اشاره: استاد خسروشاهی، در زمینههای اجتماعی، سیاسی و علمی دارای تألیفات و آثار بسیار ارزشمندی است که بیش از پنجاه جلد آنها، تاکنون دهها بار به چاپ رسیدهاند. از فعالیتهای فرهنگی وی، انتشار بیش از صد و شصت جلد کتاب و رساله به زبانهای فارسی، فرانسه، ایتالیایی، عربی، انگلیسی در یتالیا است و نیز: تأسیس و نشر مجله هفتگی «العالم» در لندن و همکاری با مراکز فرهنگی مصری برای انتشار دهها کتاب، درباره اهل بیت (ع)، نهج البلاغه با شرح شیخ محمد عبده نشر دهها کتاب تحقیقی از خود و دیگر استادان ایرانی و صدها مقاله در نشریات معتبر و انتشار فصلنامه «تاریخ و فرهنگ معاصر» در بیست و چهار شماره و پنج هزار صفحه از جمله فعالیتهای علمی – فرهنگی او به شمار میآیند. با هم، این گفتوگو را مرور میکنیم. مجله پژوهه
پژوهشهای دینی، در مجامع و مراکز علمی مصر، از چه جایگاهی برخوردارند؟
بسم الله الرحمن الرحیم. باید اشاره کنم، مصر، سابقه تمدنی طولانی دارد. بعد از فتح مصر توسط مسلمانان، این کشور مرکز فرهنگ و علوم اسلامی شد. اوج شکوفایی این مرحله، از زمان حکومت فاطمیان آغاز گردید. الازهر یا «جامع الازهر» که امروز «جامعه الازهر» هم به آن اضافه شده است، مرکز اشراق این فرهنگ و علوم اسلامی بوده است. اینک، دانشگاه الازهر و جامع الازهر حدود صد و بیست یا سی هزار طلبه و دانشجو از هشتاد کشور علاوه بر خود مصر، دارد و در همه زمینهها فعال است و طلابش را، تا درجه دکترا، تربیت میکند. در این دانشگاه، از فلسفه خیلی خبری نیست. [البته، به گونهای که در حوزههای ما رواج دارد.] الازهر، با توجه به موقعیت خود، صدها کتاب اسلامی (تفسیری، حدیثی، فقهی، کلامی و مسائل اسلامی دیگر) تألیف، تحقیق و بررسی و منتشر کرده است.
نشریه ماهانه ای، به نام «الازهر» دارد که به یکصدمین سال فعالیت خود نزدیک می شود. هفتهنامهای هم، به نام «صوت الازهر» منتشر می سازد که مخاطبان بسیار دارد.
با توجه به موقعیت فعلی و قبلی الازهر، پژوهشهای دینی مصر، از همان هزار سال پیش سابقه داشته و حکومتها و عالمان را به خود جلب کرده است. جملهای جالب، از امام علی (ع)، درباره اهل مصر وارد شده است: در نهج البلاغه عهدنامه محمد بن ابوبکر که میفرماید: «تو را برای فرمانروایی، به جایی میفرستم که نزدیکترین افراد به من هستند؛ آنان، اهل مصرند.»: «و اعلم یا محمد بن ابی بکر، ابن قد ولیتک اعظم اجنادی فی نفسی، اهل مصر»
درباره ویژگیهای مصریان، میتوان گفت: آنان، نزدیکترین افراد، به اهل بیت و شیعهاند. یکی از شخصیتهای مصری، در اینباره میگوید: «ما مصریها، سنی المذهب و شیعی الهوا» هستیم. اخیراً هم، از رئیس کمیسیون خارجی مجلس مصر دکتر مصطفی الفقی، مقالهای در الاهرام مطالعه کردم که نوشته بود: «نحن سنی المذهب و شیعی المزاج» و شخصیتی به نام محمد حسنین از روزنامهنگاران معروف و مشاور عبدالناصر میگفت: «شما شیعیان، به خاطر محبتی که به اهل بیت دارید، اسم حسن و حسین را بر اولاد خود میگذارید؛ ما هم همینطور هستیم؛ اما ما هر دو اسم را یکجا بری بچههیمان انتخاب میکنیم: «حسانین؟!.»
