مقدمه: مطبوعات مصري، پس از آغاز انتفاضه و تا به امروز ، موضع گيري كاملا انساني ـ اسلامي، هر روز و در هر شماره اي به دفاع از حقوق مشروع فلسطيني ها ودر انتقاد تند و شديد از سياست آمريكا و جنايات رژيم صهيونيستي برخاسته اند…
در اين امر، همه جرائد، و همه نويسندگان اعم از اسلام گرايان، ملي ها، ناصري ها و وابستگان دولت، با وحدت نظر كامل به افشاي رژيم صهيونيستي مي پردازند تا آنجا كه هيچ روزنامه مصري ، نام ‹‹شارون›› را بدون لقب: آدمكش، جلاد، تروريست، وحشي، قصاب و … ذكر نمي كنند و پشتيباني آمريكا از اين نوع رژيم و بويژه شارون را يك اقدام تبهكارانه معرفي مي نمايند….
حجت السلام و المسلمين سيد هادي خسروشاهي رييس نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در مصر. قاهره، طي دهها مصاحبه مطبوعاتي و تلويزيوني و شركت در سمينارهاي مردمي ـ اسلامي در مصر، آزادانه به بازگوئي حقايق مي پردازد و مطبوعات مصري، بدون هيچ سانسوري ، ديدگاه هاي ايشان را منتشر مي سازند. ترجمه آخرين مصاحبه ايشان با هفته نامه معتبر و كثير الانتشار ‹‹الميدان›› چاپ قاهره را با هم مي خوانيم و به نوبه خود از همه مطبوعات و نويسندگان آزاد مصري تشكر مي كنيم:
رييس جمهور آمريكا ايران را به عنوان يكي از محورهاي شرارت توصيف نموده است، نظر شما چيست؟
اين توصيف صحيح نيست و جالب اين كه اين نامگذاري غلط هنگامي كه بوش در اتحاديه گاوچرانان تگزاس سخن مي گفت مطرح شد و اين نشان مي دهد كه سياست وي، سياست گاوچرانان است !
اصولا آمريكا سعي مي كند كه به زور سيطره خود را بر قاره هاي جهان تحميل نمايد و البته معلوم نيست كه چه كسي به آمريكا اين حق را داده است كه سيطره خود را بر قاره هاي جهان تحميل نمايد؟ آمريكا در سير تحميل اين سيطره، به كشورهاي مختلف فشار مي آورد و از زمان شروع حمله آمريكا بر عليه افغانستان، اين كشور با اشاره به ايران از موضع ايران در قبال تروريسم اظهار رضايت مي نمود … اما بعد از اين كه تصور نمود در حمله به افغانستان پيروز شده است ، شروع به ايراد اتهامات بر ضد ايران نمود.
مي خواهم در اينجا به اين نكته اشاره كنم كه اصولا ايالات متحده آمريكا در حمله خود به افغانستان موفقيتي بدست نياورده است آنها 160 هزار بمب با وزن 7 تن و يا موشك كروز بر سر ملت مظلوم افغانستان فرو ريختند، بدون اينكه بين طالبان و القاعده و ملت فرقي قائل شوند. من معتقدم كه آمريكا مطلقا وارد ميدان نبرد نشد و موفق هم نبود.
البته آمريكا از ايران مي خواست همانند پاكستان از وي تبعيت و پيروي نمايد. اما ايران اجازه اين گستاخي را نداد و آنوقت بود كه آمريكا، ايران را جزء محور شرارت قرار داد! اما ما به اين اتهامات و نامگذاريها توجه نمي كنيم و در عين اينكه قصد جنگ با كسي نداريم، اما آماده دفاع از كشور و مصالح وملت خود هستيم.
