حجت الاسلام والمسلمین استاد سید هادی خسروشاهی، اولین رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره پس از انقلاب اسلامی در رابطه با محاکمه حسنی مبارک بر این باور است که با توجه به جنایاتی که مبارک طی 30 سال زمامداری اش انجام داده است، هرگز محاکمه یا حتی اعدام خائنان و عاملان اصلی، جبران کارهایی که انجام داده اند، نخواهد بود. وی معتقد است که از نخستین خواسته های جوانان انقلابی محاکمه مبارک و عوامل وابسته اش بود اما به واسطه فشارهای همه جانبه آل سعود و دیگر حاکمان ارتجاعی این محاکمه شش ماه به تأخیر افتاد و به نظر می رسد که افراد و گروه ها مانع از تحقق عدالت واقعی در حق مجرمان خواهند شد مگر آنکه انقلاب گران ساکت نشوند و اجازه ندهند که انقلاب شان مصادره شود. نشریه مثلث - سعیده سادات فهری
آیا پس از 30 سال دیکتاتوری محاکمه حسنی مبارک و پسرانش برای جبران کارهایی که آنها انجام داده اند کافی خواهد بود؟
بی تردید جبران آثار زیانبار و منفی سی سال حکومت قلدری و دیکتاتوری، با محاکمه حسنی مبارک و باند وابسته به او اعم از پسرانش یا اوباشی که به نام «رجال» به غارت، فساد، تباهی و نابودی ارزش های مادی و معنوی یک ملت پرداخته بودند هرگز امکانپذیر نخواهد بود. چگونه می توان خسارت های بی شمار دوران دیکتاتوری سرهنگ حسنی مبارک و پیش از او سرهنگ انور سادات و سرهنگ ناصر را با محاکمه چند نفر جبران کرد؟
البته این محاکمه می تواند نشان دهد که سرانجام دوران حکومت ظلم و ستم پایان می پذیرد و ستمگران با کیفر دنیایی و ذلت و خواری رو به رو می شوند و خداوند در «کمین» آنان است و آنان را به سزای اعمالشان خواهد رساند. بنده وقتی به منظره در قفس آهنی افتادن مبارک نگاه می کردم که هرگز کسی حتی تصور تحقق آن را نمی کرد، به یاد مرحوم آیت الله طالقانی، مرد پاک، وارسته و مجاهد تمام زمان افتادم که به هر مناسبتی، در آغاز یا پایان سخنرانی ها یا جلسه تفسیر خود در مسجد هدایت آیات سوره «والفجر» و سپس ترجمه آن آیات را برای فهم عموم بیان می کرد: «والفجر و لیال عشر...»؛ سوگند به سپیده دم و به شب های دهگانه. آیا ندیدی که خدای تو با «عاد» چه کرد؟ با دارنده قصرهای ـ استوار ـ با ستون های بلند که مانند آن در هیچ کجا ساخته نشده بود؟ و با قوم «ثمود» که در دره ها، تخته سنگ ها را می بریدند ـ و خانه می ساختند ـ و فرعون که سپاهی نیرومند داشت.
همان ها که در بلاد طغیان کردند و فساد و تباهی بسیار کردند تا پروردگارت تازیانه عذاب بر آنها فرود آورد. که خدای تو در کمین گاه است... این آیات البته درباره همه اقوام ستمگر، افراد طغیانگر و برپاکنندگان فساد و تباهی در بین بندگان خدا و مردم سرزمین های مختلف است، اما تکیه بر فرعون که با سپاهی نیرومند، خود را مقتدر و توانا می پنداشت و بر مردم سرزمین خود جفا روا می داشت، نشانگر عاقبت هر فرعونی است که در مصر یا هر سرزمین دیگری به طغیان و ظلم و ستم برخیزد و اکنون، مبارک در قفس آهنی و چنگال عدالت و قانون، که همان کمینگاه الهی است، گرفتار شده است تا «تاوان» جنایات خود را پس بدهد. و شاید که عبرتی بر دیگر دیکتاتورهای منطقه باشد. اگر بخواهیم بدانیم که حسنی مبارک چه جنایاتی را در کشور خود مرتکب شده است باید اشاره کنم که در مصر 80 میلیون نفری، شاید نصف مردم آن زیر خطر فقر بسر می برند. بیکاری معضل اصلی جامعه است.
