جناب رجب طیب اردوغان، نخستوزیر محترم كنونی تركیه را برای نخستین بار، در دورانی كه او عضو «حزب رفاه» بود و به رهبری «نجمالدین اربكان» فعالیت میكرد، در دفتر وی دیدم.
اردوغان به دفتر اربكان كه او را «خوجام» مینامید، آمد و من نیز كه «مسافری» از ایران بودم، آنجا بودم، به دیدار وی رفته بودم (در تركیه «میهمان» را «مسافر» مینامند) و شرح آن دیدار را اخیراً به مناسبت درگذشت اربكان نوشتم که در جریده شریفه اطلاعات منتشر شد.
رجب طیب اردوغان كه جوان شاداب و متین و مؤدبی بود، مطلبی را با اربكان در میان گذاشت و بعد از بوسیدن دست «خوجام» (كه از عادات نیك مردم تركیه نسبت به بزرگترها ـ اعم از پدر و مادر و استادـ است) عازم رفتن شد و در آن هنگام، مرحوم اربكان بنده را بهعنوان «ایرانلی مسافر یمز» كه «خواستار وحدت اسلامی است و تركیه را هم كشور خود میداند»، به او معرفی كرد.
در این دیدار عبوری و كوتاه و نخستین، من كارتم را كه شامل نام و نشانیام در قم بود، به ایشان دادم و «اردوغان افندیمز» خداحافظی كرد و رفت.
سالها بعد، در اواخر سال 1374 شمسی كه جناب اردوغان شهردار اسلامبول(بلدیه باشباكانی) شده بود، دعوتنامهای توسط برادرمان «متین» كه با مجله ماهانه اسلامگرای «گریشم» همكاری داشت و خود یك مؤسسه نشر را اداره میكرد و ناشر كتب اسلامی بود، برای شركت در كنفرانس بینالمللی اقبال لاهوری، به دستم رسید. این كنفرانس توسط شهردار اسلامبول، یعنی جناب اردوغان، با همكاری یك مركز فرهنگی مستقل، برگزار میگردید.
از ایران غیر از بنده، آیتالله حاجشیخ حسین گوگانی حفظهالله (استاد دانشكده الهیات) و جناب دكتر حسین رزمجو (استاد دانشكده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد) دعوت شده بودند و در این همایش شركت داشتند و دهها نفر هم از اساتید و اندیشمندان دیگر كشورهای اسلامی، به اضافه بیش از هزار نفر از مردم مسلمان تركیه، در جلسات آن حضور یافته بودند.
البته جناب اردوغان در آن زمان نه تنها رئیس شهرداری اسلامبول بود، بلكه همچنان یكی از اعضای برجسته حزب اسلامی «رفاه» بهشمار میرفت كه به رهبری مرحوم نجمالدین اربكان اداره میشد.
بهمناسبت این كنفرانس كه در «هفته اقبال لاهوری» و تحت عنوان «روزهای اقبال» و به مدت سه روز برگزار شد، عنوان كلی همایش، «جهان و اندیشه اقبال» بود. در جلسه روز نخست آقای اردوغان و آقای انعامالحق سفیر پاكستان در تركیه و آقای جاوید اقبال ـ فرزند مرحوم اقبال لاهوری ـ سخنرانی كردند.