پژوهشهای دینی، در این مرکز، جایگاهی ویژه دارند. یکی از بخشهای دانشگاه الازهر، مرکز «البحوث الاسلامیه» است که علاوه بر برگزاری سمینارها، کنفرانسها و میزگردها در سطح جهانی، هر ساله، یک کنفرانس ویژه دارد و از اندیشمندان جهان اسلام دعوت میشود تا مسائل روز را مورد بررسی و پژوهش قرار دهند.
درباره آثار مجمعالبحوث میتوان گفت: تا به حال آثار و تحقیقات بسیاری ارائه کرده و کتابهایی، در زمینه پژوهش هی دینی، منتشر نموده است.
«المجلس الاعلی للشؤون الاسلامیه» نیز که وابسته به وزارت اوقاف است، دارای اهمیتی ویژه است. البته مجله ی هم به نام «منبرالاسلام» دارد که در راستای اهداف فرهنگ اسلامی مقالات تحقیقی منتشر می کند و علاوه بر مجله نشریات و کتابهائی هم منتشر می سازد. از آخرین کتابهای آن «تصحیح و تحقیق صحیح بخاری» است که در یازده جلد چاپ شده است. و نیز: «مختصر سیره ابن هشام»، در دو جلد و «موسوعه الفقه الاسلامی» که تا به حال بیست و پنج جلد آن چاپ شده است. البته فقط آراء فقه مذاهب چهارگانه را در آن مورد بحث قرار نداده اند بلکه آرای مذاهب: شیعه اثنی عشری، زیدیه و أباضّبه نیز در آن آمدهاست. [یعنی هفت مذهب.] کتاب «الفتاوی الاسلامیه» هم مجموعه گرانسنگی است که دربردارنده تمام فتاوایی است که از قرون گذشته مفتیان مصری ارائه دادهاند. این کتاب، در بیست و پنج جلد چاپ شده است. کتاب ارزشمند دیگری به نام «مساجد مصر و اولیائه الصالحون» دارند که در پنج جلد بزرگ فراهم شده است و تحقیقی درباره تاریخ و چگونگی ساخت مساجد معروف مصر و اولیاء مدفون در آنها است.
وزیر اوقاف مصر دکتر حمدی زقزوق، از شخصیتهای علمی دانشگاه الازهر است که دوره تخصص فلسفه را در آلمان گذرانده است. وی، از شاگردان مرحوم دکتر محمدجواد فلاطوری است و گرایشهای شیعی دارد و به تازگی جمعیتی را تشکیل داده است به نام جمعیت فلسفه مصری که در زمینههای فلسفه فعالیت میکند. دبیر آن دکتر حسن حنفی، از شخصیتهای علمی و فرهنگی معروف مصر است که به علت آرای ویژهی، از طرف «ازهریان» مورد نکوهش واقع شده است. درباره انقلاب اسلامی هم کتابهای زیادی نوشته و مقالهای تحقیقی عمیقی درباره ملاصدرا، در کنگره ملاصدرا ارائه کرده است.
نهادهای دولتی و حکومتی دیگر نیز فعالند؛ مثل «مکتبه الاسره» که همسر حسنی مبارک آن را تأسیس کرده است که تاکنون چند صد نوع کتاب را در اختیار مردم گذاشته است. کتاب «تاریخ تمدن ویل دورانت» از این قبیل است.
