آنچه در پی می آید متن کامل سخنرانی استاد ارجمند حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی است که در محفل رونمایی از واپسین شماره «کتاب ماه فرهنگی تاریخی یادآور» که شناخت نامه جامع آیت الله سید محمود طالقانی نام گرفته، ایراد شده است. بسم الله الرحمن الرحیم
ظاهراً موضوع این جلسه، رونمایی از فصلنامه پربار و گرانسنگ «یادآور» است که پس از انتظاری طولانی به یاری حق از محاق درآمد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت... این شماره از یادآور درباره آیت الله طالقانی است و به همین مناسبت، قرار شد که چند کلمه ای هم درباره نقش آیت الله طالقانی در مسئله بیداری اسلامی مطرح شود.
البته بیداری اسلامی و به قول برادران عرب، «الصحوه الاسلامیه» یا «الیقظة الاسلامیه» یا احیا فکر دینی، در جوامع اسلامی سابقه ای طولانی دارد. تقریباً باید گفت که از زمان آغاز حرکت سید جمال الدین حسینی، در یکی دو قرن اخیر شروع شده و در طول این مدت، به اشکال مختلف، در بلاد اسلامی مطرح شده است.
• پایه گذاری بیداری اسلامی
در واقع پایه گذار بیداری اسلامی و احیاء تفکر دینی، سید جمال الدین حسینی (اسدآبادی) است که از مصر آغاز شد و با تربیت شاگردانی چون شیخ محمد عبده و بعد رشید رضا و کواکبی و دیگران، استمرار یافت.. حتی رهبران حرکت های اسلامی، بعدی در بلاد عربی ـ اسلامی، بویژه در مصر و شبه قاره هند حرکت خود را استمرار راه سید نامیدند.
شهید شیخ حسن البنا مؤسس حرکت اخوان المسلمین، در کتاب «مذاکرات الدعوة و الداعیه» می گوید که حرکت اخوان، حرکتی اصلاحی ـ اسلامی و استمرار راه جمال الدین افغانی و محمد عبده است.. و البته بعضی از مصری ها نوشته اند که سید در زمان اقامت در قاهره ـ که سفر دوم وی به مصر، حدود ده سال طول کشید، در محله «خان خلیلی» زندگی می کرد که محل کار پدر شیخ حسن البنا، عبدالرحمن البنا الساعاتی در همانجا بود و سید بطور طبیعی با اهالی محل از جمله دوستان عبدالرحمن ساعاتی در ارتباط بوده و آنها تحت تأثیر افکار سید قرار گرفته و این افکار به ترتیب به حسن البنا و دیگران منتقل شده است..
• زمینه های احیاگری فکر دینی
اصولاً می توان گفت که احیاگری فکر دینی ـ نه احیاگری دینی ـ و ایجاد بیداری اسلامی، پس از دو ضربه هولناک حمله مغول و نابودسازی تمدن و فرهنگ اسلامی و سپس تهاجم نظامی ـ فرهنگی ـ سیاسی غرب مسیحی، یک پدیده عمده و قابل توجهی است و در هر گوشه از جهان اسلام، بیدارگرانی در این مسیر گام نهاده اند که از آن جمله می توان از اقبال لاهوری و مولانا مودودی و ابوالکلام آزاد در شبه قاره هند، و سعید نورسی در مقر خلافت عثمانی (ترکیه) و مهدی سودانی در سودان و شیخ حسن البنا و رشید رضا و عبدالرحمن کواکبی و شیخ مصطفی سباعی در مصر و شامات، و سازمان «نهضة العلماء» یا علماء مجاهدین در الجزائر و مغرب، نام برد..
• آیت الله سید محمود طالقانی در طلیعه احیاگران فکر دینی
در ایران، پس از شهریور بیست و سقوط رضاخان ـ پهلوی اول ـ در طلیعه بیدارسازان و احیاگران فکر دینی، آیت الله سید محمود طالقانی قرار دارد که با هجرت از قم به تهران ادای این تکلیف را بر عهده گرفت.
البته حرکت آیت الله طالقانی در این راستا، چند شاخصه اصلی و عمده دارد که می توان به مهمترین آنها اشاره کرد:
اول: بازگشت به قرآن و نشر تفکر قرآنی در میان عموم مردم.
دوم: مبارزه با خودکامگی سیاسی و استبداد دینی و سوم تلاش و کوشش در راه رهایی ملل مسلمان و ایجاد وحدت بین مسلمانان و تقریب بین مذاهب اسلامی.