سياست آمريكا را بعد از حوادث 11 سپتامبر چگونه ارزيابي مي نمائيد؟
سياست آمريكا اصولا فاقد زيركي و هوشمندي در تعامل با ملتهاي جهان مي باشد. شما هنگامي كه به عنوان مثال به سياست انگلستان نگاه مي كنيد شاهد اين هستيد كه نخست وزير انگليس بعد از حوادث 11 سپتامبر از مساجد و مراكز بيشمار اسلامي در لندن ديدار به عمل آورد و حتي در توديع حجاج انگليسي ، قبل از سفر به مكه جهت اداي فريضه حج، شركت نمود و اين راز موفقيت سياست انگليس در بين مسلمانان انگليس است، ولي آمريكائيها نمي دانند چگونه با مسلمانان آمريكا و يا ديگر ملتها رفتار نمايند؟ … در واقع در آمريكا جزء تهديد و زورگويي و قلدري ( به گمان اين كه دنيا از تهديدات آنها مي ترسد) چيز ديگري وجود ندارد… غافل از اينكه دوران قلدري پايان يافته است.
امام علي (ع) مي فرمايد :‹‹ كسي كه از مرگ بترسد هر روز مي ميرد و كسي كه از مرگ هراس ندارد، يك مرتبه مي ميرد›› بنابراين ملتي كه از مرگ نمي هراسد بطور طبيعي از تهديد آمريكا هم نمي ترسد.
در ضمن تهديدات بوش آمده است كه ايران در جهت دستيابي به سلاح هاي كشتار جمعي تلاش مي نمايد، … آيا در حال حاضر شما (ايران) سلاح هاي كشتار جمعي داريد؟
ايران گرايشي به دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي اعم از بمب اتمي و ديگر سلاح هاي غير متعارف ندارد، به اين دليل كه آن را از نظر عقيدتي مشروع نمي داند. يعني هيچ علت ودليل شرعي جهت دستيابي به اين نوع اسلحه كه موجب نابودي بيگناهان بيشماري مي شود، وجود ندارد و از سوي ديگر اين سلاحها تهاجمي هستند، نه دفاعي … و ما به اندازه كافي براي دفاع از ميهن خود سلاح متعارف داريم و نيازمند بمب اتمي و سلاح هاي كشتار جمعي نيستيم. البته شما مي دانيد كه آمريكا خود به اسراييل سلاح اتمي داده و معترض به آن نمي شود و اين دو گانگي در برخورد با مسائل جهان چيزي است كه موجب رنجش و آزردگي ملتها مي شود و نفرت از آمريكا و سياستهاي آن را تشديد مي نمايد. و آنچه كه امروز در فلسطين مي گذرد، دليل آشكار ديگري بر دوگانگي در برخوردها است. با اينكه دنيا مي داند كه فلسطينيها با اسلحه آمريكايي ها و بدست يهوديهاي غربي كه در سرزمين اشغالي فلسطين حضور دارند، كشته مي شوند، اما از اين موضوع به عنوان اين كه ‹‹ آتها از سلاح جهت دفاع از خود›› استفاده مي نمايند!!دفاع مي كنند، در حاليكه اگر يك نوجوان فلسطيني يك سنگ به سوي تانك پرتاپ نمايد. اين ، تروريسم محسوب مي شود! كدام عقل سليمي اين را قبول مي نمايد؟!!
اتهام ديگر بر عليه ايران حضور نيروهايي از القاعده و طالبان در خاك ايران مي باشد؟
اينها همه شايعه و دروغ است… بخش عمده مرز 900 كيلومتري بين ايران و افغانستان ، بوسيله ديوارهاي بتوني بلند و يا خندق ها، به منظور جلوگيري از هر گونه ترددي از افغانستان به داخل ايران و بالعكس و همچنين جلوگيري از ورود و قاچاق مواد مخدر، بسته است… بنابراين چگونه آنها وارد ايران مي شوند؟
البته اگر تعدادي از آنها با كمك همسايگان! يا افغانهايي كه در ايران زندگي مي نمايند وارد ايران شوند ( 2 ميليون افغاني از 20 سال گذشته در ايران زندگي مي نمايند) ما آنها را تعقيب مي كنيم و هر كس از آنها دستگر شود، تحويل مسئولين كشورهايشان خواهند شد و البته بدون شك به آمريكا تحويل داده نخواهند شد.
