دیکتاتوری سی ساله او بودند، که در رأس آنها ژنرال السیسی هم قرار داشت.
مرسی که با وضع ورشکسته اقتصادی کشور آشنا بود، بلافاصله اولین سفر خارجی خود را به «ریاض» آغاز کرد، تا آنکه مانند دوران مبارک، از آل سعود رهبری ارتجاع عرب، کمکی دریافت کند ولی آنها علیرغم وعدههای دروغین، حتی یک دلار هم به او کمک نکردند؛ ولی بلافاصله پس از سقوط وی چندین میلیارد دلار به ژنرال السیسی کمک کردند و به دنبال آل سعود، اماراتیها هم دو میلیارد دلار کمک دادند! او با سلفیهای تکفیری به ویژه «حزب نور- حزب دوم پارلمان» که متعصبترین و مرتجعترین نیروهای سلفی تکفیری در آن جمع شدهاند، ائتلاف کرد و همراه و همگام با آنان، همه نیروهای ملی یا مخالف را طرد و حذف نمود و خود را همکار کسانی قرار داد که کل اخوان را تا دیروز «مرتد» مینامیدند.
مرسی در سمینار عمومی و سراسری تکفیری ـ سلفی در قاهره حضور یافت که در آن شیعههای رافضی! «مرتد» و حتی «کافر» خوانده شدند و او در مقابل این هجمه خائنانه و جنایت تکفیری های سلفی در «ارض کنانه» و «فاطمیها» سکوت اختیار کرد و هیچ واکنشی و اعتراضی از خود نشان نداد.مرسی در جریان اختلاف اخوان سوریه با حکومت بعثی آن، به جای آنکه «وساطت پدرانه» داشته باشد، با موضعگیری ابلهانه، سفارت سوریه را در قاهره بست و قطع رابطه با دولت سوریه را اعلام نمود. مرسی در یک سخنرانی نابخردانه، خواستار سرنگونی حکومتهای «علوی» و «رافضی» در سوریه و عراق شد.مرسی در مجازات عاملان قتل شیخ «حسن شحاته» و دو برادر وی و چندین میهمان او کوتاهی کرد. شیخ شحاته عالم مصری الاصل که رهبری گروهی از شیعیان قاهره را به عهده داشت، در دوره حسنی مبارک چندین بار با اتهامات واهی از جمله جاسوسی برای ایران! دستگیر و زندانی شد. ولی در دوره محمد مرسی به قتل رسید و جنازه او و یارانش، در خیابان ای قاهره بر زمین کشانده شد تا عبرت برای سایرین گردد.
سفر مرسی به ایران
مرسی در سفری به تهران، در اجلاس سران کشورهای اسلامی، به جای آنکه همه را به وحدت مسلمانان دعوت کند، سخنان خود را با ذکر نام خلفاء نخستین، آغاز کرد که بیتردید برای خوش آیند آلسعود و سلفیهای تکفیری مصری و ارتجاع عرب بود.مرسی در سفر به ایران، به جای درخواست ملاقات با مقام معظم رهبری، به بهانه کمبود وقت از این توفیق محروم شد، تا بلکه مورد قبول وهابیها، تکفیریها، سلفیها و آلسعود قرار گیرد.خسروشاهی دیگر اشتباهات مرسی را «دل بستن وی به آمریکا، پذیرفتن عملی قرارداد کمپ دیوید، اعزام سفیر مصر به اسرائیل، نامه دوستانه به شیمون پرز، رییس جمهور سابق اسراییل،عدم برکناری عوامل حسنی مبارک و عدم پاکسازی عوامل سابق رژیم، وابستگی به ریاض و عدم تلاش جدی برای بهبود اقتصادی ضعیف مصر» دانست.
دیدگاه خسرو شاهی در خصوص ژنرال السیسی
وی در مصاحبهای با هفته نامه «صدا»شماره 15 - شنبه 15 آذر ماه 1393معتقد است:«جمعیت اخوانالمسلمین با 85 سال سابقه فعالیت، ناگهان توسط عبدالفتاح السیسی یک گروه تروریستی نامیده میشود. السیسی پیش از انتخاب شدنش به عنوان رییس جمهوری مصر نیز اعلام کرده بود: «اخوانالمسلمین را نابود خواهم کرد». از طرف دیگر ارتجاع عرب در حوزه خلیجفارس اخوانالمسلمین را یک گروه تروریستی مینامند. وی انتخابات مصر و در نهایت انتخاب السیسی را توهین به شعور مصریها خوانده و اعتقاد دارد امپریالیسم غربی و صهیونیسم بینالمللی و به پیروی آن دو ارتجاع عرب، انتخاب ژنرال را تبریك گفتند و گویا فراموش کردند كه به رهبری این ژنرال، نظامیان باقیمانده از دوران حسنی مبارك با یك كودتای نظامی خونین و پس از قتل عام بیش از 2500 نفر در مساجد و خیابانهای قاهره و اسكندریه و... توانستند به ظاهر حركت اسلامگرایان مصری را سركوب كنند.
خسروشاهی صریحا مخالف حضور نماینده ایران در مراست تحلیف السیسی ریاست جمهوری جدید مصر بود و اعتقاد داشت «حضور ریاست جمهوری اسلامی ایران، بلكه شركت حتی یكی از دون پایه ترین مقامات مسئول و رسمی كشور ما در این مراسم، با ارزشهای نظام اسلامی معتقد به قانون و حقوق مشروع مسلمانان و مدافع مظلومان، در هر زمان و هر مكان، هرگز سازگار نیست، حتی اگر آنها وعده ارتقاء سطح روابط، بازگشت روابط حسنه كامل داده باشندحضور در مراسمی كه با یك كودتای خونین و قتل عام مردم مسلمان، حتی در مقدسترین مساجد قاهره آغاز شده است، هرگز و به هیچ عنوان، همگام با عزت و حكمت و مصلحت نیست و ما نباید ساده لوحانه با حضور خود در مراسم تحلیف! پایههای این رژیم فاشیستی را تحكیم كنیم.
مخالفت خسروشاهی در حالی ابراز شد که حسین امیرعبداللهیان معاون سابق عربی و آفریقای وزارت خارجه ایران به منظور شرکت در مراسم تحلیف «عبدالفتاح السیسی» به قاهره سفر کرد.به گفته عبداللهیان «جمعبندی نظام و دستگاه دیپلماسی این بود که هیاتی در سطح معاون وزیر خارجه در مراسم تحلیف السیسی شرکت کند؛ زیرا شرایط مصر بعد از انتخابات شرایط خاصی بوده و هست.دولت باید در جهت عادیسازی روابط اقدامات مثبتی انجام دهد که حضور هیات ایرانی در مراسم السیسی یکی از آن اقدامات از سوی ایران بود.»
منبع: سازندگی 31/1/99 ص 11