مکتبه الاسره، بخشی هم به نام پژوهشهای دینی دارد. نهادهای دولتی دیگر هم مانند همین مکتبه الاسره، بخش دینی و پژوهشهای دینی دارند، از جمله آنها مؤسسه «الاهرام» است. الاهرام، یک مؤسسه مطبوعاتی است که از صد و بیست سال پیش تاکنون فعالیت دارد. این مؤسسه، روزانه (حتی روزهای تعطیل) نشریات و پژوهشهای خود را با تیراژ بالا ارائه میکند. به عنوان نمونه، مقالات و تحقیقات روزنامههای خارجی و ایرانی را به صورت ماهانه – مختارات یرانیه - ترجمه و منتشر میکند. ما با استفاده از امکانات این بخش، میزگردی را تشکیل دادیم که در آن شیخ الازهر و مفتی مصر، رئیس دانشگاه الازهر و وزیر اوقاف مصر و از ایران، آیت الله واعظ زاده و یت الله تسخیری و ینجانب شرکت داشتیم. این میزگرد درباره «تقریب بین مذاهب اسلامی» بود - که مطالب آن به صورت نشریه مستقل – علاوه بر نشر در روزنامه الازهریه منتشر گردید.
الدیمقراطیه، نام فصلنامهای است که دموکراسی در اسلام و جهان عرب را بررسی میکند و تاکنون، بیست و پنج شماره از آن چاپ شده است. مجموعه تحقیق «الحاله الدینیه فی مصر» نیز، تحقیقاتی درباره مسائل دینی در مصر است که آخرین شمارهاش، «تاریخ الحرکات الاسلامیه» در مصر است و جزء نخست آن به چهارصد صفحه بزرگ میرسد.
آنچه مهم است، این است که مؤسسهای سکولار اندیش – مانند الاهرام - بخشی از فعالیتهای خود را به تحقیق در مسائل اسلامی اختصاص داده است.
غیر از الاهرام، روزنامههایی دیگر مانند (الاخبار – الجمهوریه) هم بخش پژوهش دینی دارند که به جزئیان آنها وارد نمیشوم.
در دانشگاه قاهره هم که گفتم یک دانشگاه دولتی است. مرکزی به نام «منبرالشرق» وجود دارد که درباره مسائل مذهبی و اسلامی شرق فعالیت میکند. فصلنامهای قطوری دارد که مثلاً شرق از جمله مسائل مربوط به ایران، اسلام و انقلاب را بررسی میکند. وجه امتیاز این نشریه در این است که به جهان اسلام دیدگاهی بیطرفانه دارد.
بخش تحقیقات اخوان المسلمین که از سال 1952، با روی کار آمدن دیکتاتوری عبدالناصر ممنوع شد، هنوز، تحت پوششهای دیگر فعالیتهای فرهنگی خود را انجام میدهد. یکی از این مراکز، «مرکز الاعلام العربی» است که نشریات مختلف دارد. مجلهای دارد، به نام «القدس» که ماهنامه است... فصلنامهای به نام «الرساله» که با بهرهگیری از نویسندگانی چون: شیخ یوسف قرضاوی، محمد عماره و دیگر شخصیتهای برجسته جهان اسلام تحقیقات اسلامی بسیار ارائه کرده است. مرکز الأعلام العربی، دهها کتاب درباره کشورهای اسلامی به ویژه فلسطین و در سطوح مختلف (کودکان، نوجوانان و جوانان) منتشر کرده است.
مرکزی دیگر، به نام «المجلس الصوفیه» با هفتاد طریقه صوفیه زیر نظر رهبران و رؤسای طرق صوفیه، در مصر فعالند. اینان، دوستدار اهل بیتند. و عجیب این که مراسم مذهبی و اذکار و اوراد خود را در مساجد اهل بیت، انجام میدهند. ماهنامهای دارند، به نام «التصوف الاسلامی» که زیر نظر شیخ حسن الشناوی رئیس مجلس الاعلی للصوفیه چاپ میشود. رئیس ین مجلس عالی تصوف، فردی علاقهمند به انقلاب اسلامی ایران است. در رابطه با شیعه حالتی اعتدالی داشته و هوادار تقریب بین مذاهب است.
