مرد اعتدال در خاطرهنگاری و تاریخنگاری شفاهی ایران
علی ططری
استاد سیدهادی خسروشاهی، در خانواده و خاندانی با سابقه در خدمت به اسلام رشد و نمو کرد. پدر ایشان صاحب رساله و صاحب تالیفات بودند. اجداد او نیز همگی دست به قلم بودهاند. به طور کل محیط تبریز در تاریخ معاصر ایران اهمیت دارد. تبریز به عنوان یک شهر علم پرور و تاثیرگذار در تاریخ معاصر قلمداد میشود و برخی از مهمترین مورخان ما نیز در تبریز بروز و ظهور پیدا کردهاند. این موارد همگی در شکلگیری قلم یک نویسنده و یک مورخ تاثیرگذار است
مرحوم خسروشاهی در فلسفه از شاگردان علامه طباطبایی بود و برخی علوم را نیز نزد آیت الله شریعتمداری خواند. او از ابتدا دست به قلم بود و در مدیریت نشریه مکتب اسلام و نگارش مقالات آن فعالیت داشت. «مکتب اسلام» نشریه مشهوری در دهه ۴۰ بود و تیراژ حیرت انگیز صد هزار نسخه، بدون برگشت، را داشت.
مرحوم استاد خسروشاهی بسیار مطالعه میکرد. او حافظهای قوی و دقیق داشت و در طول سالیان عمر به حافظهاش خللی وارد نیامد. خاطرات را با جزییات نقل میکرد و این برای مصاحبهگر تاریخ شفاهی بسیار غنیمت است.
آثار استاد خسروشاهی در حوزه تاریخ شفاهی با استانداردهای روز آن همسو و همخوان است. این شم سوژه یابی دقیق باعث شد که او در تاریخ نگاری روی کسانی مانند سید جمال الدین اسدآبادی و امام موسی صدر دست بگذارد که هنوز هم بحثهای زیادی روی شخصیت آنها صورت میگیرد. این شخصیتها تاثیرگذار بودند و در عین حال هنوز ابهامات زیادی پیرامون زندگی آنها وجود دارد. با وجود کثرت تالیفات و پژوهشها درباره این شخصیتها بازهم میتوان در حال و آینده به این شخصیتها پرداخت و درباره آنها نوشت.
همراه با سوژه یابی دقیق، دایره فعالیتهای خسروشاهی هم بسیار وسیع بود و حوزههای مختلفی چون تاریخ، تفسیر، سیره نگاری، نهج البلاغه و... را دربر میگرفت. در هر صورت نمیتوان گفت کسانی که کثرت تالیفات دارند، در همه حوزهها کارشان را به حد ایدهآل علمی انجام دادهاند. با اینحال او در کار خود اعجوبه بود و در کنار نزدیک به ۸۰ تالیف و نگارش مقالات متعدد، پس از انقلاب نیز در روزنامه اطلاعات یک ستون اختصاصی داشت و مدام مینوشت.
نگاهی به آثار و نیز دو پژوهش زندهیاد خسروشاهی ما را با ابعاد بهتری از این شخصیت آشنا می کند. مرحوم سیدهادی خسروشاهی عمر خود را صرف نگارش کتاب سیدجمال الدین اسدآبادی کرد و زمان زیادی برای تدوین آن گذاشت. همین موضوع هم در حقیقت عامل دوستی و نزدیکی من به مرحوم استاد خسروشاهی بود. در حوالی سالهای ۸۴ و ۸۵ که من در آرشیو مجلس بودم و به طور کل در زمینه پژوهشهای اسنادی فعالیت داشتم، در جلسات و نشستهایی که در خدمت ایشان بودیم، بارها پیگیری و گوشزد کردند که اگر در هر آرشیوی به اسناد سیدجمال الدین اسدآبادی برخوردید به من یاری برسانید تا بتوانم این اسناد را بازیابی کنم.
ارتباط ما از این نقطه شکل گرفت و تا امسال یعنی در زمان وفاتشان ادامه یافت. زنده یاد خسروشاهی دو دهه به طور مستقیم مشغول جمع آوری اسناد سیدجمال و تدوین آن مجموعه بود. به هر حال او تحصیلات آکادمیک در زمینه تاریخ نداشت اما نقش یک پژوهشگر تاریخ را به درستی ایفا کرد. ببینید در تعریف تاریخ ذکر شده که همه اتفاقات حاصل یک علت و معلول است، در تاریخنگاری هم بر این نکته تاکید شده که باید با مستندات حرف زد. در آثاری که من از زندهیاد خسروشاهی خواندهام این موارد به طور کامل در آنها رعایت شده است.