ايران تعدادي از كشورها را متهم به فراري دادن اين نيروها به داخل خاك خود نموده است؟
احتمال نفوذ و ورود بعضي ها از طريق مرزها امكان دارد اما متاءسفانه ما اطلاع داريم كه بعضي ها در پاكستان تسهيلاتي جهت فرار اين افراد به داخل ايران فراهم نموده اند…ولي همانطور كه اشاره كردم، مقامات ايراني اعلام نموده اند در صورت دستگيري نيروهاي طالبان يا شبكه القاعده،اين افراد را تحت نظارت سازمان ملل متحد تحويل كشورهايشان خواهند داد. ما تاكيد مي نماييم كه ايران به طالبان اجازه نخواهد داد در داخل خاكش باقي بمانند و دليل اين موضوع روشن است چون اصولا ‹‹طالبان›› جهت ضربه زدن به ‹‹ايران›› بوجود آمد!… آنها 12 نفر از ديپلمات هاي ايراني را بر خلاف موازين اسلامي و بين المللي در محل نمايندگي ايران كشتند… آنها پنج هزار نفر از پيرمردان و زنان و كودكان شيعه را در شهر ‹‹مزار شريف›› قتل عام كردند،آتش زدند و خانه ها را بر سرشان خراب نمودند… ما چگونه مي توانيم با اين قبيل جنايتكاران تعامل داشته باشيم؟ … ما با طالبان از نظر عقيدتي اختلاف اساسي داريم و اكنون هم معتقديم كه آنها سعي در داخل شدن به ايران ندارند بلكه پايگاهها و امكاناتي در ديگر كشورها در اختيار دارند! و به آنها پناه مي برند!…
خبرنگار ‹‹الميدان›› مي افزايد: سپس، سفير ايران ويژه نامه منتشر شده توسط نمايندگي ايران در مصر بمناسبت 22 بهمن را كه در آن اخباري پيرامون روز ملي ايران بود، برداشت و به تعدادي از عكسهاي آن اشاره نمود و اظهار داشت: به اين تصوير زن ايراني كه در گروه سمفوني تهران موسيقي مي نوازد نگاه كنيد و يا به اين بانوان كه از دست آقاي خاتمي رييس جمهوري جوائز دانش و تحقيق خود را دريافت مي نمايند، يا اين زنان دانشمند كه در دانشگاه در زمينه زلزله نگاري تحقيق مي كنند و يا به اين بانوان مسلمان كه در زمينه جراحي تخصص دارند و در اطاق عمل در بيمارستاني مشغول جراحي بانوان هستند و يا اين بانوان كه در مجلس شوراي اسلامي نماينده مردم هستند و … پس چگونه ما با انديشه و تفكر طالبان كه زنان را از حقشان در آموزش و كار محروم نمود،همفكر مي توانيم باشيم؟ ما با طالبان از نظر عقيدتي و فكري اختلاف داريم).
موضع ايران پيرامون حكومت موقت كرزاي در افغانستان چيست؟ بويژه اين كه اتهاماتي پيرامون حمايت مالي ايران از بعضي از گروه هاي معارض در افغانستان وجود دارد!
ايران در موفقيت ‹‹اجلاس بن›› نقش داشت و گروههاي مختلف را تشويق به مشاركت و رسيدن به راه حل مناسب نمود و در حال حاضر نيز ايران از حكومت كرزاي حمايت مي كند و او را بخوبي مي شناسد التبه وي ودولت اواين اتهام را كه ايران از گروههاي هوادار طالبان حمايت مي نمايد، رد مي كند و بزودي از ايران ديدار خواهد نمود « مصاحبه قبل از سفر كرزاي به ايران صورت گرفته است» ما همانگونه كه از حكومت موقت حمايت مي نماييم از ملت افغانستان نيز با كمك هاي انساني از طريق زمين و هوا، پشتيباني مي نماييم و همه مردم و مسئولين سازمان ملل متحد شاهد اين موضوع هستند.
