ژنرال سیسی كه قبل از پیروزی!! قتل عام همه اسلام گرایان و سركوب و ریشه كردن اخوان المسلمین را وعده داده است خود را فردی "سكولار" معرفی می كند، در سالیان نه چندان دور - در سال 2006 میلادی - در بحثی كه برای "دانشكده جنگ ارتش امریكا" فرستاده بود، بطور صریح اعلام داشته است كه "دمكراسی در خاورمیانه تنها با ماهیت اسلامی امكان پذیر است" و سپس به طور شفاف درباره خود نوشته است كه "چهارچوب فكری وی بر عقاید سیاسی اسلام نشأت گرفته است" و به همین دلیل آقای محمد مرسی، رئیس جمهوری منتخب مردم، او را به عنوان جایگزین پس از ژنرال طنطاوی برای تصدی پست وزارت دفاع انتخاب كرد، و در همین راستا، و به هنگام سوگند در مقابل آقای محمد مرسی - كه اینجانب شاهد چگونگی آن بودم - با صدای بلند سوگند یاد كرد كه "اقسم بالله العظم..." كه به قانون اساسی و دولت قانونی كشور وفادار خواهد ماند.
ولی دیدیم كه او با صحنه سازی، زمینه را برای كودتای خود البته با پشتیبانی همه جانبه دشمنان قسم خورده اسلام و ملل اسلامی آماده می كرد و اكنون با اجرای نمایشنامه انتخاباتی، در فكر تثبیت مجدد پایه های حكومت نظامیان در مصر است و در همین راستا "شاه بنی سعود" را "حكیم بزرگ عرب" می نامد و وفاداری به قراردادهای بین المللی امضا شده به ویژه پیمان سازش با رژیم صهیونیستی را به موازات ریشه كن كردن حركت های اسلامی، وعده می دهد و برای اثبات حقانیت كودتا، گویا مراسم تحلیف! برپا می دارد و از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دكتر حسن روحانی هم دعوت می كند كه در آن مراسم شركت نماید، درحالی كه او چند روز پیش شرط گفتگو با ایران را، عدم دخالت آن در امور كشورهای عربی به ویژه منطقه خلیج فارس اعلام نمود كه گویا امنیت آن ها به اصطلاح وی همان امنیت مصر است!! و بدین ترتیب، این دعوت نشان دیگری از نیرنگ بازی ژنرال های حاكم است كه هم برای تثبیت نظام كودتائی خود از حضور ایران اسلامی می خواهند بهره مند شوند و هم پیشاپیش شرط و شروط حسنی مبارك را مطرح می سازند. اشاره كردیم كه خود شاهد نمونه وفاداری ژنرال را به سوگندی كه ادا كرد، بوده ایم و اكنون نیز این تحلیف ساختگی و بی حقیقت، بی تردید برای تحكیم پایه های قدرت میلیتاریستی و تثبیت رژیم حكومت نظامیان و استمرار بخشیدن به راه سرهنگ ها و ژنرال های سابق مصر است كه بیش از 60 سال است زمام امور را در مصر به دست گرفته اند.
به نظر اینجانب، به عنوان یك كارشناس ارشدی كه حداقل نیم قرن است حوادث مصر را از درون پی گیری كرده ام، نه تنها حضور ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، بلكه شركت حتی یكی از دون پایه ترین مقامات مسئول و رسمی كشور ما در این مراسم، با ارزش های نظام اسلامی معتقد به قانون و حقوق مشروع مسلمانان و مدافع مظلومان، در هر زمان و هر مكان، هرگز سازگار نیست، حتی اگر آن ها وعده ارتقاء سطح روابط، بازگشت روابط حسنه كامل داده باشند.. البته "روابط خوب است ولی به چه قیمتی؟.. حضور در مراسمی كه با یك كودتای خونین و قتل عام مردم مسلمان، حتی در مقدس ترین مساجد قاهره - مسجد و میدان رابعه العدویه - آغاز شده است، هرگز و به هیچ عنوان، همگام با عزت و حكمت و مصلحت نیست و ما كه سی و پنج سال قطع روابط را پذیرا شده و فتنه ها و همكاری های حاكمان مصری را در جنگ تجاوزكارانه صدام حسین و غیره را دیده ایم، نباید ساده لوحانه با حضور خود در مراسم تحلیف! پایه های این رژیم فاشیستی را تحكیم كنیم كه با تردید با واكنش های منفی همه اسلام گرایان، نه تنها در مصر، بلكه در سراسر جهان اسلام روبرو خواهد شد.
البته باید توجه داشته باشیم كه كودتای ژنرال در مصر، و یاغی گری ژنرال خفتر در لیبی و وحشی گری های تكفیری های وابسته به "بنی سعود" با سلاح و مال امپریالیسم و ارتجاع عرب، بخشی از توطئه ضد اسلامی دشمنان ما در منطقه و غرب است و ما نباید به خود اجازه دهیم كه در توان یابی آن، همكاری كنیم. به ویژه كه من پیش بینی می كنم - و یا یقین داریم - كه عاقبت كودتاچیان كنونی، بهتر از سران سه دوره حكومت گذشته مصر نخواهد بود و بی تردید، دیر یا زود - و به نظرم زود - سرنوشت یكی از آنان، دامنگیر كودتاچیان خواهد شد و این فتوای محتوم تاریخ و وعده حق الهی است كه ستمگران را مهلت چندانی نخواهد داد. درست است كه امروزه ژنرال ها حتی برخلاف عرف و قانون مصر و با افزودن یك روز بر مدت رأی گیری و گسیل داشتن مجدد مأموران و سربازان پادگان ها، برای رأی دادن مجدد! بظاهر پیروز شده اند و احكام اعدام های فله ای - 700 نفری برای قتل یك مأمور پلیس و 650 نفری برای شركت در تظاهرات مقابل كاخ! - را صادر كرده اند و هنوز هم در خیابان های شهرهای عمده و دانشگاه ها، به كشتار مردم ادامه می دهند و وعده نابودی كامل اخوان الملسمین را می دهند - كه البته شاه فاروق و سرهنگ ناصر و سرهنگ سادات و ژنرال حسنی مبارك نتوانستند آن را اجرائی كنند - ولی سرانجام نتیجه چیز دیگری خواهد بود.
