اشاره : استاد سیدهادی خسروشاهی میگوید: من با جرج سجعان جرداق از 55 سال قبل آشنایی و مکاتبه داشتم ونیم قرن پیش هم کتاب او را درباره امام علی (علیه السلام) که به قول عربها «موسوعه» و به قول ما فرهنگ نامهای درباره امام علی (علیه السلام) و اندیشههای اوست، ترجمه کردم که تاکنون بیش از 20 بار و در دهها هزار نسخه چاپ و منتشر شده است. به مناسبت درگذشت استاد جرداق، به گفتوگو با سیدهادی خسروشاهی پرداختیم تا گوشهای از یادداشتها و خاطرات مربوط به او را در اختیار علاقه مندان قرار دهد. سید حسین امامی - هفته نامه پنجره - شماره 219
گفته میشود آشنایی شما با جرج سجعان جرداق به سالهای دور بر میگردد؛ این آشنایی چگونه حاصل شد؟
آشنایی بنده با جرج سجعان جرداق، ادیب فرهیخته و نویسنده نامدار مسیحی عصر ما، به بیش از نیم قرن پیش بر میگردد. با توجه به تاریخ پاسخ نامهای که جرج جرداق در سال 1959 میلادی نوشته است، در واقع 55 سال از آغاز آشنایی و مکاتبه ما میگذرد.
من برای نخستین بار کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» را در بیت آیت الله سید رضا صدر دیدم. کتاب را یکی از منسوبین ایشان از بیروت برایشان فرستاده بود. معظم له کتاب را در اختیار من قرار دادند و گفتند: اگر بتوانید آن را ترجمه کنید بسیار مفید خواهد بود. به نظرم ترجمه کتاب را در سال 1338 در قم آغاز کردم و بعد از مدتی، به دلایل شخصی، از ادامه کار بازماندم و سالیانی بعد، وقتی مجموعه کامل و مجلدات پنج گانه کتاب در 1400 صفحه، منتشر شد که در واقع فرهنگ نامه امام علی (علیه السلام) بود، ـ شاید در 1344 ـ به ترجمه کتاب پرداختم که بالاخره به یاری حق این مجموعه، در عرض دو ـ سه سال ترجمه و به دست چاپ سپرده شد.
بعد از آن، دوبار جرج جرداق را در بیروت ملاقات و یکبار هم که به دعوت جناب دکتر احمد احمدی به ایران آمده بود، چند روزی همراه وی بودم که بسیار پربار بود. من شنیده بودم که جرج جرداق از عدم پرداخت حق التالیف گله مند شده است. در تهران به او گفتم که اولاً در ایران قانون کپی رایت مطرح نیست و ثانیاً حقالترجمه بنده برای هر جلد مبلغی حدود سه هزار تومان! بوده که در جمع برای پنج جلد به 15 هزار تومان رسید و این مبلغ قابل توجهی نبود که بنده تقدیم استاد کنم! و ثالثاً برای جبران مافات، ولی در واقع به عنوان هدیه یک قالیچه ابریشمی خوب خریداری کردهام که تقدیم میشود و سپس در حضور آقای دکتر احمدی، قالیچه را به ایشان تقدیم کردم که به نظرم گله مندی رفع شد.
بعد از آن تاریخ هم یکی ـ دو بار به مناسبتهایی با ایشان مکاتبه داشتم که در یادداشتهای خود درباره جرج جرداق آنها را نقل کردهام (البته این یادداشتها هنوز به طور مستقل چاپ نشده است.)
نخستین نامه شما به جرج جرداق در چه زمینهای بود و پاسخ ایشان چه بود؟
من در نامهای، که متأسفانه اصل آن را ندارم ضمن تقدیر و تقدیس عملکرد و اقدام جرج جرداق در تألیف کتابی درباره امام علی (علیه السلام) از ایشان خواستم که اجازه دهد تا هر پنج جلد کتاب وی را به فارسی ترجمه کنم و هم چنین شرح حال خود را هم بفرستد تا در مقدمه ترجمه کتاب بیاورم.
جرج جرداق در پاسخ مشروحی که بخشی از آن را میخوانید نوشت:
«فضیله السیدهادی الخسروشاهی التبریزی المحترم السلام علیکم و رحمت الله
از احساس زیبا و حسن نظر شما، در نامه ای که هم اکنون پیش روی من است، سپاسگزارم. این تعریفها در واقع برآمده از قلب پاک و ناشی از حُسن اخلاق خود شماست و گرنه من لایق این صفات نیستم. من اعتراف میکنم که در بررسی شخصیت علی بن ابی طالب هم چنان قصور دام زیرا که یک نویسنده هر اندازه که کار کند و هر قدر که کوشش بنماید و به هر مقدار هم که نیرومند باشد، اگر بخواهد شخصیت یک انسان عادی را بررسی کند و به حقیقت او برسد یا عمق واقعی او را دریابد، نمیتواند حق مطلب را دا کند، پس چطور میشود درباره شخص علی بن ابی طالب یا مانند او، حق مطلب را ادا کرد؟
اجازه خواستهاید که هر پنج جلد کتاب مرا به فارسی ترجمه کنید. من این اجازه را به شما میدهم و امیدوارم که در ترجمه آن دقت لازم به عمل آید تا ترجمه کتاب، به طور کلی، از نقطه نظر موضوع و بیان، مطابق اصل کتاب باشد.
