تاسیس دارالتقریب در قاهره به پشتیبانی مرحوم آیت الله بروجردی و همت مرحوم علامه شیخ محمد تقی قمی و همكاری همه جانبه شیوخ الازهر با آن و عضویت شیخ حسن البنا نخستین رهبر اخوان المسلمین در مصر در هیئت موسس این نهاد نوپا، نقش ویژهای در نشر و تحكیم اندیشه تقریب بین مذاهب اسلامی داشت. و البته میدانیم كه علمای بزرگ شیعه در: ایران، عراق، لبنان و... با این نهاد همكاری مثبت و فعالی داشتند و همین روابط، و سپس مكاتبه مرحوم آیتالله بروجردی با مرحوم شیخ محمود شلتوت - شیخ الازهر - موجب صدور فتوای "جواز تعبد به مذهب شیعه، مانند بقیه مذاهب اربعه" گردید. البته از آن به بعد، همواره دشمنان وحدت اسلامی و اخلالگران سلفی -اعم از انصار السنه! یا و هابیها و دیگر نحلههای متحجر - كوشیدهاند كه بر این وحدت و این اندیشه، صدمه بزنند و بدون وقفه كوشیدهاند كه با سوء استفاده از بعضی آراء شاذی كه در بین عده قلیلی از شیعیان درباره صحابه و یا همسران پیامبر وجود داشته، تفرقه ایجاد کنند، و متاسفانه موجب كدورتهای موسمی و زود گذر هم شدهاند.
توطئهای كه چندی پیش توسط مزدوران اجارهای امپریالیسم - و صهیونیسم با سخنرانی "یاسرالحبیب" عنصر بیمایه فراری از كویت - كه طبق معمول در پناه پیر فرتوت استعمار انگلیس در لندن جای گرفت ـ آغاز شد و نشر سخنان او در ماهوارههای متعددی كه با هزینه آل سعود و وهابیها اداره میشوند، زمینه مساعدی برای پیدایش مجدد تفرقه و بحران در بلاد اسلامی و حتی ایجاد درگیریهای خونین در مناطق مختلفی از جهان اسلام، بوجود آورد و دشمنان خوشحال از عمل خیانت بار و برنامهریزی شده "یاسر الحبیب" و پشتوانههای وی، در انتظار بوجود آمدن بحرانی عمیق و اختلافی حل نشدنی، بین مسلمانان شیعه و سنی، در سطح جهانی بودند ولی هرگز فكر نمیكردند كه این توطئه، به یاری حق، در نطفه خفه خواهد شد.
بدون هیچگونه تردیدی فتوای تاریخی و ماندگار حضرت آیتالله خامنهای(حفظه الله) در تحریم اهانت به اصحاب و همسران پیامبر و یا دیگر مقدسات اهل سنت، یك عامل اساسی و بنیادی در از بین بردن زمینه اختلاف و ریشه كن نمودن انگیزه بحران بود. من فكر نمیكنم كه در طول تاریخ اسلام، از آغاز و تاكنون، هیچوقت یك مقام برجسته شیعی، یك مرجع تقلید، یك عالم بزرگ، شهامت و شجاعت صادر كردن این چنین فتوای تاثیرگذاری را داشته باشد و این "فدا" و "ایثار" حسینی، در واقع توانست ریشه فتنه را از بیخ و بن بركند و علیرغم احتمال واكنشهای منفی عناصر معدود متحجری كه متاسفانه هنوز در بین محافل و یا حوزههای ما پیدا میشوند، بطور شفاف، حقیقت مطلب بیان شد، كاری كه بیتردید پاداش آن عندالله محفوظ خواهد بود. و ما عند ربك خیرو ابقی.