"شادی حمید" مؤلف كتاب: "دغدغه های قدرت اسلام گرائی و لیبرال دمكراسی در خاورمیانه" و پژوهشگر مؤسسه "بروكینگر" چندی پیش در مقاله ای تحت عنوان "اخوان بر می گردند" در روزنامه "نیویورك تایمز" نوشته است: "البته سیسی و نظامیان در شرایط فعلی توانسته اند اخوان را كنار بگذارند - ولی این تصور احمقانه ای است اگر فكر كنند كه با زور سرنیزه و ریختن خون مردم می توانند اخوان را از معادلات سیاسی مصر حذف كنند. واقعیت اینست كه حاكمان دیكتاتور عرب تصور می كنند كه شكست های اخیر نتیجه تلاش های هواداران اسلام است و دلیل آن هم فشار نیاوردن كافی برای سركوب مخالفان است و به همین دلیل میلیاردها دلار اعراب خلیج فارس هزینه شده است تا اختناق را در مصر پیاده كنند و فضا را برای همه حركت های اسلامی سراسر منطقه وحشت آلود كنند، درحالی كه این فشارها موجب شكست بیشتر حاكمان دیكتاتور خواهد شد. درسی كه بهار عربی به ما داد این بود كه احزاب اسلامی، مخالف دمكراسی نیستند و نمی توان آن ها را از معادله كنار زد، بلكه باید منتظر بازگشت آن ها بود!"
البته در اینجا باید یادآور شد كه متأسفانه دولت یكساله اخوان المسلمین، به ویژه رفتارهای غیرمنطقی آقای محمد مرسی، چه در ایران و چه در قاهره و چه در اعزام سفیر به سرزمین های اشغالی و چه در حضور در كنفرانس سلفی های تكفیری! در قاهره و ... مورد قبول و رضایت ما نبوده و نیست، و اشتباهاتی مرتكب شدند كه قابل گذشت نمی تواند باشد و هزینه های زیادی هم برای اخوان در مصر و در بلاد دیگر، تحمیل كرد، ولی این امر، موجب موافقت با كودتای 28 مردادی ژنرال ها نمی تواند باشد.
و اكنون چه باید كرد؟ اجازه بدهید پاسخ این سؤال را از قول برادر عزیزم جناب آقای دكتر سید صادق خرازی (حفظه الله) نقل كنم: "... بی تردید در فرآیند تحولات داخلی مصر، نخبگان مصری دچار اشتباه محاسبه شدند. تبعیت از قدرت دولتی كه از درون وحشت و كودتا پدید آمده است، آینده دهشتناكی را ترسیم و آینده دموكراسی در منطقه را تهدید می كند. حمایت كردن از ظلم آشكار، به نفع آینده ملت بزرگ مصر نیست. نخبگان سكولار امروز مصر، فرآیندی را طی كردند تا دولت كودتا با قطبی كردن جامعه، آینده مبهمی را رقم بزند. اكنون صف بندی های جدید در مصر شروع شده است كه تهدید كننده فرآیند مردم سالاری در این كشور شده است و بیم های فراوانی نهضت بیداری در منطقه را فرا گرفته است.
توصیه ای به مسئولان سیاست خارجی دارم، همه می دانیم مصر برای ایران و ایران برای مصری ها فوق العاده دارای اهمیت است. منظور من از مصر، جامعه مدنی، دانشگاه ها و صاحب نظران مصری هستند كه به برادران ایرانی خود با عشق و امید می نگرند، اما این به آن مفهوم نیست كه دولت و نیروهای نظامی نیز اینگونه بیاندیشند. ایران پس از انقلاب توانست قواعد بازی در منطقه را تغییر دهد. مصر دارای نفوذ منطقه ای بود كه بخشی از این نفوذ به ایران انقلابی واگذار شد و ایران توانست با تكیه بر مبانی اعتقادی و سیاسی خود، بسیاری از نقش ها را در منطقه تغییر دهد. درست است كه مصر دارای اهمیت برای همه از جمله ایران است، و بالعكس، ولی خوب است تجربه های قبل مورد توجه واقع شود. شتابزدگی، عامل اساسی فرآیندی، ناموفق است و بی نتیجه خواهد ماند. كاری نكنید كه دولت مصر دستورالعمل رابطه با ایران را به ما حقنه كند، اگرچه همواره مصر برای ایران مهم است و بالعكس، اما بایست نخست مصر جدید را شناخت و بایست با همه بخش های مصر كار كرد. تعجیل در مناسبات با مصر، شایسته نیست. تنظیم ارتباط با مصر الزامات خود را دارد و مستلزم شناخت و آگاهی بیشتری است..."
الاقد بلغت، اللهم فاشهد
تهران - 15 خرداد 1393
سید هادی خسروشاهی