از نامه شما فهمیدم ـ چنان که از پیش هم اطلاع داشتم ـ بعضی از برادران در ایران، کتاب ملخص نخستین مرا به فارسی ترجمه کردهاند، ولی از جهات گوناگون در این زمینه روش خوبی را انتخاب نکردهاند؛ مثلا سادهترین اصول را رعایت نکرده و کتاب مرا بدون اجازه من ترجمه کردهاند یا اینکه حقوق تألیف و رنج و کوشش مرا در نظر نگرفتهاند یا حتی پس از ترجمه یک نسخه از کتاب ترجمه شده را برای من نفرستادهاند؟
و همین طور متن اصلی کتاب را دگرگون ساخته و مطالبی را از آن حذف یا بر آن افزودهاند. در صورتی که در کشورهای مترقی، محال است که یکی از این امور صورت پذیرد، تا چه رسد به اینکه همه آنها یکجا انجام گیرد؟ اما مختصری از تاریخ زندگی من که خواسته بودید:
1ـ محل تولد: جدیده، مرجعیون ـ لبنان، سال 1926 میلادی
2ـ شغل: تدریس درباره ادبیات عرب، بررسی ادبیات اروپایی، روزنامه نگاری، نقد هنری.
3ـ تألیفات: فاغنرو المرأه، المشردون، قصور و اکواخ، فنانون احبوا، صلاحالدین و قلبالاسد، وجوه من کرتون، غرام الالهه، اساطیر العربی، بوهیمیه، فینوس و الشاعر.
همراه این نامه آخرین عکسم را هم خواستهاید، برای شما میفرستم و اگر توضیحات بیشتری لازم باشد به من اطلاع دهید تا بلافاصله اقدام شود.
جرج جرداق
.«بیروت ـ الاشرفیه ـ دانشکده زهره الاحسان
پس از دریافت این نامه، به ترجمه کامل کتاب پرداختم که البته با توجه به حجم کتاب و محتوای غنی و پرمایه آن که شامل مسائل گوناگون علمی، سیاسی، تاریخی، ادبی، فلسفی و فرهنگی بود و نیاز به تحقیق و پژوهش داشت، این کار به تدریج و در طول دو ـ سه سال انجام گرفت و توضیحات و اضافات ـ که درخارج از متن اصلی نقل شده ـ خود یک جلد کتاب را تشکیل داده و به همین دلیل چاپهای نخست این ترجمه، در شش جلد منتشر شد، ولی در چاپهای بعدی متن اصلی، البته به طور جدا و مشخص ملحق شد.
این مجموعه که در واقع فرهنگنامه امام علی (علیه السلام) است، تاکنون 16 بار تجدید چاپ شده است.
جرداق، علاوه بر حضرت علی (علیه السلام) به کدامیک از شخصیتهای عالم اسلام علاقه داشت؟ آیا مطلب یا مقالهای در این باره دارد؟
جرج جرداق فصل نخستین کتاب «الامام علی (علیه السلام)» را به سرزمین نبوت و سپس صوت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن اختصاص میدهد. او با قلمی شیوا و زیبا، نقش پیامبر اکرم اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را در ایجاد تحول و انقلابی عظیم در راستای تحقق عدال و قسط و ایجاد جامعهای بدون ظلم و جور، بدون استثمار و زنآزاری، بدون ستم سرمایهداران بر دیگران و... توصیف کرده است و در این فصل تحت عنوان «صوت محمد» به چگونگی ایجاد انقلاب در جامعه منحط عربی، در جزیره العرب میپردازد و سپس استمرار این تحول را که او آن را انقلاب مینامد، توسط امام علی (علیه السلام) پی میگیرد و ترسیم میکند.
جرج جرداق در جای جای کتاب فرهنگنامه خود، نقش تعلیمات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ونقش پیامها و رهنمودهای ائمه تشیع (علیهم السلام) را در ایجاد و استمرار تحول و انقلاب بازگو و چگونگی آن را تبیین میکند و راه و روش امام علی (علیه السلام) را در راستای تکامل و پیشرفت این انقلاب، بررسی میکند. برای شناخت دیدگاه جرج جرداق درباره پیامبر اکرم اسلام، در مهد نبوت و جزیره العرب، نخست فصل سرزمین معجزهها ـ مهد نبوت را در آغاز کتاب خود میآورد و سپس اهمیت و ارزش صدای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را در باروری این حرکت و انقلاب با قلمی سحرانگیز به تصویر میکشد.