سخنرانی آقای اردوغان درباره اندیشه جهانی اقبال بود كه از سرچشمه اسلام آبیاری شده است. او از دیدگاههای ماورای قومیتی اقبال سخن گفت و هشدار داد كه: «غرب آنچه را که دارد، مادی و بیمارگونه است و حقیقت و معنویت در اسلام و زندگی روحانی است» و به نظرم میآید كه اردوغان با قرائت ترجمه تركی یك رباعی معروف اقبال درباره مشكلات «فرنگ»، سخنان خود را پایان داد و اصل فارسی آن رباعی این بود:
... پس از پایان جلسۀ نخست، همۀ حضار در نماز جمعه اسلامبول، در مسجد فاتح، شركت نمودند. در روزهای دوم و سوم كه جلسات همایش ادامه یافت، شخصیتها و اندیشمندان برجستهای از كشورهای ایران، پاكستان، تركیه، اردن، مصر، لیبی، ایتالیا، انگلستان و آلمان و... سخنرانی كردند كه اسامی بعضی از آنها كه یادداشت كردهام، به قرار زیر است: جاوید اقبال، بشیر عیوض اوغلو، پرفسور حسین حاتمی، غلامحسین ذوالفقار، دكتر نظیف شاهین اوغلو، دكتر احمد صبحی فرات، دكتر اركان تركمان، دكتر محمد ایدین، پرفسور عبدالقادر قرهخان، رفیعالدین هاشمی، دكتر احمد اسرار، دكتر ربكر لحار لقا، دكتر كریستین تایرول، دكتر ابراهیم دوزن، دكتر عارف علینائف، دكتر صباح خلیفه و...
برگزاری «روزهای اقبال» از سوی حزب رفاه و به دعوت آقای اردوغان، در واقع نمود روشنی از آغاز بازگشت تركیه به سوی اسلام بود؛ چرا كه دوستان به جای برگزاری مراسمی برای بزرگداشت شاعران ملیگرا و مداحان مصطفی كمال (آتاتورك) به بزرگداشت خاطره و اندیشه شاعر اسلامگرایی چون «اقبال لاهوری» پرداخته بودند و این نشان روشنی از افول عملی اندیشة سكولاریسم و ناسیونالیسم تركی و آغاز احیای اندیشه اسلامی و جهانبینی آن بود.
البته این اشعار طولانی است و من فقط چند بیتش را در اینجا نقل كردم؛ ولی در كنفرانس، همة ابیات را كه به فارسی است، خواندم و وقتی به نقل ترجمه تركیاش رسیدم، دیدم كه عدهای از زنان و مردان شركت كننده اشك میریزند.
جناب اردوغان به چند سخنرانی گوش كرد و ضمن انتقاد از مسئولان اجلاس كه «جای كافی برای نشستن همۀ شركتكنندگان پیشبینی نكرده بودند» و مردم مجبور شده بودند كه در بیرون از سالن و بطور سرپا و ایستاده به سخنرانیها گوش دهند... و سپس ضمن تشكر از اساتید و سخنرانان، با ما خداحافظی كرد و رفت و این دومین دیدار بود.
***
جدایی و یا انشعاب اردوغان افندی از حزب مادر «رفاه» ـ و از مرشد خود اربكان خوجا ـ موجب تأسف ما در ایران گردید؛ اما خوشحال بودیم كه حزب او ـ عدالت و توسعه ـ یا«آک پارتی» در همان مسیر قرار داد، و در واقع نسل جوان حزب رفاه هستند و میخواهند فعالتر باشند؛ بهویژه كه مرحوم اربكان از فعالیت سیاسی محروم شده بود و حزب رفاه نیز از سوی دادگاه ژنرالهای آتاتوركی، منحله و غیر قانونی! اعلام شده بود.
البته دوستان دیگر و یاران اربكان طبق قانون ترکیه، بلافاصله «حزب سعادت» را تشكیل دهند و به فعالیت خود در سراسر تركیه ادامه دهند؛ اما نظر موافقی با حزب عدالت و توسعه نداشتند و حتی رهبر حزب جدید آقای رجائی كوتان و بعضی دیگر از اعضای معروف آن به انتقاد از خط مشی و برنامه حزب جدید، پرداختند و حتی تأسیس آن را توطئهای علیه وحدت پیروزی اسلامگرایان در تركیه نامیدند و یا در روزنامه ارگان خود، حزب جدید را وابسته به غرب و مجری «اهداف آمریكا» در منطقه با گرایش به «سكولاریسم جدید» معرفی كردند.