اظهارات اخیر آقای احمد الطیب شیخ الازهر درباره شیعیان (نماز پشت سر شیعیان) تا چه حد میتواند بداخلاقیها میان افراد تندرو در مذاهب اسلامی را تغییر دهد و افق تقریب میان مذاهب را روشنتر كند؟
شیخ احمد الطیب، در دوران ریاست دانشگاه، یك برنامه پرسش و پاسخ در ماهواره مصری "النیل" داشت كه هر هفته در روزهای جمعه تحت عنوان: "فقه الحیاه" پخش میشد. این برنامه واقعا "فقه الحیاه" بود. ایشان چندین برنامه، درباره اهل بیت پیامبر و استحباب و حتی لزوم و ضرورت زیارت مشاهد مشرفه بحث كرد و با استناد به متون سلفیها، بویژه كتابهای "شیخ الاسلام ابن تیمیه" تمام شبهات و اشكالات مطرح شده آنها را پاسخ داد و به شدت از روشهای شیعیان در حب اهل بیت دفاع كرد و آنان را یكی از دوبال اسلام معرفی نمود.
البته در مواردی، او شاید تحت تاثیر تبلیغات رسانهای و بویژه گفتههای بیدلیل دوست و برادر قدیمی ما شیخ یوسف القرضاوی، از مسئله "تبشیر شیعی" ! در بلاد سنی، گلهمند شد كه من بلافاصله در نامه برادرانهای كه برای او فرستادم، یادآور شدم كه از كدام تبشیر شیعی سخن میگویند؟ آیا "مجمع البحوث الاسلامیه" الازهر، اجازه نشر یك كتاب شیعی را در قاهره میدهد، یا حتی در نمایشگاه بینالمللی كتاب در قاهره، عرضه كتابهای شیعی در تفسیر و حدیث و فقه و كلام و حكمت مجاز است؟ و یادآور شدم كه در ایران كتابهای علمای اهل سنت مصر و غیر مصر را به فارسی ترجمه و منتشر میسازند و حتی ترجمه دوره كامل تفسیر شهید سید قطب - فیظلال القرآن - را در سی جلد، در قم، مركز حوزه علمیه قم، توسط برادران سنی خود چاپ و منتشر میسازند. و از همه مهمتر آنكه از همین برادر ارجمند جناب شیخ القرضاوی - كه متاسفانه در یك خطای فاحش دیگری، در ماهواره الجزیره، در برنامه الشریعه و الحیاه، شیعه را "مبتدع"! نامید - تا كنون بیش از سی جلد از آثارش، به فارسی ترجمه و در سراسر ایران، با اكثریت شیعه، منتشر شده است. بدین ترتیب آیا این، از نظر شما یك نوع تبشیر شیعی، یا تبشیر سنی است؟ پس از این مكاتبه، شیخ در دیدگاه خود تجدید نظر كرد و دیگر سخن از تبشیر! بمیان نیاورد.
بهر حال شیخ احمد الطیب، شیخ كنونی الازهر، از صمیم قلب به شیعه علاقمند است و به عقاید آن احترام میگذارد و مانند دیگر شیوخ الازهری: شیخ محمود عاشور قائم مقام سابق شیخ الازهر، شیخ دكتر نصر فرید و اصل، مفتی سابق مصر و چندین عالم دیگر كه در پشت سر علماء شیعه در قم و تهران نماز خواندند و علمای شیعه دیگر در ایران، پشت سر آنان نماز گزاردند، آمادگی قلبی دارد كه پشت شیعه نماز بخواند و به نجف برود و با مراجع و علمای عظام دیدار داشته باشد. البته اظهارات رسمی و علنی و نشر این دیدگاه شیخالازهر، تاثیر بسزائی نخست در بین دهها هزار طلبه و دانشجوی الازهر، در رابطه با وحدت و تقریب دارد و علاوه بر آن در میان عامه مردم مصر و بلاد اسلامی دیگر هم تاثیر گذار است. اما بنظر من بحثهای شیخالطیب در برنامه "فقهالحیاه" در جلوگیری از آثار منفی بداخلاقیهای افراد افراطی - باصطلاح سلفی - وهابی - بیشترین اثر را میتواند داشته باشد. و من البته اخیرا طی نامهای از ایشان خواستهام كه اجازه دهد برنامههای "فقه الحیاه" به زبان فارسی ترجمه و در ایران منتشر گردد. پس در كل باید گفت كه دیدگاهها و اندیشههای شیخ احمدالطیب كاملا تقریبی است و نشر آن افكار، افق تقریب را دربلاد اسلامی روشنتر خواهد ساخت.