انگیزه جرج جرداق در اختصاص دادن دو جلد از کتاب خود به مسئله انقلاب فرانسه و هم چنین مقایسه حضرت امیر با سقراط چیست؟
در یکی ـ دو قرن اخیر، در محافل تاریخنگاران به دو موضوع فلاسفه یونان و انقلاب فرانسه اهتمام خاصی داده شد و تالیفات بسیاری در این دو موضوع تاریخی تالیف و در اغلب کشورهای اروپایی انتشار یافت. جرج جرداق برای نشان دادن برتری اصول سیاسی اجتماعی تفکری امام علی (علیه السلام) در قبال مبادی و مفاهیم انقلاب فرانسه یا اندیشههای سقراط، به مثابه شاخص فلاسفه غرب به تجزیه و تحلیل عمیق این دو موضوع میپردازد و در این ارزیابی خود، به خوبی برتری مبانی فکری و عملی امام (علیه السلام) را در همه زمینههای مورد هتمام غربیها اثبات میکند.
جرداق در مقایسه دستاوردهای انقلاب فرانسه ـ مثلا اعلامیه حقوق بشر را با تعلیمات امام علیه (علیه السلام) با استناد به متون نهج البلاغه و به وضوح روشن میسازد که هزار و اندی سال پیش از پیدایش انقلاب فرانسه و قبل از آن مفاهیم انسان دوستانه در فلسفه یونان، به ویژه سقراط، امام علی (علیه السلام) مبادی و اندیشه والاتر و برتری را مطرح ساخته و خواستار اجرای مبادی انسانی درباره همه انسانها و کل بشریت شده است و در رهنمودی جاودانه به روشنی و صریح میگوید که انسانها، هیچ فرقی با همدیگر ندارند، آنها یا برادر دینی شما هستند یا مانند شما انسان، «إمّا أخّ لَک فِی الدِینِ وَ إمَا نَظیرٌ لَک فِی الخَلق» بنابراین فرقی بین انسانها قائل نمیشود و همه حقوق بشری را درباره همه بشر خواستار میشود.
در واقع و در یک جمله، جرج جرداق، امام علی (علیه السلام) را فقط یک فرد یا یک شخص نمیداند بلکه او امام علیه (علیه السلام) را به مثابه یک انقلاب و یک دنیا عظمت و تفوق بر شخصیتهایی چون سقراط و فلاسفه یونانی میداند که در بررسی مفاهیم ادبیات آنها، با استناد به اصول منتشر شده آنها و امام، برتری را از آن تعالیم و رهنمودهای امام نشان میدهد. و البته نقل حتی فهرست مطالب دو جلد از کتاب وی، درباره انقلاب فرانسه و سقراط در یک گفتوگوی کوتاه مقدور و معقول نیست و برای دریافت حقیقت امر، باید هر دو جلد از کتاب جرج جرداق را در این رابطه به دقت مورد مطالعه قرار داد تا اهمیت موضوع روشن شود.
بررسی اوضاع جامعه عربی و سپس در عصر ما، قومیت و ناسیونالیسم عربی، از دیدگاه امام، در دو جلد دیگر از اثر ارزشمند وی نیز روشن گر حقایق بسیاری است که باز به جز مطالعه کامل آن مجلدات، درک صحیح و عمیق مسائل مقدور نخواهد بود.
شما با توجه به آشنایی طولانی مدت با جرج جرداق ویژگیهای شخصیتی ایشان را در چه مواردی میدانید؟
با توجه به این نکته که جرداق یک فرد عرب و مسیحی، با باورهای خاص عقیدتی خود بود و همواره با احترام خاص از حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) یاد میکرد باید این نکته را بپذیریم که جرج جرداق نکات فاخر و برجسته ای در رهنمودها و بیانات امام علی (علیه السلام) یافته است که در عالم انصاف نتوانسته از آنها صرف نظر کند و به همین دلیل سالیانی دراز به پژوهش و تحقیق پرداخته و با مراجعه به صدها منبع و مأخذ معتبر داخلی و خارجی در همه زمینههای مطرح شده در کتاب، این فرهنگنامه را به وجود آورده است که بیتردید در این حوزه، یک اثر جاودان است.
جرداق با درک تعالیم تحریف نشده عیسی مسیح (علیه السلام) و شنیدن صدای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در مهد نبوت و اخذ و هضم مبانی و اصول امام علی (علیه السلام) در اداره جامعه و دوری از ظلم و ستم و اجرای عدل و قسط در تمامی دنیا و برای همه انسانها، با تلاشی پیگیر و خستگیناپذیر به تالیف فرهنگنامه امام علی (علیه السلام) پرداخت و سرانجام، با اینکه هم چنان و تا آخر عمر به عیسی مسیح باور داشت، امام علی (علیه السلام) را رهبر واقعی و معنوی خود میدانست و در راه تحقق آرمانهای والای امام علی (علیه السلام) به ویژه در مسیر عدل و قسط، یک عمر کوشید و سرانجام و پس از 88 سال زندگی، دار فانی را وداع گفت و بیتردید زحمات او در نزد خداوند متعال بیپاداش نخواهد بود.