... ژنرال سیسی "ته مانده" دوران سلطه سرهنگ ها در مصر، علیرغم توصیه دوستان، متأسفانه توسط آقای دكتر محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مردم مصر، به عنوان فرمانده نیروهای مسلح مصر منصوب گردید و او، در برابر «مرسی» با تعبیر: «اقسم بالله العظیم» سوگند یاد كرد كه به «قانون اساسی جدید» كشور پای بند و وفادار خواهد بود، اما چندی نگذشت كه او این سوگند را زیر پا گذاشت و نادیده گرفت و در یك كودتای مخالف قانون اساسی و اقدام وحشیانه و خونین و قتل عام بیش از چهار هزار نفر از مردم مسلمان مصر در قاهره و دیگر شهرها، و زخمی و مجروح ساختن هفت هزار نفر دیگر و زندانی كردن بیش از چهل هزار نفر، رئیس جمهور قانونی و منتخب مردم را بركنار نمود و سپس در مصاحبه خود، بطور رسمی و آشكار اعلام كرد كه «جمعیت اخوان المسلمین را سركوب و ریشه كن خواهد نمود!»
كودتای ژنرال سیسی در واقع اجرای یك طرح امپریالیستی امریكا، با همكاری «بنی سعود» و پسر عموی آن «بنی صهیون» و شیوخ نفت خوار برای آغاز سركوب كامل حركت های اسلامی در منطقه و خفه نمودن بیداری اسلامی در بلاد عربی بود.
البته باید اشاره كرد كه متأسفانه آقای محمد مرسی پس از انتخاب به مقام ریاست جمهوری، بجای همكاری با ایران اسلامی و جبهه مقاومت در منطقه، نخستین سفر خارجی خود را به امید دریافت کمک!، از «ریاض» و دیدار با شاه بنی سعود آغاز نمود و با اعزام سفیر به سرزمین اشغالی، همراه نامه «فدایت شوم»! - با تعبیر: «فخامة الرئیس السید شمعون پرز رئیس دولت اسرائیل» و تكمیل آن با جمله: «صدیقی و عزیزی المحترم»! ضمن اقرار و اعتراف كتبی و رسمی به موجودیت «دولت اسرائیل» در واقع به رسمیت شناختن علنی و عملی شرم آور دولت صهیونیستی اقدام كرد. در واقع اشتباه استراتژیك خود را تكمیل نمود و بدین ترتیب با تحقیر مردم مصر و زیر پا گذاشتن اهداف نخستین اخوان المسلمین و مرشد آن شهید حسن البنا، و نشان دادن آمادگی خود برای «تسلیم نهائی» در برابر دشمن و سقوط در انظار و افكار عمومی، زمینه را برای پیروزی و «موفقیت كودتاچیان فراهم ساخت و ژنرال، طبق دستور «بنی سعود» - و پس از اهداء پنج میلیارد دلار به وی - اخوان المسلمین را «گروهی تروریست» نامید و نابودی كامل آن را - كه سرهنگ ها نتوانسته بودند عملی سازند - باصطلاح به مردم مصر و در واقع به اربابان خود وعده داد!... و به دنبال آن آقای محمد مرسی را هم كه در برابر او سوگند وفاداری به قانون اساسی یاد كرده بود، برخلاف همان قانون اساسی سرنگون ساخت و سپس هم او را با اتهام سفر و ارتباط با ایران و حزب الله و سپاه پاسداران و «جاسوسی برای حماس»! به دادگاه تحویل داد تا حكم اعدام او صادر شود! به اضافه صدور احکام اعدام های جمعی و فلّه ای مثلاً 700 نفری در یک دادگاه! ...