علمای جهان اسلام از اهل سنت و شیعیان، چه گامهای دیگری را در راستای حل اختلافات مذهبی باید بردارند تا جهان اسلام به سمت تقریب واقعی به معنای كلمه حركت كند؟
طبیعی است كه تقریب بین مذاهب، با اقدام یك طرف و سكوت طرف دیگر معنی و مفهومی پیدا نمیكند. همیشه یكی از گلههای دوستان مصری و مشایخ الازهر در ملاقاتها این بوده كه در مقابل فتوای شیخ شلتوت و به رسمیت شناختهشدن مذهب شیعی و حتی تدریس فقه شیعه در دانشگاه الازهر، علمای شیعه چه اقدام متقابل و مثبتی انجام داده و چه گامی برداشتهاند؟ خوشبختانه گام مثبت نخستین با تاسیس «دانشگاه مذاهب اسلامی» از سوی مجمع جهانی تقریب برداشته شد كه طلاب ودانشجویان آن، از هر مذهبی، فقه خود را یاد میگیرند و این یك گام مثبت و متقابل وحدت طلبانه ایست كه ایران اسلامی برداشته است. در حوزه علمیه قم هم طلاب بسیاری از بلاد عربی و آفریقایی سنی، حضور دارند و مشغول تحصیل هستند كه این امر گامی دیگر در راستای تعارف و تقریب بین مذاهب اسلامی است.
از سوی دیگر، گله اساسی و عمده آنان در مورد سب و لعن در میان بعضی عناصر وابسته به شیعه، در منابر یا كتابها بود كه همواره زحمات تقریبی دلسوزان را خنثی می كرد. اما علاوه بر اقدامات بیشماری كه قبلا در جلوگیری از این قبیل امور اختلاف برانگیز بعمل آمده بود و علاوه بر بیانات آیتالله خامنهای در سفر سال قبل به كردستان، در "تحریم اهانت به مقدسات اهل سنت"، صدور فتوای تاریخی اخیر مقام معظمله، گام مثبت و بسیار بلندی بود كه در واقع تحقق آرزوی دیرینه همۀ دلسوزان مسلمان بشمار میرود. و خوشبختانه این فتوا كه با استقبال شیوخ بسیاری از محافل اهل سنت در بلاد مختلف روبرو گردید، با تایید مراجع و علما بلاد شیعه و حوزههای علمیه هم همراه شد كه بیتردید میتواند نقش سازندهای در راستای اهداف وحدت مسلمین و تقریب بین مذاهب داشته باشد. البته ما امیدواریم كه نویسندگان و مولفان فریقین،بجای نبش قبور! و یافتن موارد اختلافی هزارو چند صد سال پیش و تكرار اتهاماتی از قبیل اعتقاد به تحریف قرآن و مسائلی از این قبیل، در زمینه موارد وحدت و تقریب، تحقیق كنند و كتاب و مقاله بنویسند، در نماز جمعهها حقایق را آنطور كه هست بدون ترس و واهمه، برای رضای حق بیان كنند و مطرح سازند، تا به یاری خدا راه حركت بسوی تقریب واقعی، هموارتر گردد.
البته شكی نیست كه تشكیل سمینارها، میزگردها، جلسات علمی و گفتگوهای حضوری و برادرانه، یكی از بهترین و موثرترین راهها برای وصول به هدف نهائی تقریب است. خوشبختانه ایران اسلامی با تشكیل دهها و بلكه صدها سمینار و كنفرانس، در ایران و دیگر مناطق دنیا، در این مسیر گام برمیدارد و گفتگوهای به دور از عناد و لجاج، افكار و اندیشهها را روشن میسازد و بدینترتیب در واقع زمینه رشدونمو نفاق و خلاف، بداخلاقی و درگیری نشر تهمتها و اكاذیب و... از بین میرود.
