كودتاي ننگين در 28 مرداد 1332 و سركوب نيروهاي ملي و مذهبي، تقريباً هم زمان با سرنگوني ملك فاروق، شاه مصر و به قدرت رسيدن «افسران آزاد» و قرار گرفتن رهبري هدايت راديكاليزم اعراب در دست مصر بود. اين تحولات در خاورميانه بستري براي همگرايي سياست خارجي شاه و رژيم صهيونيستي به وجود آورد!
از جمله عوامل برقراري روابط ميان دو رژيم عبارتست از:
1- وابستگي دو كشور به اردوگاه غرب، به ويژه آمريكا و انگليس.
2- تيرگي روابط دو كشور با شوروي سابق كه منبع تهديدي براي ايران بود.
3- مقابله با راديكاليزم عرب به رهبري ناصر؟...، دو كشور نسبت به تحركات ملي گرايي عربي در منطقه احساس خطر و تهديد مي كردند.
4- بنا بر انگيزه هاي مناسبات دوجانبه دو رژيم، رژيم صهيونيستي در پي اجراي طرح راهبردي پيراموني بود و تلاش داشت براي شكست حلقه محاصره متحدان نيرومند در همسايگي اعراب پيدا كند.
شاه ايران نيز در پي تبيين سياست «ناسيوناليزم مثبت» خود!، در عرصه سياست خارجي ايران بود. شوروي و راديكاليزم عرب كانون هاي تهديد براي امنيت دو كشور به شمار مي رفتند، لذا اين عوامل در تقويت انگيزه هاي روابط دوجانبه كمك هاي شاياني نمودند. سياست به اصطلاح آزادي مذهبي! و حفظ منافع ملي دو ركن اساسي سياست «ناسيوناليزم مثبت شاه» بود كه برقراري روابط با رژيم صهيونيستي را تجويز مي كرد.
5- زمينه هاي همكاري مشترك: به نظر سران دو رژيم، ايران و اسرائيل از توان بالقوه اي براي همكاري هاي مشترك در زمينه اقتصادي، كشاورزي، آموزشي، فرهنگي، فناوري، انرژي، نظامي و اطلاعاتي و امنيتي برخوردار بودند، لذا برقراري روابط ديپلماتيك ميان دو كشور ولو به صورت غيررسمي و دو فاكتور، نخستين گام در جهت تحقق اين همكاري ها به شمار مي رفت.
موضوع مخالفت علما با طرح تقسيم فلسطين در جامعه ملل شايد به واقع گام اوليه مقابله علماي جهان اسلام و عرب بود و در واقع پرچمدار اين حركت روحانيت شيعه ايران و عراق بوده است. علمايي چون: هبه الدين شهرستاني، سيد محمدمهدي صدر، سيد محمدمهدي اصفهاني و سيد محمدمهدي خراساني كه از علماي ايراني ساكن بغداد و كاظمين و شيخ راضي آل ياسين كه از علماي شيعه عراق است با شركت يوسف عطامفتي اهل سنت در بغداد و حبيب العبيدي مفتي موصل، تلگرافي به مضمون ذيل به جامعه ملل و وزارت خارجه انگليس مخابره نموده اند: «اين جانبان كه نمايندگان روحاني مذاهب اسلامي هستيم، از قرار كميسيون سلطنتي راجع به تقسيم فلسطين كه يك كشور اسلامي و عربي عزيزي است، اظهار عدم رضايت نموده و نسبت به آن اعتراض و آن را ضربتي به قلب اسلام و عرب مي دانيم.»
در 25 ارديبهشت 1327 هـ ش / 15 مه 1948 م، با خروج نيروهاي استعمارگر انگليس از فلسطين، دولت رژيم صهيونيستي اعلاميه استقلال خود را منتشر ساخت. اخبار ناگوار واصله از فلسطين شور و هيجان فوق العاده در جامعه اسلامي ايران به وجود آورد. احساسات ضداسرائيلي و هيجانات مذهبي براي دفاع از مردم فلسطين به طور روزافزون در حال گسترش بود و تظاهرات اعتراض آميز توسط مرحوم آيت الله كاشاني و فدائيان اسلام هدايت مي شدند.
صفحات -> 1 - 2