ولی شعارهای اسلامگرایانه حزب عدالت و توسعه، به اضافه موضعگیریهای خاص رهبری حزب، بهویژه شخص آقای اردوغان، باعث گردید كه حزب مورد توجه مردم مسلمان تركیه و مسلمانان اغلب كشورهای اسلامی قرار گیرد و مردم تركیه، به همین دلیل برای بار دوم به حزب عدالت و توسعه رأی دادند و آقای اردوغان به نخستوزیری رسید.
اردوغان به روش اسلامگرایانه خود ادامه داد و سال گذشته در روز عاشورا و در میدان بزرگ اسلامبول، و زیر بارانی شدید، یك سخنرانی عمیق تاریخی و بسیار جالب درباره نهضت حسینی ایراد نمود كه باعث شد بسیاری از شیعیان و علویان تركیه نیز به حزب وی رای دهند... و او این روش تقریبی را ادامه داد و در سفری به عراق، به زیارت مرقد شریف حضرت علی علیه السلام در نجف رفت و سپس با آیت الله سیستانی، مرجع تقلید شیعیان ملاقات نمود.. و این اقدام باعث تأثیر مثبت بسیاری در جلب انظار و افکار عموم شیعیان بلاد گردید.
علاوه بر این، دفاع شفاف او از ملت فلسطین و به ویژه مردم محاصره شده «غزه» و اعزام كشتی كمكهای انسان دوستانه «مرمره» به غزه و كشته شدن 9 نفر از مردم تركیه به دست دژخیمان صهیونیست و موضع گیری بسیار تند و مناسب دولت تركیه در قبال این جنایت رژیم صهیونیستی، باعث محبوبیت مضاعف اردوغان در جهان عرب و اسلام گردید و امید میرفت كه در تجدید نظر در قانون اساسی كشور و تنظیم قانون اساسی جدید كه آقای اردوغان آن را در تبلیغات انتخاباتی خود وعده میداد، مسأله سكولاریسم از آن حذف شود؛ اما ناگهان آقای اردوغان در سفری به كشورهای عربی مصر، تونس و لیبی، به انقلابگران مسلمان پیشنهاد داد كه «رژیم سكولار» آزادی خواه! را برای اداره كشور انتخاب كنند! زیرا كه در نظام سكولار: «صاحبان همه ادیان یهودی، مسیحی و مسلمان میتوانند آزادانه به مذهب خود عمل كنند»!
این پیشنهاد غیر معقول با این استدلال سست و غیرمنطقی، مورد انتقاد و اعتراض شدید سازمانهای اسلامگرا، بهویژه «اخوانالمسلمین» در مصر گردید و متاسفانه آقای اردوغان موقعیت اجتماعی ویژهای را كه كسب نموده بود، از دست داد و علیرغم استقبال پرشكوه اسلامگرایان از وی، در فرودگاه قاهره، او با بدرقه بسیار سرد و بیشكوه، آن كشور را ترك كرد.
راستی آقای اردوغان از كدام رژیم آزادیخواه سكولار سخن میگوید؟ از همان نظامی كه كشور تركیه توسط مصطفی كمال و به ترغیب غرب صلیبی، دچار آن شده و تا امروز نیز آثار سوء آن گریبانگیر مردم مسلمان تركیه است كه به قول آقای اردوغان 99درصد این مردم، مسلمان هستند؟ گویا آقای اردوغان فراموش كردهاست كه در سایه همین نظام سكولار آتا توركی، خط عربی ـ قرآنی از كشور مسلمان تركیه رخت بربست و خط غربی لاتین جایگزین آن شد و رابطه و پیوند مردم مسلمان تركیه با تاریخ و فرهنگ گذشته خود، قطع گردید و هشتاد سال است که مردم ترکیه از خواندن قرآن به زبان عربی و مطالعه آثار و کتب فرهنگی و تاریخی و مذهبی خود محروم شدند...