مؤسسهای هم در مقابل وجود دارد، به نام مرکز جماعت انصار المحمدیه. متأسفانه، در جماعت انصار المحمدیه، عدهای از سلفیها یا وهابیهایی حضور دارند که در مجله خود به نام «التوحید»، ضد تشیع فعالیت میکنند و چیزهایی را مینویسند که مربوط به هزار سال قبل است، دشمنان تشیع نوشتهاند. و نیز: کتابهای ضد شیعی چاپ میکنند. ما، پژوهشهای دینی آنان را نمیپسندیم، هر چند، پژوهشهای دینی محسوب میشوند.
جمع کثیری هم به نام «سادات» در مصر هستند که خود را «اشراف» و اولاد ائمه میدانند؛ مجلهای دارند، به نام «الاشراف»؛ پژوهشهایی هم، درباره علم رجال و شجره سادات دارند.
جریانهای فکری حاکم بر فضای پژوهشی دینی مصر کدامند؟ و کدام جریانها، تأثیرگذارترند؟
جریانهای فکری حاکم بر فضای پژوهشی دینی مصر دو گروه هستند. یکی سنتیها و رسمیها که الازهر، جامع الازهر و شیوخ الازهر در رأس آن قرار دارند. دوم، سازمان اخوان المسلمین است که از سال 1928 میلادی توسط شهید حسن البنا تشکیل شده است.
اخوان المسلمین، با توجه به اینکه جمعیتی مذهبی و دارای افکار و ایدئولوژی اسلامی است و شخصیتهایی مهم، چون: شیخ حسن البنا، شیخ عبدالقادر عوده، شیخ محمد غزالی، شیخ مصطفی مشهور و دهها شخصیت دیگر را داشتهاند. در پژوهشهای دینی مصر، نفوذی عمیقتر و بیشتر دارند. در بین مردم هم موقعیت بسیار خوبی دارند. این نفوذ یا حاکمیت، در شیخ الازهر، کمتر دیده میشود. البته، پیش از اینکه عبدالناصر، برای تثبیت حکومت دیکتاتوری خود، انتخاب شیخ الازهر را دولتی کند، عالمان الازهر، بین مردم، تأثیرگذارتر بودند. متأسفانه امروزه، فتاوای گروهی از این عالمان، با ملاحظه روش حکومت ارائه میگردند.
مراکز و مؤسسههای عمده، در تولید و نشر پژوهشهای دینی مصر کدامند؟
جواب این سؤال، گفته شد؛ ولی، مراکز کوچکتری هم وجود دارند، از جمله، مرکز «المختار الاسلامی» که وابسته به جمعیت اخوان المسلمین است. هرچند، المختار الاسلامی، به صورت مرکزی مستقل فعالیت میکند.. البته شخصیتهایی چون: محمد عماره، دکتر ابراهیم الفیومی، دکتر سلیم العوا و دیگران هم هستند که درباره مسائل اسلامی و تشیع تحقیقات میکنند. از جمله آثار ارائه شده، فیومی، کتاب پنج جلدی است که در آن دیدگاههای شیعه را بررسی میکند.
شیعیان مصر هم، حدود هفتصد تا یک میلیون نفرند. البته، اشراف، از شیعیان به شمار نمیآیند. اما، به تشیع علاقهمند هستند. اینان، گروههایی کوچکند که عقاید شیعی دارند. هرچند، به علت سازمان امنیت، فعالیت رسمی ندارند؛ بین آنان، چند شخصیت مشهور وجود دارد که درباره اهل بیت و ائمه اطهار (ع) دهها کتاب چاپ کردهاند، مثل دمرداش العقالی، جناب صالح وردانی؛ و یا دکتر راسم نفیس [که نزدیک به بیست جلد کتاب، درباره تشیع و اهل بیت (ع) نوشته است؛] همچنین، دکتر علی ابوالخیر. [که درباره حضرت علی و پیامبر کتاب نوشته است.]