البته پیمودن این راه، آسان نبود. همان آغاز دروس و جلسات تفسیر در تهران، همراه با هجمه ارتجاع دینی بر ضد ایشان بود. خود آیت الله طالقانی خود می گوید: ... «از قم به تهران برگشتم و در مسجد پدرم شروع کردم به تفسیر قرآن گفتن، اما از طرف مجامع دینی کوبیده شدم که چه حقی دارد کسی تفسیر قرآن بگوید؟ چقدر من فشار تحمل کردم تا بتوانم این را ه را باز کنم که قرآن برای تحقیق و تفکر و تدبر است نه فقط برای خواندن و تیمن و تبرک جستن . هرجا که صدای قرآن بلند می شود، از مردن و گور و تلقین میت سخن شنیده می شود. باید قرآن را از دست عمال اموات بیرون بیاوریم. ببینید که این کتاب حیات، کتاب حرکت، کتاب قدرت، کتاب هدایت و کتاب ایمان، به چه سرنوشتی در میان ما دچار شده است؟..».
این نوع اندیشه آیت الله طالقانی در ضرورت احیاء فکر دینی و اشاعه تفکر هدایتی قرآن در سطح عمومی است.. و اتفاقاً مشابه یا عین همین مطالب و جملات را سید جمال الدین حسینی در مصر بیان داشته و من مشروح آن را در مقدمه کتاب «تفسیر صحیح آیات مشکله قرآن» آورده ام که فقط جملات کوتاهی از آن را نقل می کنم.
سید در یک سخنرانی در مرکز حزب الوطنی که خود در مصر تأسیس کرده بود، می گوید: خدایا! تو گفته ای قرآن کتاب هدایت و زندگی است، ولی امروز استفاده از آن در امور زیر منحصر شده است: تلاوت در بالای، در قبور شب های جمعه. مشغولیت روزه داران، زباله مساجد، کفاره گناه، بازیچه دست بچه های مکتب خانه ها، داروی چشم زخم، زینت قنداق نوزادان، سینه بند عروس، بازوبند نانوا، حمایل مسافران!، نمایش عقد و انتقال اثاث منزل، مایه گدائی و سرمایه کتاب فروشی ها...»
• نسبت تفکر سید حسینی اسدآبادی و سید حسینی طالقانی
به هرحال تفکر سید حسینی اسدآبادی و سید حسینی طالقانی، در ضرورت احیاء فکر دینی و تعالیم قرآنی، یکسان است.
طالقانی به راه و رسم سید حسینی، تداوم بخشید و باور داشت که مسئله بیدارسازی ملت ها، جز از راه آموزش تعالیم قرآنی، امکان پذیر نیست و برای همین چهل سال تمام، حتی در دوران تبعید و زندان، به تفسیر قرآن و نشر پرتوی از قرآن پرداخت، تا بلکه بتواند قرآن را به میان مردم ببرد و به جامعه اسلامی برگرداند و آن را از گور و گورستان! رهائی بخشد...
آیت الله طالقانی خود در مورد نقش سید جمال الدین در احیاء قرآن در سخنرانی خود در احمدآباد می گوید: «سال ها ملت ایران و ملل اسلامی خاورمیانه خواب بودند در این میان از همین سرزمین پاک ما و ملت هوشیار ما، سید جمال الدین قیام کرد تا ملل اسلامی و مشرق زمین را بیدار کند. همان وقتی که اسلام و قرآن و سیله بیهوشی و بی دردی شده بود، این سیدجمال الدین بود که به عمق اسلام و قرآن آگاه بود و با او، اولین موج شروع شد.»
به هرحال در تداوم راه سید جمال الدین، آیت الله طالقانی در دستی قرآن و در دست دیگر نهج البلاغه را داشت و از هر جلسه و فرصت و اجتماعی، برای نشر اندیشه های قرآنی و علوی کوشید و به همین دلیل از همۀ امکانات موجود استفاده نمود و مسجد قنات آباد تا مسجد خندق آباد و مسجد ملک و مسجد منشور السلطان و مسجد فخرالدوله و مسجد همت و مسجد هدایت و... را پایگاه فعالیت خود قرار داد و فعالانه در: کانون اسلام، انجمن تبلیغات اسلامی، اتحادیه مسلمین، انجمن های اسلامی دانشجویان، مهندسین، پزشکان شرکت نمود و با سازمان های سیاسی ـ مذهبی مانند: فدائیان اسلام، جبهۀ ملی، نهضت مقاومت، نهضت آزادی و غیره فعالانه حضور داشت و با مطبوعات اسلامی مانند مجلّه آئین اسلام، نور دانش، تاریخ اسلام، وظیفه، ندای حق، مجموعه حکمت و سالنامه های چاپ قم مانند «معارف جعفری» و غیره همکاری قلمی داشت.
