• صفحه اصلي
  • زندگينامه
  • كتابها
    • كتب فارسي
    • كتب عربي
    • دانلود كتاب
  • مقالات
    • سياسي
    • فرهنگي
    • تاريخي
  • مصاحبه
    • سياسي
    • فرهنگي
    • تاريخي
  • خاطرات
    • علما و مراجع
    • شخصيت هاي داخلي
    • شخصيت هاي بين المللي
  • آلبوم
    • شخصيتهاي بين الملي
    • شخصيتهاي ايراني
    • علما و مراجع
    • كنفرانسها
    • مصر
    • واتيكان
    • متفرقه
  • ويژه نامه
  • اخبار
    • اخبار سايت
    • اخبار فرهنگي
  • پيوندها
  • تماس با ما

ويژه نامه

يادمان استاد خسروشاهي رحمت الله عليه
يادمان استاد خسروشاهي رحمت الله عليه

تبليغات

پايگاه اطلاع رساني مركز بررسي هاي اسلامي جستجوي كتاب در كتابخانه مركز بررسي هاي اسلامي نرم افزار مجموعه آثار استاد خسروشاهي در نور فروش اينترنتي كتب انتشارات كلبه شروق

چه كساني به اسرائيل چراغ سبز نشان دادند؟(2)


قباني مي گويد كه ملت فلسطين از ازدواجهاي محرمانه! و فرزندان نامشروع آن و ديگر ماجراها ، بيزار است و اين امور را محصولي از آمريكا مي داند و به آمريكا مي گويد: هرگز! اي آمريكا ...!

چه كساني به اسرائيل چراغ سبز نشان دادند؟
 
دوران "هروله" اعراب!

1

آخرين ديوار هاي شرم

فرو ريخت

و ما شاد شديم

و رقصيديم!

و به امضاي صلح ترسويان ،

گفتيم مباركباد!

ديگر از چيزي ،

نه ترس داريم نه شرم

كه رگ هاي غيرت و غرور خشكيده در وجود

2

براي بار پنچاهم

شد تجاوز بر شرف

 وما ،

نه لرزيديم و نه، فرياد زديم!

و تماشاي خونهاي ريخته ،

مارا نترساند

و ما به دوران "هروله " رسيديم !

و همچون گوسفندان ،

همگان به صف ، در كشتارگاه !

دويديم له له زنان !

و براي بوسيدن چكمه جلادان،

مسابقه داديم!

3

نيم قرن تمام،

كودكان ما را گرسنگي دادند

و در پايان روزه؟

پرت نمودند بسوي ما

يك دانه پياز!

4

غرناطه ،

براي بار پنجاهم

از دست اعراب رفت

همانند تاريخ عرب!

ستون هاي استوار روح

 فرو ريخت

همراه شاخه هاي قبيله  و سرودهاي قهرماني

 اشيليه ، و انطاكيه ،

سقوط كرد

و نيز تسليم شد "حيطن"

بدون نبرد ،

و "عموريه " برباد رفت

و "مريم"

بدست جنگ سالاران افتاد

و مردي كه برهاند رمز آسمان را ،

كجاست ؟

از مردانگي خبري نيست !

آخرين محبوبه هاي ما

به دست روميان افتادند ...

پس از چه دفاع كنيم؟

در قصر ما ،

تك "جاريه اي" هم نيست

كه قهوه اي سازد آماده و...

از چه دفاع كنيم پس؟

5

در دستان ما ، "آندلسي" نيست ،

كز آن ما باشد.

همه چيز را دزديدند!

درها و ديوار ها ،

همسران و كودكان،

زيتون و روغن،

و سنگ فرش خيابانها...

عيسي بن مريم را نيز

ربودند،

به آن هنگام كه شيرخواره بود.

ياد و خاطره ليمو،

نعنا و زردآلو را دزديدند

و قنديل هاي مساجد را نيز

6

براي ما

يك كنسرو "ساردين " دادند

كه غزه نام دارد!

با استخواني خشكيده ،

"اريحا" نام

و مسافر خانه اي كه "فلسطين " مي نامند

بدون سقف و ستون !

و ما،

جسدي هستيم ، بدون استخوان

و بدون انگشت دستان!

7

درآنجا ويرانه اي نيست

كه بر آن گريه كنيم

 و امتي ، چگونه بگريد؟

كه گرفته باشند از او ،

8

چشمهايش را

پس از ازدواج پنهاني به "اسلو"

ما ديگر عقيم شديم

ميهني به ما دادند

كوچكتر از يك دانه گندم !

ميهني كه مي توان آن را بلعيد !

بدون نوشيدن آب

همچون قرصهاي آسپيرين!



تمامی حقوق سایت برای دفتر حفظ و نشر آثار و اندیشه های استاد سید هادی خسروشاهی (ره) محفوظ است