البته ايران قبل از حكومت كرزاي هم از ائتلاف شمال از لحاظ مالي، تسليحاتي و آموزشي حمايت كامل مي نمود و به هيچ وجه هم اين حمايت را مخفي ننمود… و اكنون هم آنها در حكومت موقت شركت دارند.
بنابراين از اين زاويه در سياست شما تحولي بوجود آمده است … آيا اين موضوع علت بسته شدن دفتر حكمتيار بود؟
ايران در مدت 24 سال گذشته از 2 تا 3 ميليون افغاني پذيرايي نمود وهمچنان اغلب اين برادران با ما زندگي مي كنند و 800 هزار كودك دارند و ما عليرغم شايعات دروغي كه منتشر مي سازند كه فقط به شيعيان توجه داريم بايد بگويم كه 80 درصد از اينها از برادران اهل سنت هستند و شيعه نمي باشند… ما به اين گونه موضوعات در كمكهاي انساني توجهي نداريم.
اين در مورد ملت افغان، اما در خصوص رهبران افغاني از جمله استاد برهان الدين رباني، صبغت الله مجددي و شهيد احمد شاه مسعود يا ژنرال دوستم و سياف و ديگران و آخرين آنها هكمتيار، ما به آنها پناه داديم ولي از همه آنها خواستيم كه سياست ايران را در رابطه با موضوعات جهاني رعايت نمايند و اگر داراي نقطه نظرات خاصي هستند، افكار خود را از داخل افغانستان و يا هر كشور ديگري كه مايل هستند، اعلام نمايند و عليرغم اينكه حكمتيار در دوران قدرت با ايران بشدت اختلاف نظر داشت و معارضه مي نمود و حتي حاضر نبود براي مذاكره به ايران سفر كند و عليرغم اينكه از نقطه نظر فكري و عقيدتي، مخالف ما بود و اين موضوعات رادر كتابها و مقالات خود آورده است، از چهار سال قبل بعد از اين كه از طرف همه رانده شد بعنوان يك ميهمان علني از طرف ما پذيرفته شد و ما از او بشرط اينكه نسبت به سياست ايران التزام داشته باشد؟ استقبال نموديم اما وي اخيراً قصد داشت كه از داخل ايران بر عليه حكومت موقت تبليغات ويژه اي داشته باشد و ما با اين موضوع به دليل اينكه با سياست ما همخواني نداشت، مخالفت نموديم و لذا دفاتر وي بسته شد و بعد خود وي اظهار تمايل كرد كه از ايران برود …
آيا ايران از معارضين شيعه و كرد در عراق حمايت مي نمايد؟
اكثر مخالفان رژيم عراق كرد يا شيعه هستند. رهبران كردها در اروپا زندگي مي كنند و مخالف حكومت صدام حسين مي باشند. البته شيعيان نيز با حكومت صدام به اين دليل كه وي ناجوانمردانه تعداد زيادي از علماي شيعه عراق و در رأس آنها آيت الله سيد محمد باقر صدر را به شهادت رساند و مراجع ديني درنجف را ترور نمود، مخالف هستند و اين وضعيت، احساسات مردم را بر ضد نظام عراق تحريك مي نمايد… اما ايران هيچگونه حمايتي از آنها بعمل نمي آورد ودخالتي در امور داخلي عراق ندارد.