... این ژنرال كودتاچی، پس از سركوب و قتل عام اعضاء اخوان المسلمین در مصر با هماهنگی عملی با رژیم صهیونیستی، به منهدم ساختن تونل های مرزی با غزه، كه با تلاش و زحمت طاقت فرسا آماده شده بود، بزرگترین خدمت را به آدم خواران بنی صهیون ارائه نمود و بدین ترتیب خواست از وصول كمك های مردمی و یا سلاح های دفاعی دوستان مردم غزه، به این شهر محاصره شده، جلوگیری كند و با توافق كامل با امریكا و اسرائیل و ارتجاع عرب و شیوخ نفت خوار كه حتی پرداخت هزینه جنگ را تقبل نموده اند، به یكسره كردن كار حماس و جهاد اسلامی در منطقه فلسطین بپردازد، چرا كه او وعده ریشه كن كردن اخوان را به اربابان خود داده است و حماس هم که شعبه اخوان در فلسطین است.
امروز، كه بیست و هفتمین روز تجاوز بنی صهیون و قتل عام هزاران نفر از مردم بی گناه و بی دفاع غزه سپری می شود، دولت كودتائی ژنرال نه تنها خود هیچ نوع كمك انسانی به مردم محاصره شده غزه انجام نداده، بلكه مجوز ارسال كمك های انسان دوستانه و غذائی و داروئی بلاد اسلامی از جمله ایران و ترکیه را هم صادر نكرده است.
البته در این مدت ژنرال كودتاچی، حتی مرز «رفح» را برای انتقال مجروحان جنگ ضد بشری بنی صهیون كه با كمك همه جانبه امپریالیسم آمریكا و سكوت و رضایت اشباه الرجال حاكم بر بلاد عربی - بدون هیچ استثنا - نیاز به مداوا و معالجه فوری دارند، خودداری كرد و در باصطلاح «طرح آتش بس»! هم بجای خواست «رفع حصار» هفت ساله از غزه و آزادسازی چند میلیون فلسطینی مسلمان از زندانی بزرگ بنام «غزه»، خواستار خلع سلاح مقاومت شده اند.
مردم مسلمان جهان همانطور كه از شیوخ ارتجاع عرب در جزیره العرب كه همزمان با قتل عام 300 كودك فلسطینی به برگزاری مراسم «زیباترین بُز!» ـ پس از مراسم انتخاب شتران و گوسفندان زیبا ـ مشغول هستند، انتظار همكاری و تعاون و كمك انسانی ندارند، نباید از رژیم كودتائی ژنرال سیسی هم انتظاری داشته باشند چرا كه فلسفه وجودی رژیم كودتا در مصر، همین است كه ما امروز شاهد آن هستیم: سركوب اخوان المسلمین و اسلام گرایان واقعی در منطقه...
و اکنون رژیم ژنرال، نه تنها راه را برای ارسال كمك های انسان دوستانه ایران بسته و اجازه ورود مواد غذائی و داروئی مورد نیاز به مردم غزه نمی دهد، حتی از صدور مجوز ویزا برای سفر چند نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به غزه را هم خودداری كرده است.
روش رژیم كودتا در سیاست داخلی و خارجی، مسئله ای نیست كه مورد قبول یك انسان آزاده بشر دوست باشد و فجایعی كه این رژیم خود در داخل كشور مرتكب شده است، كمتر از فجایع رژیم بنی صهیون در غزه نیست. و روی همین اصل، علاقه بعضی از دوستان برای ایجاد «روابط حسنه»! و در سطح سفارت با این رژیم بی تردید بر خلاف عزت و حكمت و مصلحت است... و ما این نكته را، قبل از سفر نماینده ای از ایران برای شركت در مراسم تحلیف ژنرال، كه در واقع برای تحکیم و مشروعیت بخشیدن به كودتا بود، بطور صریح و واضح با ذكر دلایل و مدارك یادآور شدیم و هشدار دادیم كه نظام اسلامی ما نباید در مشروعیت بخشیدن به این رژیم بدتر از رژیم مبارك، سهیم و شریك باشد.
