صفحه اصلي
زندگينامه
كتابها
كتب فارسي
كتب عربي
دانلود كتاب
مقالات
سياسي
فرهنگي
تاريخي
مصاحبه
سياسي
فرهنگي
تاريخي
خاطرات
علما و مراجع
شخصيت هاي داخلي
شخصيت هاي بين المللي
آلبوم
شخصيتهاي بين الملي
شخصيتهاي ايراني
علما و مراجع
كنفرانسها
مصر
واتيكان
متفرقه
ويژه نامه
اخبار
اخبار سايت
اخبار فرهنگي
پيوندها
تماس با ما
ويژه نامه
تبليغات
نهضت حسيني و اهل سنت
تاريخ :
1394/07/25
موضوع مقاله :
تاريخي ,
نهضت حسينى و اهل سنت*
به قلم: استاد سید هادی خسروشاهی
بىترديد نهضت مقدس و پرافتخار حسينى زادگاه جاودانه حركتهاى جهادى و منبع لايزال معارف الهى و معنوى و چشمهسار آثار و بركات دنيوى و اخروى تشنگان و پويندگان راه اهل بيت ايمان است كه پيوسته در همه زمانها و زمينهها، از آن بهرهمند مىشوند.
نهضت خونين حضرت امام حسين علیه السلام گرچه به ظاهر در روز دهم محرم سال 61 هجرى سركوب گرديد و خاندان آن حضرت به اسارت رفت و حكام ظلم و تباهى، به ظاهر جشن پيروزى! برپا نمودند، اما از فرداى روز عاشورا، صداى حقطلبى عاشوراييان در هر كوى و برزن پيچيد و پرچم پيروزى خون بر شمشير را برافراشت و كاخ بيدادگرى را لرزاند. راز اين حقيقت را بايد در ماهيت اين نهضت جستوجو كرد و آن؛ چيزى جز: اصلاح امور و احياى فضائل انسانى و كرامت بشرى و فداكارى در راه حق و حقيقت نبود. چنانكه سالار شهيدان هنگام خروج از مدينه، هدف از اين حركت را چنين بيان نمود: «...من نه از روى خودخواهى و سركشى و هوسرانى از مدينه خارج مىشوم و نه براى ايجاد فساد و ستمگرى، بلكه هدف من از اين اقدام، اصلاح مفاسد امت جدم و منظورم امر به معروف و نهى از منكر است و مىخواهم روش جدم پيامبر و پدرم على بن ابى طالب را در پيش گيرم...»(1)
اصلاح جامعه از كجروىها و انحرافات، خواسته باطنى هر انسان آزادهاى است و به همين دليل است كه از آن هنگام و تا به امروز، نهضت حسينى همواره مورد توجه عاشقان حق و حقيقت بوده و هست و هر روزه رازى از آن، براى پويندگان راه كمال و سعادت گشوده مىشود و چون چشمهسار معرفت الهى همواره مىجوشد و تشنگان فضايل انسانى را سيراب مىسازد.
بركات و پيامدهايى را كه پس از قيام امام حسين علیه السلام جهانيان شاهد آن هستند، مىتوان در چند نكته خلاصه نمود:
1. آگاهى بخشى به مسلمانان و معرفى گروه باطل و احياى اسلام راستين...
اين نهضت؛ با كنار زدن پوشش و پرده دينى كه امويان بر روى حكومت ضدبشرى خود كشيده بودند، ماهيت حكومت اموى را افشاء و چهره واقعى و ماهيت حقيقى حاكميتى را كه به نام اسلام بر مردم حكمرانى مىكرد، براى افكار عمومى روشن ساخت و ارزشهاى اسلامى و انسانى را كه نياز اساسى هر جامعهاى مىباشد و توسط امويان به دست فراموشى سپرده مىشد، زنده كرد.
نهضت حسينى به جهانيان فهماند كه شهادت در راه خدا ارزشى است كه به انسان زندگى جاودانه مىبخشد. چنانكه خداوند مىفرمايد: (وَلاَتَحْسَبَنَّ آلَّذِينَ قُتِلُواْ فِى سَبِيلِ آللَّهِ أَمْوَتَا بَلْ أَحْيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ)(2). همچنين يك نظام اجتماعى اگر بخواهد پايدار بماند، بايد به يك مرجع شايسته و تكيهگاه الهى متكى باشد و آن را بايد معرفى كرد و آن نيست جز مكتب اهل بيت پيامبر صلی الله علیه و آله چنانكه پيامبر گرامى اسلامصلی الله علیه و آله فرمود: «انّى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى اهل بيتى...»(3)
2. شكلگيرى و ايجاد زمينههاى يك سلسله از قيامهاى اسلامى پس از نهضت امام حسين علیه السلام...