در اینجا بیمناسبت نیست اشاره كنم كه علاوه بر ملاقاتها و دیدارهای مكر رو متعدد با علمای الازهر و دیگر شخصیتهای علمی غیرالازهری در مصر، كه آثار مثبت بسیاری داشت، در ربیع الاول 1422 ، بهنگام اقامت بنده در قاهره، نخستین میزگرد تقریبی با حضور شیخ سابق الازهر، مرحوم شیخ سیدمحمد طنطاوی، شیخ دكتر نصر فرید واصل، شیخ دكتر حمدی زقزوق، (وزیر اوقاف) و چند نفر دیگر از علمای مصر و لبنان و مسقط، و آیتالله شیخ محمد واعظزاده و آیتالله شیخ محمدعلی تسخیری و شیخ عبدالله محمدتقی القمی، و اینجانب، در قاهره تشكیل گردید كه محصول آن میزگرد و گفتگوها به طوركامل در دو شماره از روزنامه معروف "الاهرام" چاپ و منتشر گردید و ما هم علاوه بر چاپ و نشر مستقل آن در قاهره، چندین بار هم متن عربی وترجمه فارسی آن را در ایران منتشر ساختیم كه در واقع گام مثبت دیگری در راه تقریب بود.
البته علاوه بر آن، یك بار هم از سوی مجمع جهانی تقریب، كنفرانسی بعنوان بزرگداشت آیتالله بروجردی و علامه شیخ محمود شلتوت در تهرا ن و قم، با شركت شیخ محمود عاشور (قائم مقام شیخ سابق الازهر) و شیخ دكتر نصر فرید واصل (مفتی سابق مصر) و چندین نفر دیگر از علمای الازهر تشكیل گردید كه این دیدارها و گفتگوها در تهران و قم، تاثیر بسیاری در روشن شدن اذهان علمای الازهر و مردم مسلمان مصر داشت.
مشایخ الازهر، پس از مراجعت از ایران، طی مصاحبههای متعدد و گوناگونی با وسائل ارتباط جمعی مصر، نتایج این دیدار و كنفرانس را تشریح كردند و بطور شفاف بیان داشتند آنچه كه در ایجاد اختلافات و نشر اتهامات دیده میشود، ناشی از توطئههای دشمنان اسلام و مسلمین است. آنها گفتند: ما در ایران پشت سر علمای شیعه در تهران و قم نماز خواندیم و علمای آنان نیز پشت سر ما نماز گذاردند، و اگر خدای ما و پیامبر ما و قرآن ما یكی است و اعمال و عبادات دینیمان از نماز و روزه و حج و زكات و... یكی است، پس اختلاف برای چیست؟ آیا این نوع اقدامات اختلافانگیز دوری از تعالیم اسلام و همكاری با توطئههای یهود و نصاری نیست كه میخواهند ما را از برادران خود جدا سازند؟
عامه مردم و مقلدین چگونه باید در راستای عمل به فتواهای وحدتبخش مراجع و علمای اسلام اقدام كنند؟ وظیفه مبلغین در تداوم تاثیر فتواهای تقریبی تا چه اندازه میتواند به كمرنگ كردن اختلافات كمك كند؟
بیتردید نقش علما و مبلغین دین در مساجد و محافل مذهبی در روشن ساختن اذهان عمومی و تبیین محتوا و منطق فتوای رهبری و دیگر افكار و نظریات تقریبی، و كمرنگ كردن اختلافات بی نتیجۀ مذهبی و عقیدتی، یك نقش اساسی و بنیادی است... یعنی در صورت قیام و اقدام و عمل علما و مبلغین به وظیفه خود، و روشنگری در سطوح مختلف، عامه مردم و مقلدین مسلمان به پیروی از نظریات مراجع عظام، در این زمینه نیز همگام خواهند بود، و به عبارت روشنتر: اگر علما و مبلغین وظیفه شرعی خود را در این راستا بخوبی انجام دهند، تودههای مسلمان نیز كه همواره پیروی و اطاعت خود را در اجرای احكام دین تا حد ایثار و فدای جان، نشان داده و ثابت كردهاند، در این محور نیز به عنوان ادای تكلیف و انجام وظیفه شرعی به میدان خواهند آمد و حتی پیشروتر از دیگران، گام برخواهند داشت.