متأسفانه این هشدار منطقی كارشناسی شده، مورد توجه دوستان عزیز در وزارت متبوع سابق قرار نگرفت و معاونت محترمی در آن مراسم حضور یافت و آنطور كه خود من در ماهواره «النیل» دیدار وی را با ژنرال كودتاچی را «رصد» می كردم، بیشترین صحبت های یك جانبه را كه برخلاف روش دیگر دیدار كنندگان بود، انجام داد و ژنرال در پایان با دست خود و با نشان دادن «راه عبور!»، نماینده ما را به صف دیگر شركت كنندگان ملحق ساخت!
ای كاش آقای عبداللهیان، برادر محترم ما، كه حتی اجازه ملاقات با وزیر خارجه مصر و دیگر شخصیت های حكومتی را بدست نیاورد، متن كامل مطالبی را كه به ژنرال گفت منتشر می ساخت تا روشن می شد كه آیا آن مطالب، كه با پاسخ مثبتی هم روبرو نشده است، مورد رضایت و قبول مردم ایران بوده یا نه؟
نكته مهمی كه باز قابل اشاره است و دوستان به عمد به آن اشاره نكرده اند، موضوع نشر مصاحبه «مریم قجر عضدانلو»! فرمانده! ارتش آزادی فرقه رجویه، با مجله «الاهرام العربی» (مورخ 11/6/2014) بود كه از سوی مؤسسه دولتی الاهرام مصر منتشر می گردد.
همزمانی انتشار این مصاحبه كه دارای محتوائی زشت و زننده است با حضور معاونت محترم در مصر و در یك نشریه دولتی، خود می تواند ماهیت و سیاست دولت كنونی مصر را نشان دهد و با این شرایط، آیا اصولاً مصلحت و عزت و حكمت ایجاب می كند كه ما باز هم حتی شخصی را به عنوان «حافظ منافع»، به «قاهره» اعزام كنیم؟! راستی این امر در شرایط كنونی چه ضرورتی دارد؟
...«هانی بدرالدین» بقول خود «نخستین مصاحبه مطبوعات مصر، پس از پیروزی ژنرال عبدالفتاح سیسی در انتخابات و سرنگونی حكومت اخوان با رهبر شورای مقاومت ملی و رئیس جمهور منتخب آن»! را انجام داده كه در آن «فاشیسم مذهبی» و «جلادان رژیم» و «دیكتاتوری ملائی» تقبیح! شده و پس از «اظهار رضایت از سركوب اخوان كه همكار رژیم ملائی بود»، «ایران عامل اصلی گسترش تروریسم در منطقه» معرفی شده و به «ضرورت دوری مصر و كشورهای خلیج(؟) از رژیم ولایت فقیه و حتی قطع رابطه با آن»، هشدار داده شده و چنین نتیجه گیری به عمل آمده که «مركز افراطی گری و تروریسم در تهران است كه به افراط گرایان سنی و شیعه اسلحه می دهد تا به قتل عام مردم عرب بپردازند» و در پایان گزارش یا مصاحبه هم آمده است كه «ایران از اسرائیل اسلحه خریداری می كند و هم پیمان آنست»!
البته مردم ایران با این اكاذیب و اتهامات و ادبیات سازمان منافقین كه همواره هر کلمه و جملۀ آن همراه با سب و لعن و شتم و فحش و دشنام و ناسزا است، آشنائی كامل دارند، ولی نشر آن در یك مجله رسمی دولتی، همزمان با «تحلیف ژنرال» و حضور نماینده ایران در مصر بی تردید ماهیت رژیم كودتا را نشان می دهد و ضرورت تجدید نظر در اصرار بر ایجاد روابط حسنه! با دولت كودتائی ژنرال را هشدار می دهد...