چه تحولاتي در روابط ايران و عراق صورت گرفته است؟
روابط ايران و عراق بهبود يافته است و اخيراً مشكل اسراء هم بظاهر حل شد و ما حدود 1000 اسير عراقي را كه در نزد ما بودند، بطور يكجانبه آزاد نموديم و عراق هم اعلام نمود كه متأسفانه 500 اسير ايراني كه اسامي آنها در دفاتر صليب سرخ ثبت شده در زندانهاي عراق جان خود را از دست داده اند! و با تحويل اجساد آنها مشكل اسراء پايان يافت. از بعد اقتصادي و سياسي نيز روابط پيشرفت زيادي داشته و اخيراً وزير خارجه عراق از ايران ديدن نمود و انتظار مي رود ديدارها بين دو طرف بيشتر شود، اضافه بر اين تبادل زوار و گردشگران وجود دارد و در هر هفته بيش از 8000 نفر از زائران ايراني جهت زيارت مشاهد اهل بيت (ع) به عراق سفر مي نمايند و انتظار مي رود كه خط هوايي مستقيم بين تهران و بغداد هم برقرار شود و اين به برادران عراقي ما كه متأسفانه هنوز در محاصره اقتصادي هستند بسيار كمك خواهد كرد.
موضع ايران در قبال حمله نظامي به عراق از جانب آمريكا چيست؟
ما با حمله نظامي به هر كشور عربي و غير عربي موافق نيستيم و من در اينجا تأسف شديد خود را از اينكه بسياري از رهبران عرب صرفاً عدم موافت خود را با حمله به كشورهاي عربي! اعلام مي نمايند، ابراز مي نمايم. چرا فقط كشورهاي عربي؟آيا حمله به يك دولت اسلامي غير عربي جايز است؟ چنانچه آنها، پيش از ماه رمضان از لزوم توقف حمله به افغانستان در رمضان سخن گفتند !! و من از آنها مي پرسم: آيا حمله به افغانستان در غير رمضان جايز است؟!! ما موجه بودن حمله نظامي به هر كشوري اعم از عربي يا غير عربي(اسلامي) و يا حتي غير اسلامي را رد مي نماييم… يعني ما حتي با حمله به كره شمالي عليرغم اينكه يك كشور غير اسلامي است ، مخالف هستيم و آنرا اقدام جنايتكارانه مي دانيم و جنگ بر ضد تروريسم نمي دانيم بلكه معتقديم اين ادعاها و اتهامات، ابزاري جهت حمله به هر كشوري خواهد شد كه دولت آمريكا بخواهد آنرا هدف قرار دهد، و اين موضوع، در نهايت ما را بسوي ‹‹قانون جنگل›› سوق خواهد داد… كه به هيچ وجه با مصالح بشريت مطابقت ندارد.
امير عبدالله وليعهد عربستان سعودي مخالفت خود را با قرار دادن ايران در محور شرارت اعلام و اظهار داشت كه ايران دولت بزرگي است ودر ثبات منطقه از جايگاه و نقش برخوردار است؟ روابط شما باسعودي و كشورهاي عربي چگونه است؟
البته روابط حسنه اي بين ايران و سعودي و كشورهاي خليج فارس بطور كلي وجود دارد. عربستان سعودي از كشورهاي مهم منطقه است و طبيعي است كه اهميت امنيت و صلح كليه كشورهاي منطقه را درك كند و همكاري بين ما و همسايگان در خليج فارس يك ضرورت اسلامي است كه ما به آن اهتمام مي روزيم و در حال حاضر بين ما و آنها توافقنامه هاي امنيتي ،بازرگاني،اقتصادي و فرهنگي و تبادل ديدارها وجود دارد و اخيراً ايران اقدام به لغو يكجانبه صدور ويزا بين ايران و كشورهاي خليج فارس نمود يعني كساني كه قصد سفر به ايران را دارند، احتياجي به درخواست ويزا ندارند. و بي ترديد همكاري بين ما و سعودي و كشورهاي همسايه، امنيت و صلح منطقه را تقويت مي نماييد.
نظر شما پيرامون نزديكي تركيه و اسراييل چيست؟
اين تقريباً يك موضوع طبيعي است به اين دليل كه هر دو كشور پايگاههايي براي آمريكا در منطقه مي باشند و متأسفانه تركيه هر چه كه آمريكا بخواهد انجام مي دهد… و عين سياستهاي آمريكا را پياده مي نمايد و اسراييل هم كه يك پايگاه نظامي آمريكا در منطقه است بنابراين، همكاري اين دو كشور، در راستاي اهداف آمريكا طبيعي خواهد بود!