متاسفانه باید گفت كه در موارد قبلی - از جمله فتوای تحریم اهانت به مقدسات مذاهب دیگر، كه از سوی مقام معظرم رهبری در سخنرانی عمومی در كردستان - سنندج - صادر شد، اقدام مثبتی در حوزهها و رسانهها - اعم از مطبوعات، رادیو و تلویزیون - كه در شان ارزش همچو نظریه سازنده و تاریخی بود، بعمل نیامد و بلكه متاسفانه ما شاهد شعار نویسی بر درودیوار شهرهای مذهبی و حتی نوشتن سب و لعن بر شیشههای وسائل عمومی حمل و نقل، شدیم... در حالیكه جلوگیری از این پدیده مذموم و غیرمشروع، كار مشكلی نبود. مثلا اتحادیه تاكسیرانی شهرستان قم به راحتی میتوانست با یك اخطار جدی به رانندگان، از شعارنویسی بر روی شیشههای تاكسیها!جلوگیری بعمل آورد. اما باز هم متاسفانه ما شاهد این اقدام و حركت ضروری نبودیم...
از سوی دیگر صداوسیما هم در این مورد به وظیفه خود، خوب عمل نكرد و بجای تشكیل ملال آور میزگردها و گفتگوهای دونفره! بیثمر- در همه كانالها! - به انجام مصاحبه و تشكیل میزگرد - با شركت علما و جامعهشناسان و پیروان مذاهب رسمی كشور - برای بررسی این موضوع حیاتی در یك كشور اسلامی در یك جامعه متعدد المذاهب، اقدامی نكرد، و جرائد و مطبوعات هم شاید در كلیت خود رسالتی را كه برعهده داشتند، انجام ندادند و نویسندگان و تحلیلگران آنها هم به بررسی و تحقیق و پژوهش در ریشه تاریخی این امور و خرافهزدائی از اذهان، نپرداختند، و اگر روزنامه "جمهوری اسلامی" به این امر پرداخت، در واقع یك استثناء بود.
با توجه به فتوای اخیر رهبر معظم انقلاب و واكنش مثبت علمای اهل سنت بویژه شیخالازهر، شما افق معنوی این اقدامها را چگونه میبینید؟
با توجه به اینكه فتوای اخیر آیتالله خامنهای بسیار بموقع بود و انعكاس خبری مطلوبی هم در سطح جهانی داشت، این فتوا با استقبال و واكنش مثبت بزرگان اهل سنت، بویژه شیخالازهر و علمای بلاد اسلامی و سازمانها و احزاب اسلامی مردمی - مانند جمعیت اخوانالمسلمین در مصر و عراق و سوریه و لبنان و اردن و سودان و... روبرو شد و بیتردید افق معنوی این اقدام، بسیار درخشان و پایدار خواهد بود، چرا كه صدور فتوائی با این شفافیت درباره در یك مسئله اختلاف برانگیز هزار و چندصد ساله، هرگز تحقق نیافته بود و اكنون كه مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای حفظه الله با صراحت و شجاعت این فتوی را صادر كردند، دیگر به نظرم علمای اهل سنت نمیتوانند گلهمند باشند و آن را نادیده بگیرند و علما شیعه هم نمیتوانند طبق موازین شرعی، برخلاف آن، نظریهای را ابراز دارند.
من افق معنوی این فتوای تاریخی را بسیار روشن و دارای آثار مثبت و ماندگار میدانم و از خدای بزرگ مسئلت دارم كه به همه ما توفیق انجام وظیفه در اهتمام به امور مسلمین و اقدام به استمرار بخشیدن باین امر حیاتی و خطیر، عنایت فرماید. از روزنامه جمهوری اسلامی هم به نوبه خود سپاسگزارم كه همواره در این راه كوشا و پیشتاز بوده است. والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته. (منبع روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 12/8/89)