شاخصه دوم، مسئله مبارزه با استبداد سیاسی و دینی است که هر دو بزرگوار، به آن پرداخته اند و چگونگی آن را در تاریخ زندگی سید حسینی و سید طالقان، می توان به روشنی دید و چون دامنۀ آن بسیار گسترده است ما در این جا و با وقت محدود، به آن نمی پردازیم.
اما شاخصه سوم که مسئله روز است، تلاش در راه بیداری مسلمانان و رهائی ملت ها است.
آیت الله طالقانی از همان آغاز فعالیت های سیاسی ـ اجتماعی خود، به مسائل جهان اهتمام خاصی داشت... مسئله مسلمانان هند و کشمیر و مردم مسلمان الجزائر و ملت مظلوم فلسطین در اولویت کارهای بین المللی ایشان قرار داشت و علاوه بر ملل مسلمان، به قیام ها و مبارزات ملت های محروم دیگر، مانند ویتنام و افریقای جنوبی و... توجه ویژه ای در سخنرانی های خود مبذول می کرد.
• شرکت در همایش های اسلام گرایان در راستای تقریب
آیت الله طالقانی در همین راستا و برای شرکت در همایش های متعدد اسلام گرایان، در پاکستان، مصر، اردن، عراق، تونس، مغرب و غیره، به این بلاد سفر کرد.. گزارش بعضی از این سفرها را ایشان به درخواست اینجانب مرقوم داشتند که در سالنامه «معارف جعفری» ، سال 41 ، چاپ قم ، منتشر گردید. البته یکی دو سال مسئولیت و مدیریت آن سالنامه به عهدۀ حقیر بود.
آیت الله طالقانی در کنگره جهانی شعوب المسلمین که در کراچی ـ پاکستان بعنوان نماینده آیت الله کاشانی شرکت نمود و سخنرانی هشدار دهنده ای درباره مسائل دنیای اسلام و راه های رفع عقب ماندگی مسلمانان مطرح نمود.
همچنین در مؤتمر اسلامی قدس، به دعوت دکتر سعید رمضان، داماد شیخ حسن البنا، همراه چند نفر از علمای ایران، مانند آیت الله حاج میرزا خلیل کمره ای، شرکت نمود و از آنجا به عنوان نماینده آیت الله بروجردی به قاهره رفت و با شخصیت ها و علمای بزرگ الازهر دیدارهائی در راستای تقریب بین مذاهب اسلامی به عهده گرفت و بیاناتی ایراد کرد و سلام و تشکر آیت الله بروجردی و علمای شیعه را از صدور فتوای مقبولیت تشیع در کنار مذاهب اربعه، به شیخ محمود شلتوت، شیخ الازهر، ابلاغ نمود.
به قول یکی از دوستان: آیت الله طالقانی از معدود علمای اسلامی ـ ایرانی عصر خویش بود که خط فکری و حرکتی اش را محدود به زمان و مکان یا ملت و مذهب خاصی ننمود و با آزاد اندیشی و جهان بینی اسلامی که داشت برای همبستگی ملل مسلمان و محروم و تقریب بین مذاهب اسلامی و رهائی همۀ مظلومان از یوغ استبداد و استعمار تلاش و کوشش بسیار نمود.. و در همین راستا، در کنفرانس ها و کنگره های متعددی در کشورهای مختلف شرکت نمود و در ایجاد فضای بیدارسازی و آماده سازی زمینه تقریب بین مذاهب اسلامی نقشی را ایفا نمود.
بی تردید باید گفت آیت الله طالقانی در بیداری اسلامی در ایران، پس از شهریور بیست تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش پر ارزش و خاصی داشت.. و در مورد بیدارسازی مسلمانان بلاد دیگر هم علیرغم مشکلات موجود، در حد توان و امکانات محدود خود اقدام نمود.. و با توجه به فشارها و زندان و تبعیدها، امکان توسعه فعالیت ها از ایشان سلب گردید.
و بهرحال نام آیت الله طالقانی به عنوان یک مصلح اجتماعی و یک شخصیت برجسته قرآنی و یک احیاگر تفکر دینی و بیدارگر اسلامی، در تاریخ ایران ثبت گردید... به امید آنکه راه و روش ایشان، در همه زمینه ها تداوم و استمرار یابد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته