تاریخچه و اندیشههای حركت «النهضه» تونس در گفتگو با شیخ «راشد الغنوشی» - بخش پنجم
منبع: نشریه «قرائات سیاسیه» / ترجمه: استاد سیدهادی خسروشاهی
اشاره: شیخ راشد الغنوشی در این بخش از گفتگوی خود با نشریه «قرائات سیاسیه» به واكاوی وحشت حكومت دیكتاتوری تونس (پیش از سرنگونی) از حركت اسلامی میپردازد. غنوشی بر این اعتقاد است كه صرفنظر از شرایط داخلی كشور، تحولات منطقهای چون بحران خلیجفارس و حمله آمریكا به عراق، تأثیر عمیقی بر رفتار سیاسی حكومت بنعلی داشت. مطلب را با شما خوانندگان گرامی پی میگیریم.
آنچه بر خشم و هراس حکومت دامن میزد، موضع حرکت اسلامی بود، زیرا حرکت، امیدهای حکومت را به یأس مبدل و در منجلابی عمیق گرفتار کرده بود. بدین جهت حکومت، جنبش را مسئول اصلی حرکت خودجوش مردم بهشمار میآورد و بسیار بیمناک بود که این امر روزی به انقلابی مردمی بر ضد آن مبدل شود، بویژه آنکه واکنش مردمی بر ضدحکومت، به آتش زدن صدها مرکز امنیتی و حزبی انجامید.
حکومت از نظر اقتصادی و در سطح روابط خارجی سنتی، از بحران منطقه فرسوده و بیرمق بیرون آمد، زیرا موضع تونس که با سمتگیری سنتی سیاسیاش مبنی بر جانبداری از غرب و کشورهای منطقه در تضاد بود، غیرمنتظره به نظر میآمد. آنچه مسلم است اینكه ملاحظات داخلی رژیم که مهمترین عناصر آن دشمنی با حرکت اسلامی، بازداشتن آن از هر فرصتی برای رشد، تلاش برای به انحراف کشاندن افکار عمومی علیه آن و محاصرة آن بوسیلة همپیمانی با دیگر احزاب بود، بر تمامی ملاحظات دیگر فائق آمد. گفتنی است بنعلی در بدهبستان در چارچوب بحران عراق براساس محاسبة واقعیتهای تونس، عموماً کامیاب بود و بدین رو توانست موازنة نیروها را به نفع خود برهم بزند. بدین ترتیب خصومت فزاینده ملت و اپوزیسیون از یکسو و حکومت از سوی دیگر، متلاشی شد و گفتهها و تبلیغات رسمی، صداقت خود را بازیافت! به زودی روابط اپوزیسیون چنان به سوی همپیمانی با حکومت گرایش یافت که طی یک دهه بیسابقه بوده است. روابط با اتحادیههای صنفی و نخبگان استحكام یافت و واژگان بزرگ بحرانزا یعنی: بیکاری، قیمتها، جعلانتخابات، انحصارطلبی، سانسور، شکنجه و عدم به رسمیت شناختن احزاب، اموری ثانوی به حساب آمدند و محورهای بحران پیچیده شد. مردم سرگرم کار خویش شدند. هرگاه گرانی میشد و قیمتها بالا میرفت، سرکوبگری، بازداشت، شکنجه و توقیف مطبوعات شدت میگرفت و... وضع اضطراری عملاً در کشور و رسماً بر مطبوعات تحمیل شد؛ بدون هیچگونه اعتراض یا حتی آگاهی از آن.
اینچنین، بحران خلیجفارس چونان هدیهای آسمانی بر رژیم بنعلی فرودآمد. مشكلات بزرگ به وقت دیگری موكول و چهرة بنعلی براق شد و رنگی قومی و عربی علیه غرب و استعمار به خود گرفت! تا آنجا كه سخنان وی چنان اوج یافت كه به سطح تمدنی، در رویارویی با غربی كه نمیخواهد امّت ما هیچ خیزش یا پیشرفتی داشته باشد، رسید و این در حالی است كه او در عمل، به تمامی اقدامات تحریمكننده غرب بر ضد عراق پایبند بود. پس از پایان بحران و خشكیدن این سرچشمه كه تا آخرین قطرة آن را خالی كرد و در پی بازگشت تدریجی مردم از دلمشغولی بزرگ به دلمشغولیهای كوچك و روزمره، بیم و وحشت ژنرال از احتمال بهكارگیری توان حركت اسلامی فزونی یافت كه مبادا این توان، در منفجر كردن مینهای بحران داخلی كه زمان آن به تعویق افتاده، ولی خنثی نشده بود، به كار گرفته شود. بر این اساس، وی طرح دیگری ریخت. پس از جلبنظر تودهها به موضوعی در خارج، میباید نظر تودهها همچنان به جایی معطوف باشد، اما این بار به مسائل حاشیهای. از این رو، سناریوی ساختگی «توطئه» را بوجود آورد تا رویهمرفته، مجموعهای از هدفها را تحقق بخشد:
اول: ارائه پوشش سیاسی قانونی كه برای محاكمه هزاران بازداشتی (كه بعضی از آنها یكسال یا بیشتر به بهانة شركت در توطئه در بازداشت بسر میبردند) به كار آید تا هرگونه سركوبگری بر ضد حركت اسلامی موجّه جلوه كند.