يعنى پس از نهضت مقدس عاشورا، حركتها و قيامهاى متعددى در پىگيرى آن واقعه، بر ضد حاكمان ستمگر صورت گرفت كه در تاريخ ماندگار است: قيام مدينه، قيام توّابين، قيام مختار ثقفى، قيام زيد بن على، قيام حسين بن على (شهيد فخّ).
نهضت عاشورا نه تنها براى ما مسلمانان، بلكه براى غير مسلمانان نيز سرمشق و الگو قرار گرفته است چنانكه مهاتما گاندى (رهبر مبارزات استقلالطلبانه مردم هند) مىگويد: «من شرح زندگى امام حسين، آن شهيد بزرگوار اسلام را به دقت خواندهام و توجه كافى به حوادث كربلا بخواهد يك كشور پيروز گردد، بايستى از راه و روش امام حسين درس بگيرد»(4) و در امتداد همين حركت در جهان معاصر هم ما شاهد بيدارى مسلمانان براى احياى ارزشهاى انسانى و اخلاقى، در كشورهاى اسلامى و غير اسلامى از طرف مردمى هستيم كه در برابر ستمگران و حاكمان زر و زور و تزوير ايستادگى مىكنند. همچنانكه مسلمانان مظلوم عراق، بحرين، فلسطين، افغانستان، ميانمار و... عليرغم همه فشارها، تسليم زورگويى ستمگران نمىشوند و دست از اعتقادات و مبارزات خود برنمىدارند، و بىترديد منشأ و مرجع همه اينها، پيروى از نهضت مقدس سالار شهيدان و سرور آزادگان جهان امام حسين علیه السلام است.
اهل سنت و اهل بيت علیهم السلام
گرچه نمىتوان حتى گوشهاى از فضايل و مناقب اهل بيت : به خصوص حسنين علیهما السلام در كتابهاى اهل سنت را در اين مقدمه نقل و بيان كرد، اما به عنوان نمونه به چند مورد از آنها كه از علماى مشهور اهل سنت نقل شده، مىتوان اشاره كرد :
اولاً: در ميان اهل سنت حسنين علیهما السلام از محبوبيت خاصى برخوردار هستند چرا كه خود آنها در كتابهايشان آوردهاند: از هنگامى كه قنداقه آن دو نوزاد را در دامن پيامبر نهادند و آن حضرت لب بر لب آنها نهاد و دست و صورت آنان را بوسيد، تا لحظه رحلتش كه بر روى سينه آن حضرت قرار گرفته بودند، در آغوش ايشان بودند و رفتار پيامبر حاكى از علاقه شديد آن حضرت به آن دو برادر بود.. حتى انتخاب اسم حسن و حسين (همنام فرزندان هارون و موسى) يعنى شبر و شبير توسط پيامبر انجام گرفت و به گفته ابن كثير در «اسدالغابة» حسن و حسين اسمهاى بهشتى مىباشد كه در ميان مردم دوران جاهليت چنين اسمهايى مرسوم نبود.(5)
ثانياً: خلفا و ساير ياران پيامبر، كه خود شاهد توجهات خاص آن حضرت به آن دو نوزاد بودند، در تمام عمر، نسبت به آن دو بزرگوار ابراز محبت نموده و به آنها احترام مىگذاشتند.