آيا روابط ايران با انگليس بعد از مخالفت ايران با پذيرش سفير جديد اين كشور تحت تأثير قرار گرفته است؟
براساس موافقتنامه هاي بين المللي موجود در سازمان ملل متحد (مصوبه سال 1965) هر كشوري حق دارد با پذيرش هر سفيري كه مورد قبولش نيست حتي بدون اعلام دليل آن، مخالفت نمايد و اين در تمام دنيا اتفاق مي افتد، چنانچه در زمان رياست جمهوري ميتران در فرانسه، آنها با پذيرش سفير ما مخالفت نمودند و ما فرد ديگري را معرفي نموديم و اعتراض هم نكرديم. در خصوص سفير جديد انگلستان اين البته حق ايران بود كه بدون اشاره به دلائل ، آن را رد نمايد و انگليس حق ندارد بگويد سفير ما فقط ايشان خواهد بود نه فرد ديگري!… چون اين شيوه برميگردد به اصل رييس جمهوري آمريكا كه ‹‹يا با ما باشيد و يا با تروريسم››! اين در دنياي آزاد، كه مي خواهد ملت ها در آن آزاد باشند، غير قابل قبول مي باشد…و ظاهراً انگليسي ها اخيراً متوجه اشتباه خود شده اند!!.
روسيه اتهامات آمريكا در قبال ايران را رد نمود، موضع روسيه را چگونه ارزيابي مي نماييد؟
روسيه شوروي دولت بزرگي بود كه با آمريكا رقابت داشت و بعد از فروپاشي شوروي، ايالات متحده سعي نمود كه بر كل جهان سيطره داشته باشد و در روسيه رؤساي جمهور بي عرضه ضعيفي مثل ‹‹يلتسين›› حاكم بودند كه تمام دستورالعمل هاي آمريكا را قبول مي نمودند، اما ‹‹پوتين›› رييس جمهور فعلي،فرد فعال و جوان ومستقلي است و مي خواهد كه كشورش استقلال خود را حفظ نمايد و فشارهاي آمريكا در قبال عدم همكاري با ايران در زمينه تأسيسات صلح آميز اتمي ايران را نمي پذيرد در حالي كه اين تأسيسات تحت نظارت و بازرسي سازمان جهاني انرژي اتمي قرار دارند و جهت بهره برداري مسالمت آميز ساخته مي شوند.
تحولات اوضاع در سرزمين هاي اشغالي فلسطين بويژه اينكه اسراييل در جهت حل قضيه فعاليت دارد را چگونه ارزيابي مي نماييد؟
مسئله فلسطين به هيچ وجه تا زمانيكه يك پناهنده و آواره فلسطيني در خارج از سرزمين خود وجود دارد و تا زمانيكه به ملت فلسطين ظلم مي شود حل شدني نيست. رييس جمهوري مصر آقاي حسني مبارك هم چند ماه قبل به آن تصريح نمود كه ‹‹صلح تا زمانيكه پناهندگان در اردوگاه ها هستند بوجود نخواهد آمد››. امااينكه اسراييل در حل قضيه فلسطين تلاش مي كند، دروغي بيش نيست اصل وجود اسراييل بر ظلم و تجاوز و خشونت استوار است و همانطور كه ديديم وعده شارون هم كه شرط نموده بود در مدت 100 روز امنيت برقرار مي كند، دروغي ديگر بود و بنظر من تا زمانيكه بين گروهها و ملت فلسطين وحدت وجود دارد شارون و ديگران نمي توانند انتفاضه را خاموش سازند و البته همه ميدانيم كه اصولاً اسراييل محور شرارت در جهان و ام الفساد است.