نسل جوان مصر نه تنها آینده ای ندارند، بلکه امروز همه با مشکلات بسیاری رو به رو هستند. در پایتخت مصر ـ قاهره ـ که کاخ های ریاست جمهوری و رجال در آن سر برافراشته اند، طبق آمار خود اهالی حکومت، دو میلیون نفر در «مقابر» فاقد آب و برق و امکانات به اصطلاح زندگی می کنند و به سر می برند. در واقع فساد و فحشا در مصر، محصول دوران دیکتاتوری حسنی مبارک و پیشینیان اوست. حسنی مبارک گاز مصر را به ارزان ترین قیمت به اسرائیل فروخت، تنها مرز خاکی غزه را روی فلسطینیان بست و محاصره غزه را با همکاری اسرائیل تکمیل کرد. حتی برای جلوگیری از «نفق سازی» اهالی فلسطین، دیواری پولادین در نواحی مرزی با عمق چندین متری در زیرزمین ایجاد کرد تا فلسطینی ها از راه تونل های ابتدایی هم نتوانند غذا و دوا به شهروندان مسلمان ساکن غزه برسانند. حسنی مبارک سی سال تمام در کشور مصر به وضعیت فوق العاده، ممنوعیت اجتماع و تشکیل احزاب جدید ادامه داد و هرگونه تظاهرات مسالمت آمیز را هم ممنوع کرد... در ادارات پلیس مصر، در طول سال ها صدها نفر با اتهامات واهی زیر شکنجه کشته شدند و در واقع کل کشور، در یک وضعیت امنیتی ـ پلیسی خشن و بی رحم قرار داشت. حسنی مبارک با فروختن مصر به آمریکا و اسرائیل، در تحقیر مردم مصر کوشید و سرانجام تحمل نسل جوان مسلمان مصری پایان پذیرفت و انقلاب آغاز شد.
پس از قتل عام بیش از 800 نفر و مجروح و معلول شدن شش هزار نفر توسط دژخیمان رژیم، دیکتاتور سرنگون شد و امروز در قفس آهنی، با ذلت و خواری باید پاسخگوی اتهامات باشد. به هر حال این فجایع و جنایات و ظلم و ستم ها هرگز با محاکمه یا حتی اعدام خائنان و عاملان اصلی جبران پذیر نخواهد بود. اما از نخستین خواسته های جوانان انقلابی مسلمان، برکناری دژخیمان و محاکمه آنان بود که متأسفانه به مدت بیش از شش ماه توسط ژنرال های حاکم وابسته به حسنی مبارک توجهی به آن نشد و این محاکمه به تأخیر افتاد. اکنون با قیام مجدد مردم محاکمه آغاز شده است، ولی فشار همه جانبه آل سعود و دیگر حاکمان ارتجاعی عرب جاهلی، ظاهراً مانع از تحقق عدالت واقعی در حق مجرمان خواهد بود، مگر آنکه انقلاب گران ساکت نشوند و اجازه ندهند که انقلاب مصادره شود! و دیگران به هر نحوی در امور داخلی کشور آنان دخالت کنند.