در این میان آنچه موجب تعجب و تأسف است اظهارات معاونت محترم وزارت متبوع سابق است كه پس از شركت در مراسم انتخاب قلابی ژنرال عبدالفتاح سعید خلیل السیسی، فارغ التحصیل دانشكده نظامی انگلیس و امریكا، در قاهره بیان داشت و ضمن یكی دانستن «امنیت مصر و ایران»! و اینكه «... ایران به انتخابات ریاست جمهوری اخیر مصر و نتیجه آن احترام می گذارد و نتیجه آن امنیت و ثبات كل خاورمیانه است»!! آرزو كرد كه جناب ژنرال «در باز گرداندن مصر به جایگاه واقعی اش موفق باشد» كه البته این آرزوی ایشان هم اكنون تحقق یافته و ژنرال همان روش و سیاست سرهنگ های پیشین را ادامه داده و حتی راه عبور و ارسال دارو و غذا از مرز «رفح» برای مردم مظلوم غزه را بسته است...
در اینجا باید جمله ای را كه ماهواره «المیادین» از قول سردار حاج قاسم سلیمانی خطاب به مردم غزه منتشر كرد، نقل كنم كه شامل همه نكات قلبی مردم مسلمان ایران است: «... و لعنة الله علی كل من اغلق فی وجوهكم طرق الامداد»! كه در رأس آن ها بی شك آمریكا و ژنرال قرار دارند.
نكته پایانی اینكه بعضی از برادران ایرانی در مصاحبه ها و نامه های خود، اعلام كرده اند كه «حتی از زیر سنگ هم شده باشد به غزه اسلحه خواهند رساند» و این نوع بیانات در واقع می تواند استمرار كمك تسلیحاتی امریكا به اسرائیل را به دویست و بیست و پنج میلیون دلار دیگر افزایش دهد...»
البته كسی در وجوب كمك همه جانبه به مردم مسلمان غزه از راه هوا و دریا و زمین و زیر زمین، شك ندارد، ولی اعلام رسمی آن ظاهراً ضرورتی نداشته باشد...
برادر محترم دیگری در مصاحبه با «المیادین» مدعی شد كه اگر مرز «رفح» باز شود، «هواپیماهای ایرانی سلاح لازم را به غزه خواهند رساند» و این نوع تصور، موجب تعجب می گردد!... درحالی كه دولت ژنرال بیست و هفت روز است اجازه نداده كه از مرز رفح غذا و دارو به مردم غزه برسد، آیا آن را برای ارسال اسلحه باز خواهد كرد؟! تازه می دانیم كه مرز رفح "زمینی!" است و هواپیما نمی تواند در آن منطقه فرود آید.
بهرحال: ارسال هر نوع كمك به مردم مظلوم غزه یك ضرورت حیاتی و یك واجب دینی است، اما اعلام آن در فضائیات و مطبوعات، هیچ ضرورتی ندارد و بلكه ممكن است «مشكل آفرین» و از همان نوع تهاجمات كلامی باشد كه بعضی از مقامات سابق ایران غیرمسئولانه در سخنرانی های خود در سازمان ملل مطرح كردند و «ورق پاره های»! تحریم را بی اثر نامیدند که تبعات و مفاسد بعدی آن را همگی شاهد شدیم و هستیم!
و بی مناسبت نیست در پایان اشاره کنم روزی با دكتر خرازی وزیر محترم اسبق خارجه که برای شرکت در کنفرانس دی ـ 8 به قاهره آمده بود، به دیدار آقای حسنی مبارك رفتیم... آقای خرازی اصرار داشت كه مصر از كمپ دیوید خارج شود! و آقای حسنی مبارك نخست از پاسخ صریح طفره رفت ولی سرانجام در پاسخ تكرار و اصرار آقای خرازی گفت: مصر سه بار بخاطر فلسطین جنگیده و ده ها هزار شهید داده است و من خود در هر سه جنگ شرکت داشتم ولی مصر اكنون آمادگی آغاز جنگ دیگر را ندارد اما: "اذا كان عندكم رجال للقیام بهذا الامر یا الله فلیقوموا بالواجب"!