اين موضوع ما را به موضوع كشتي كه اسراييل اعلام كرد حامل اسلحه ايراني به فلسطين بوده، سوق مي دهد؟
ايران هيچ گونه اسلحه اي براي آقاي ياسر عرفات ارسال ننموده است و اصولاً بين ما و حكومت خود گردان در اين زمينه همكاري وجود ندارد و خود عرفات به دفعات اعلام نموده كه اگر بخواهد اسلحه تهيه كند، از اسراييل خريداري مي نمايد و نيازي به خريد اسلحه از ايران با اين مسافت طولاني ندارد. البته حكومت خودگردان داراي سياستهاي خاصي است كه با ايران همخواني ندارد البته چنانچه برادر ما صلاح الزواوي سفير فلسطين در تهران و شيخ السفرا نيز تصريح نمود‹‹همكاري سياسي فيمابين وجود دارد، اما همكاري نظامي وجود ندارد››!
بعنوان يك عالم ديني، نظر شما در خصوص تروريسم چيست؟
متهم شدن اسلام به تروريسم از ادعاهاي صهيونست و امپرياليسم است… اسلام از ناحيه شرعي قتل توأم با غدر (اغتيال) را رد مي كند و آن را مجاز نمي داند، كسي كه متدين به اسلام است اقدام به اينگونه اعمال بر عليه هيچ انساني اعم از اينكه مسلمان يا غير مسلمان باشد، نمي نمايد اما دشمنان با نشر اينگونه ادعاهاي مغرضانه درصدد دو هدف هستند: اول ترساندن ملتهاي غربي از مسلمانها و دوم ايجاد بهانه و زمينه هجوم به كشورهاي اسلامي و عربي و استمرار اشغال بعضي از كشورهاي اسلامي ـ عربي … ما تجاوز به كشورها را نوعي تروريسم مي دانيم و بين تروريسم فردي و دولتي هم تفاوت قائل نيستيم. البته تروريسم فردي يك يا چند نفر را به هلاكت مي رساند، اما تروريسم دولتي صدها و هزاران نفر را قتل عام مي كند… آنچه در سرزمين هاي فلسطين مي گذرد تروريسم دولتي بر ضد يك ملت بي پناه است. همچنين آنچه قبل ازا ين ، در بوسني و كوزوو و افغانستان اتفاق افتاد، و مع الاسف همهء آنها كشورهاي اسلامي هستند، نوعي تروريسم امپرياليستي بود.
عده اي از جوانان ايراني اعلام نموده اند كه حاضرند اقدام به عملايت شهادت طلبانه در صورت حمله به كشورشان نمايند. آيا اين نوع عمليات بنظر شما مشروع است؟
به نظر من به عنوان يك عالم ديني، عمليات شهادت طلبانه يك واجب شرعي بر هر كسي است كه براي دفاع از ميهن خود بتواند اقدام كند. يعني بر هر كس كه توانايي حمل سلاح دارد واجب است كه براي دفاع از سرزمين ومال و ناموس خود اسلحه بدست بگيرد و مبارزه و دفاع كند و اين در فقه شيعه و سني وجود دارد و اين موضوع را مفتي مصر، جناب شيخ فريد نصر واصل اخيراً و براي چندمين مرتبه اعلام نمود و تصريح كرد كه «عمليات شهادت طلبانه عليه اشغالگران يك واجب شرعي است» و همينطور جناب سيد محمد طنطاوي شيخ الازهر نيز سه بار تأكيد نمود: ‹‹ چنين فردي شهيد است›› و شيخ محمود عاشور، جانشين شيخ الازهر هم رسماً اعلام كرد: ‹‹كساني كه در عمليات استشهادي بر ضد اسراييلي ها خود را منفجر مي سازند، به بالاترين درجات شهادت دست مي يابند» بهرحال اين نظر فقهاي شيعه و سني در مورد عمليات دفاعي ـ استشهادي است و بي ترديد ايران اسلامي هم در دفاع از خود، هنگامي كه مورد تجاوز قرار گيرد، راه هاي ويژه و مشروعي دارد كه هنوز دشمنان از چگونگي آن اطلاعي ندارند…