از سویی دیگر در زمینه خاطره نگاری بویژه خاطرات مرحوم خسروشاهی درباره امام موسی صدر مهم است که در کتاب «حدیث روزگار» گردآوری شده است. در این کتاب او همه اتفاقات پیرامونی را با ذکر سندهایش روایت کرده است. این ویژگی مهم کتاب «حدیث روزگار» است. ببینید در کتابها و منابع تاریخ شفاهی اگر از اسناد استفاده شود، کار نهایی بهتر و علمیتر خواهد شد، اما اگر راوی یا مورخ مستنداتی ارائه داد، این دلیلی بر نقص کار او نیست.
در تاریخنگاری شفاهی از افرادی که از یک حادثه یا اتفاق یا از یک شخصیت خاطراتی دارند، به ثبت و ضبط آنها میشود. لازم نیست برای هر روایتی به راوی بگوییم که سندش چیست، ممکن است صرفا او تنها شاهد آن اتفاق باشد. اما در کتاب «حدیث روزگار» اسناد و مکاتبات جملگی درج شده و در دسترس مخاطب قرار گرفته است.
بنابراین کتاب «حدیث روزگار» با معیارها و آنچه در تعریف تاریخ شفاهی مورد پذیرش همگان است، همخوانی دارد. میتوان گفت که میانگینها و ترازهایی وجود دارد که در آثار زندهیاد خسروشاهی رعایت شدهاند. این موارد اگر در کنار دیگر ویژگیهای شخصیتی او بگذاریم، به چرایی برجستگی آثار تاریخیاش خواهیم رسید. استاد خسروشاهی به زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی، ایتالیایی و عربی تسلط داشت و همچنین آشناییاش با انواع علوم و حکمت اسلامی از ایشان چهرهای خاص و یکه ساخته بود.
از جمله دیگر ویژگیهای آثار زندهیاد خسروشاهی می توان به مرام و مسلک اعتدالی او اشاره کرد. او در تالیفات تاریخیاش به اعتدلال و همچنین ریزبینی و دقت شهره شد و این ویژگی در آثار او مهم است. در آثار تاریخی و غیرتاریخیاش همه به ریزبینی و دقت این مورخ برجسته اشاره کردهاند. حریت استادانش یعنی امام خمینی، علامه طباطبایی، آیت الله بروجردی و آیت الله شریعتمداری را داشت. اجازاتی از آیت الله خوئی داشت و این مرجع مشهور به هرکسی اجازه نقل حدیث را نمیداد. با بسیاری از بزرگان حوزه همدرس بود و استادانش همه از علمای طراز اول شیعه بودند و همه روی علم و تحقیق و خدمت به اسلام تاکید داشتند. ایشان نه تنها از مشی اعتدلال و حریت در تاریخنگاری خارج نشد که حتی هیچگاه به علمای دیگر حوزههای علمی و دانشی نیز حمله نکرد.
تحمل آقای خسروشاهی در زمینه نقد و انتقاد هم بسیار بالا بود و متوجه شدم که این یکی از ویژگیهای شخصیتی ایشان است. در جلساتی که برای نقد آثارش برپا میشد با توجه به اینکه من با ایشان حدود ۴۰ سال اختلاف سنی داشتم، اما به نقدها کاملا گوش میداد و روی آنها تامل میکرد.
رابطهاش با نسل جوان و پژوهشگران چند نسل پس از خود بسیار خوب بود و با آنها برخوردی توام با احترام و اکرام داشت. ما این ویژگی شخصیتی را کمتر دیده و تجربه کرده بودیم. کمتر پیش میآید که شخصیتی با این سابقه علمی، خانوادگی و سیاسی، برخوردی احترام آمیز با نسل جوان داشته باشد و همین باعث شده بود تا ما جذب شخصیت مرحوم خسروشاهی شویم.
* مدیر مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
* منتشر شده در خبرگزاری کتاب ایران . ۱۲ اسفند ۱۳۹۸