آیا نظام سكولاریستی آقای اردوغان ـ و پیشینیان او ـ در قبال حركتهای ضد نظام و اقدامات مسلحانه گروهها، از جمله پ.ك.ك، ساكت شده و به آنها اجازه داده اند كه هر كاری را كه میخواهند انجام دهند و مثلاً كشور تركیه را تجزیه نمایند؟ یا اینكه با توپ و تانک و هواپیما و نیروهای مسلح، به سركوب آنها پرداخته اند؟
به هر حال سخنان آقای اردوغان در كشور مصر و در مصاحبه با «تلویزیون دریم» به اضافه قبول استقرار سامانه رادارهای موشکی ناتو در خاک کشور اسلامی ترکیه، که بی تردید بر ضد آرامش و امنیت کشورهای اسلامی همجوار است، یك اشتباه بزرگ در زندگی سیاسی نامبرده است كه موجب انتقاد شدید اسلامگرایان گردیده و ما امیدواریم آقای اردوغان، با یك بررسی اجمالی و ارزیابی مجدد، این پیشنهاد خود را برای همیشه پس بگیرد و مقر موشک های ناتو را برچیند و یا حداقل به خود اجازه ندهد كه در امور داخلی دیگران دخالت كند و به فكر احیای خلافتی از نوع خلافت عثمانی نیفتد كه دوران این قبیل سلطنتها، مانند دوران دیكتاتورها به پایان رسیده است.
ما هنوز آرزومندیم كه آقای اردوغان همچنان در كنار دیگر مسلمانان باقی بماند و به فكر رهبری جهان اسلام با ارائه تئوری «مكتب ترك» سكولاریسم ـ مانند مکتب ایرانی مشابه! ـ نباشد و اگر در فكر احیای خلافتی از نوع خلافت عثمانی است ـ كه هرگز با عصر ما سازگار نیست ـ باید توجه داشته باشد كه سلاطین عثمانی هم زیر لوای اسلام و قرآن داعیه خلافت داشتند، نه زیر پرچم سكولاریسم و پان توركیسم...
البته رهبران معنوی و مرشدان روحی مردم تركیه، از «حاج بكتاش ولی» بگیرید تا ملاسعید نورسی تا نجمالدین اربكان خوجا، همگی و همواره خواستار نظامی اسلامی، وحدت مسلمانان و پیروی از پیامبر اكرم(ص) و رهبری قرآن مجید بودهاند كه شاعر ترك، نیز این اهداف را در ضمن اشعار خود چنین ترسیم میكند:
ـ از ریشه و شاخههای یك درخت هستیم./ یك طرف تو، یك طرف من./ پیامبر بر حق ما مددكار ماست/ قرآن را رهبر خود قرار دهیم/ یك طرف تو، یك طرف من!
شاعر دیگر تركیه درباره قرن بیست و یكم میگوید:
ـ در قرن بیست و یكم، / نور و رحمت خواهد بارید. مهر اسلام خواهد خورد/ در قرن بیست و یكم. كجا داری میروی؟/ بیا به راه و روش پیامبر. او نجات دهنده ماست/ راه دیگر، بیفایده است. او سرور عالمیان است/ و رهبر انسانیت/ بیا به راه و روش پیامبر.
امیدواریم كه به گفته شاعر، در قرن بیست و یكم در پناه و سایه نجات دهنده خود، سرور عالمیان و رهبر انسانیت، پیامبر بر حق، بتوانیم در راه خدمت به اسلام و قرآن و خلق خدا و برقراری نظام پاك اسلامی زیر باران نور و رحمت حق تعالی قرار بگیریم.
و انتظار داریم كه آقای امید یاردیم (umit yardim ) سفیر محترم تركیه در ایران، این نصیحت ما را به گوش آقای رجب طیب اردوغان افندیمز برساند و با شناختی كه از سابقه و روحیه او داریم، امیدواریم كه سخن حق را بپذیرد تا نور رحمت حق، بر زندگی همه ما پرتو افكن گردد.