گروهی هم در اسکندریه هستند که مجله «الزهرا» و کتابهای شیعی را چاپ کردهاند.
«دارالنافذه» نیز جایی است که درباره تشیع فعال است و اخیراً اصل الشیعه مرحوم یت الله کاشف الغطاء را چاپ کرده است.
اگر به خود شیعیان مصر اجازه دهند، میتوانند، پژوهشکدهای بسیار مطلوب ایجاد کنند. ولی، متأسفانه، حاکمیت فعلی مصر، اجازه هیچ نوع فعالیتی را به شیعه نمیدهد. آنان، حاضرند، به بهائیت که موجب دوری جوانان از اسلام میشود، اجازه فعالیت بدهند. اما، به تشیع (حتی به نوع معتدل آن) اجازه فعالیت نمی دهند.
نقش ویژه دانشگاه الازهر، به عنوان یک دانشگاه معتبر بینالمللی اسلامی، در پژوهشهای دینی مصر چیست؟
آثار پژوهشی که از سوی الازهر، چاپ شده است، بسیارند. هر پژوهش دینی که در مصر به عمل میآید، به مجمع البحوث الاسلامیه که واحدی از الازهر است، ارسال میگردد. تا برای چاپ تأیید شود. کتابهای غیر پژوهشی، به این مجمع ارسال نمیگردند. متأسفانه، کتابهای ضد شیعه، به راحتی چاپ میشوند؛ ولی، کتابهای شیعی، ابتدا، باید برای تأیید، به این مجمع ارسال گردند که خیلی از اوقات، اجازه چاپ نمییابند. این امر، شاید، نوعی تبعیض مذهبی، به شمار آید.
پژوهشهای دینی ناظر به موضوعات معاصر، در چه وضعیتیاند و در مقایسه با مجموع مطالعات دینی چگونهاند؟
استاد خسروشاهی: یک گروه سنتی هستند، که آثار پیشینیان و کتابهای قدیمی درباره فقه، حدیث و ... را بررسی و تحقیق میکنند و کاری به مسائل روز ندارند. مثل بعضی از فقهای ما که حاضرند، درباره مسائل ویژه بانوان، کتابی، چهارصد صفحهای بنویسند؛ ولی، درباره مسائل روز و مورد نیاز جامعه و جوانان تحقیقی نکنند. البته، فعالیتهای آنان، پرداختن به بخشی از گنجینههای اسلامی است که باید احیا شوند. ولی، فقط پرداختن به آنها، کافی نیست. در کنار این دسته، پژوهشگرانی در نهادهای دولتی و خصوصی، همچون: دکتر حسن حنفی، دکتر فیومی، دکتر محمد عماره، دکتر رأفت عثمان و ... هستند که تنها مسائل معاصر را در نظر گرفته و تحقیق میکنند؛ از این رو، میبینیم، دربارة هر یک از مسائل روز، چندین کتاب پژوهشی ارائه شده است.
مهمترین مشکلات و تهدیدهای پژوهشهای دینی در مصر چیست؟
از مشکلات دینی مصر، اعمال نظر مصلحتآمیز حاکمیت مصر، بر فعالیتها و کارهای پژوهشی دینی این کشور است. آنان، پیوسته پژوهشهایی را که به نفع حکومت نباشد، اجازه نشر نمی دهند. مشکل دیگر، وجود عالمان واپسگرا است که عرصههای پژوهشی را با مانع روبه رو ساختهاند. فتاوایی که برخی از آنان میدهند، نشانه این کهنگی فکری است. به عنوان مثال، طبق رأی بعضی از آنان، هدیه دادن گل به بیمار، شرک و حرام است! زیرا، بیمار را به این توهم وامیدارد که: «گل او را شفا داده است.» و یا همخوابی با همسر، در صورتی که لباس در تنشان نباشد، حرام است یا بستن کروات کفر! محسوب میشود؛ آنچه مهم است، این است که متأسفانه همة ین تفکرات و فتاوی واپسگرایانه را دینی و اسلامی قلمداد میکنند.