دوم: منحرف كردن انظار و افكار عمومی داخلی و احزاب و اتحادیهها و نخبگان لائیك از واقعیتهای بحرانی جامعه و ترساندن آنها از شب رعبآور اسلامگرایی! و سرانجام كشاندن آنان به سوی ژنرال، كه این امر تا حد زیادی عملی شد.
سوم: جبران گناهی كه وی در حق غرب و كشورهای منطقه مرتكب شده بود، از خلال انتقام گرفتن از حركت اسلامی و قربانی كردن آن، زیرا حركت اسلامی مسئول موضع طرفداری تونس از عراق معرفی شد و گویا بنعلی مجبور شده است با جهتگیری افكار عمومی همسو شود! تا زمام امور از دست وی خارج نشود. پیكهای ژنرال راهی كشورهای منطقه عربی، اروپا و آمریكا شدند و در خلال بحران، پیوسته همین روش را تكرار كردند.
چهارم: این طرح، از خلال سناریوی «توطئه»، اسلامگرایان در تحریك حساسیت غرب در كینهتوزی علیه اسلام و بیم از پیدایش شبح «اصولگرایی اسلامی» در نزدیكی اروپا، به كار گرفته شد. به رغم اینكه رسانههای همگانی و دستگاههای غربی، سناریوی اعلام شدة «توطئه» اسلامگرایان را جدّی تلقی نكردند، اما طرح سناریو، به صورت همبستگی عجیب با نظام ژنرال و بخشودگی وی از آنچه در خلال بحران عراق تركیب شده بود، چشمپوشی از تجاوزات صریح و گسترده به حقوق بشر در تونس و فقدان صداقت نظام ژنرال، رفتهرفته به بار نشست... سرانجام سیل كمكهای غرب بر نظام باریدن گرفت. بنیحیی وزیر خارجه ژنرال، خطاب به بازار مشترك اروپا و افكار عمومی غرب صراحتاً اعلام كرد: ما در بحران اقتصادی حادّی بسر میبریم كه «اصولگرایان» برای درهم كوبیدن حكومت از آن بهرهبرداری میكنند، پس ما را دریابید وگرنه (ما را) از دست میدهید. غرب در یاریرسانی اقتصادی، تبلیغاتی، امنیتی و سیاسی به سرسپردگان خود، درنگ نكرد. مذاكرات بسیار با حكومت تونس، به ارائه كمكهای اقتصادی عاجل و وامهای هنگفت انجامید و این اقدام به همكاری، در سطحی سازمانیافته بود. از این رو كشورهای طرف معامله توافق كردند به شكل دورهای با یكدیگر مذاكره كنند. پس از دیدار میتران از تونس و گردش با اتومبیل روباز در خیابانهای پایتخت به همراه ژنرال و دیدارهای دیگر مسئولان غربی و رئیس بانك جهانی، نوبت به بیكر رسید. او در منطقه رحل اقامت افكند! و طی ملاقات با بنعلی تصریح كرد كه روابط با تونس، از رسوبات جنگ خلیجفارس رهایی یافته و به مسیر اولش بازگشته است. وی رؤسای كشورهای منطقه را به وارد آوردن فشار بیشتر بر سازمان آزادیبخش فلسطین برای دستیابی به امتیازات بیشتر فراخواند و به آنها نوید شركت در كنفرانس صلح را داد! بنعلی در تصریح بر موافقت خود با طرح صلح آمریكایی، تعلّل نورزید.
اینچنین مكر و فریب شیطان، سُست به نظر میرسد، زیرا به قول جامعهشناسان «فرار به خارج» یا حاشیه، بحرانها را از بین نمیبرد و تنها كارآیی آن، به تعویق انداختن بحرانهاست. حال چنانچه حركت اسلامی بهای صداقت خویش در ملتخواهی، دین، عروبت، دفاع از آزادی ملّت و حق آن برای داشتن دموكراسی واقعی را بپردازد، در واقع بهایی را میپردازد كه پرداخت آن بر آزادگان و مؤمنان نوشته شده و از بابت ستمی كه بر او رفته است به خدا پناه میبرد. حركت اسلامی یقین دارد كه ستمگری هر قدر وحشیانه باشد، ناتوانتر از آن است كه یك حركت فكری، عقیدتی و سیاسی ریشهدار در وجدان و میراث ملّت و جوشش یافته با دلمشغولیهای روزمره آن و دلمشغولیهای بشریت به طور اعم را ریشهكن كند. این ستمگری، عاقبتی جز كشاندن نظام به انزوای بیشتر و سوختن در خشم الهی ندارد. این ستمگری كه مؤمنان با بردباری، استقامت و جوشش خلاق، با واقعیت با آن مقابله میكنند، همواره شیوهها و هدفها را تحوّل و سامان میبخشد. این ستمگری، به حق، بزرگترین پشتوانه نامزدی حركت اسلامی و نیروهای ملّی همسو و همپیمان با آن است تا به تنهایی صدای راستین ملّت و آلترناتیو شایسته آن باشد. ما دوستان و همكارانمان در احزاب و انجمنها را به بازنگری و بیداری و دورشدن از كشتی شكسته و طوفانزده بن علی فرا میخوانیم.