البته روايات ديگرى هم از بزرگان اهل سنت درباره فضايل حسنين علیهما السلام و لزوم احترام آنان وارد شده است كه تنها به نمونههايى از منابع آنها در پاورقى اشاره مىنماييم.(6)
اهل سنت و امام حسين علیه السلام
در مورد فضايل و مناقبى كه برادران اهل سنت درباره شخص امام حسين علیه السلام نقل كردهاند، فقط به چند نمونه فهرستوار اشاره مىكنيم:
طبرى در تاريخ خود آورده است: «حسين مولود خاندان نبوت و در آغوش پيامبر و على و خاندان حضرت زهرا رشد و تربيت يافته و همه ارزشها و اخلاق متعالى انسانى را از آنان فراگرفت و درواقع مىتوان در شخصيت حسين عزت نفس، ستم ناپذيرى، صلابت در راه حق، حماسه آفرينى و حقپرستى، مروت و جوانمردى، شجاعت و وفاى به عهد، صبر و شكيبايى، سخاوت و بخشندگى، تواضع و فروتنى، عبادت و بزرگى و... را يك جا يافت.» او سپس با اشاره به مصاديق ابعاد رفتارى و اخلاقى آن حضرت مىنويسد : «حسين، يگانه قهرمانى است كه در مبارزه با ستم و مقاومت در برابر ظلم و آسان شمردن مرگ در راه حق و عزت و شرافت انسانى، گوى سبقت را از همه افراد ديگر ربوده است».(7)
در مقتل خوارزمى(8)، درباره مروت و جوانمردى امام حسين علیه السلام آمده است كه آن حضرت، هنگام رو در رويى با سپاه حرّ جوانمردانه دستور مىدهد كه به آنها آب بدهند و اين سنت جوانمردانه را از پدرش آموخته بود كه حتى به سپاه دشمن نيز ترحم مىكرد.(9)
امام حسين علیه السلام در عين حال كه جرأت و شجاعت و شهامت را از جد و پدر بزرگوارش به ارث برده بود، به عهد و پيمانش و حتى به صلح برادرش با معاويه وفادار بود، چنانكه بلاذرى در «انساب الاشراف» مىنويسد: «چون حسن بن على رحلت نمود شيعيان كوفه طى نامهاى ضمن تسليت به امام حسين ، او را دعوت به قيام نمودند...(10) ولى آن حضرت در پاسخ نوشتند تا معاويه زنده است حركتى نبايد كرد...!».
همچنين ابن عبد ربّه در عقد الفريد(11)، سليمان بن احمد در المعجم الكبير(12)، محمد بن جرير طبرى در تاريخ خود(13)، درباره صلابت در راه حق و حقپرستى امام حسين علیه السلام مىنويسند :
«حق خواهى و حق پرستى حسين يكى از علل قيام او بود و درواقع عزت نفس او نيز در وجود و ذات او، ريشه داشت.» حسين با سخنان حقيقت جويانه پا به عرصه قيام و مبارزه گذاشت و فرمود: «آيا نمىبينيد به حق عمل نمىشود و از باطل دورى نمىگردد؟ در اين صورت شايسته است كه مؤمن لقاى پروردگارش را خواهان شود. من مرگ را جز سعادت نمىدانم و زندگى با ستمكاران را جز ملامت نمىبينم».
----------------------------------------------------------------------------
*این متن بخشی از مقدمه استاد سید هادی خسروشاهی بر کتاب فلسفه نهضت حسینی می باشد که توسط انتشارات کلبه شروق به چاپ رسیده است.
۱.مقتل الحسين، مقرم، سيد عبدالرزاق، چاپ نجف، ص61
۲. آل عمران، آيه 269.
۳. قندوزى، سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودّه لذوى القربى، تحقيق سيد على جمال اشرفالحسينى، انتشارات اسوه، 1416 ه ، ج1، ص206.
۴. ارزيابى انقلاب حسين، ترجمه مهدى پيشوائى، ص 242.
۵. اسد الغابة، ج1، ص 496
6. سنن ترمذى ج 5، ص 614 ؛ اسدالغابة ابن كثير، ج 1، ص 489 و...؛ انس بن مالك، صحيح بخارى، ج 5، ص23 ؛ سنن ترمذى، ج 5، ص 617 و....
7. محمد بن جريرطبرى، تاريخ الامم والملوك (تاريخ طبرى)، ج 6، ص 273.
8. مقتل خوارزمى، ج 1، ص 149.
9. اشاره به آب دادن امير مؤمنان به سپاه معاويه هنگام تسلط لشكريان آن حضرت بر آب درجنگ صفين دارد كه وقتى در دست لشكريان معاويه بود، آن را به روى سپاه امام بستند،ولى وقتى بهدست سربازان امام على افتاد، على به آنها آب داد.
10. بلاذرى، انساب الأشراف، ج 3، ص 366.
11. ابن عبد ربه، عقدالفريد طبرانى، ج 5، ص 122.
12. سليمانبن احمد، المعجم الكبير، ج3، ص115 .
13. محمدبن جرير طبرى، تاريخ الامم والملوك (تاريخ طبرى)، ج 5، ص 404.
حجم :
36936
عرض :
200
ارتفاع :
150