مهمترین، شبهات و سؤالات دینی جامعة مصر کدامند؟
شبهات موجود در این کشور،متفاوتند. برخی از آنها، به مسائل حکومتی، اجتماعی، فرهنگی و ... مربوط می شوند؛ برخی نیز به مسائل دینی و عبادی و شخصی که عمدتاً پاسخگویان بسیار دارند. یکی از افرادی که در بین مردم، از جایگاهی ویژه برخوردار است، دکتر عمر خالد، خطیبی جوان است. او، حافظ قرآن و بسیاری از احادیث است؛ از این رو، جوانان را، با حضور ذهنی که دارد، به خود جذب کرده است. گاهی، پای سخنان او، کسانی را – اعم از دختر و پسر - میبینیم که ظاهری اسلامی ندارند؛ اما، با دقت و علاقه فراوان جلسات او را پی میگیرند؛ حتی، برخی از آنان، در زمانی اندک پس از حضور در جلسات درس وی تغییر عقیده میدهند و تحولی تکامل مییابند.
نکته جالب درباره جامعه مصری ین است که با اینکه، جمعیت قابل توجهی از مصریان مسیحیاند، ولی کاملاً به ارزشهای اسلامی مردم مصر، احترام میگذارند. آنان، در ماه مبارک رمضان، نه به خاطر ترس، بلکه، برای رعایت و حفظ شؤون اجتماعی و اسلامی هموطنان خود، آشکارا، روزه نمیخورند.
همکاری علمی پژوهشی مراکز و جوامع اسلامی مصر با دیگر کشورهای اسلامی چگونه است؟
مراکز و دانشگاههای مصری، با بیشتر دانشگاههی دنیا همکاری دارند؛ مراکز علمی پژوهشی هم که در الازهر فعال است، واحدهایی در کشورهای دیگر دارند. به عنوان نمونه، در ازبکستان دانشگاهی است که «دکتر عمر احمد هاشم» رئیس سابق دانشگاه الازهر و دکتر حمدی زقزوق وزیر اوقاف آن را تأسیس کرده اند. اکنون، با این دانشگاه قراردادهای علمی و مبادلات استاد و شاگرد دارند. دانشگاه الازهر از هشتاد کشور، دانشجو پذیرفته است. حفظ قرآن، برای همه آنان، اجباری است. شیخ ازهر، جناب دکتر سید محمد طنطاوی به من گفت: «من لم یحفظ القران، لیس ازهریاً»: کسی که حافظ قرآن نباشد، ازهری نیست و ین مسألهای مهم است که متأسفانه حوزه هی علمیه ما به آن توجه لازم ندارند...
در کل، این مراکز، همکاریهایی مناسب دارند. دائره حوزههای پژوهشی مصر، همة مسائل اسلامی را در برمیگیرند؛ ولی، بیشتر، تفسیر، حدیث و فقه پژوهش میشوند. اولویتهای پژوهش اسلامی، در بین محققان و پژوهشگران غیر دولتی و مستقل، مسائل روزند. در رأس این پژوهشگران، آقایان: دکتر کمال ابوالمجد، دکتر سلیم عوّا، دکتر محمد عمّاره و ... فعالیت میکنند.
از اینکه فرصتتان را در اختیار ما گذاشتید، سپاسگزاریم .
من هم از شما متشکرم، ولی، در پیان به یک نکته بید اشاره کنم که بحث و بررسی مسائل پژوهشی دینی در مصر، نیازمند تألیف کتاب قطور چند جلدی است و در ین گفتوگو فقط اشارهی فهرستوار به عمل آمد.