به نظر شما در شرایط فعلی مصر امکان اعدام مبارک تا چه حد است و آیا اصلا این فرد باید اعدام شود؟
البته من نه از پرونده کامل حسنی مبارک ـ غیر از اتهامات اعلام شده ـ اطلاع دارم و نه در مقام قضاوت هستم که بگویم این شخص باید اعدام شود یا خیر؟ باید نشست، منتظر ماند و دید که رأی قضات عالیرتبه مصر چه خواهد بود؟ از سوی دیگر می دانیم که مصری ها پس از کودتای افسران آزاد، علیه شاه فاروق، او را نه تنها محاکمه و اعدام نکردند، بلکه با تشریفات نظامی کامل، بدرقه محترمانه و کشتی تشریفاتی او را به اروپا فرستادند. در مورد شخصی مثل حسنی مبارک هم احتمال اینکه به علت کبر سن ـ حدود 83 سال ـ و بیماری مهلک از دعوای او صرف نظر شود، بعید نیست، البته شاید این بیماری و ظاهر سازی ها تنها برای ایجاد ترحم در بین مردم مصر باشد که قلبا به اعدام او رضایت ندهند.
آیا محاکمه دیکتاتور مصر در تغییر شرایط نا آرام مصر تأثیری خواهد داشت؟
تنها با محاکمه دیکتاتور و اعوان و انصار او نمی توان «تغییر شرایط ناآرام مصر» را انتظار داشت زیرا مشکلات مردم مصر در سایه 60 سال حکومت جابرانه سرهنگ های کودتاچی، سرکوب مردم و قتل تمام رهبران حرکت های اسلامی به ویژه اخوان المسلمین، جماعت اسلامی، سازمان جهاد اسلامی و... افزایش یافته است و نفرت و انزجار مردم از روش های غلط در امور اجرایی کشور، تن دادن به ذلت و خواری در برابر امپریالیسم و صهیونیسم توسط حکام، فقر عمومی و بحران اقتصادی مهلک و... از مسائلی نیست که فقط با محاکمه دیکتاتور و بدون اقدام به ساخت کشور از نو برطرف شود و موجبات آرامش مردم فراهم آید.
البته از لحاظ روانی این محاکمه که در واقع محاکمه سیاست احمقانه غرب و آمریکا در منطقه و به ویژه در مصر است می تواند موجب آرامش روحی شود اما بدون جبران خسارت های سهمگین و بی شمار باقیمانده از این حکومت نباید در انتظار آرامش سریع و فراگیر واقعی بود. البته اگر ژنرال های مبارک که حکومت فعلی را در تمام سطوح در اختیار دارند قدرت را به طور مسالمت آمیز ترک کنند و به دولت وحدت ملی تشکیل شده از انتخاباتی آزاد تحویل دهند می توان امیدوار بود که آرامش به تدریج به این کشور باز گردد.
اگر آرامش در مصر برقرار شود، آیا موقتی خواهد بود یا پایدار؟
آرامش مورد انتظار پس از آنکه به دست آمد بستگی کامل به نوع عملکرد دولت جدید در راستای عملی ساختن اهداف اصلی انقلاب خواهد داشت. اگر حکومت انتخابی ـ مردمی آینده بدون حضور سرنیزه و تانک ژنرال ها بتواند به نیازهای مادی و معنوی مردم مصر رسیدگی کند، پاسخ دهد و مشکلات معیشتی و ارزشی ایجاد شده را برطرف سازد، بی تردید آرامش پایدار خواهد بود. اما اگر نیروها و احزابی که امروز به صحنه آمده اند با سهم خواهی و ایجاد اختلافات حزبی و دور شدن از وحدت ملی و اهداف کلی به اختلافات موجود دامان بزنند، نمی توان توقع داشت که آرامش پایدار بماند به ویژه که اکنون و پس از اسقاط رژیم منحوس دیکتاتوری مبارک ترس ها به کلی فرو ریخته و جوانان به خصوص اسلام گرایان آمادگی کامل برای ادامه نبرد و مبارزه تا پیروزی نهایی و تشکیل دولت اسلامی را دارند که البته به طور شفاف در نماز جمعه هفته گذشته در میدان آزادی قاهره خواستار آن شدند و آن را رسما اعلام داشتند.