اشاره: استاد سید هادی خسروشاهی متولد 1317 ش. در تبریز و در خاندانی آراسته به دین و علم و فقاهت که جملگی از علمای بزرگ و فقهای نامدار ایران و عراق در دوران خود بوده اند، به دنیا آمد. وی در حضور اساتیدی چون آیت الله بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی و بزرگانی دیگر تلمذ کرد و به دریافت اجازاتی در امور حسبیه و همچنین در مراحل علمی بالاتر ـ اجتهاد ـ و نقل حدیث نائل آمد. تألیفات و آثار او به زبان فارسی و عربی (علاوه بر صدها مقاله در نشریات اسلامی ایران و جهان اسلام) بالغ بر 80 جلد می شود که بیش از 40 جلد آنها تاکنون بارها در داخل و خارج طبع شده و بعضی از آنها بیش از 30 بار تجدید چاپ شده است. او در سطح جهانی با شرکت در کنفرانس ها و کنگره های اسلامی، در کشورهای اروپایی و اسلامی به عنوان نماینده امام خمینی (رحمت الله علیه) و یا نماینده حوزه علمیه قم فعال بوده است. ایشان در مسأله تقریب بین مذاهب اسلامی، از نیم قرن پیش، از پیشگامان این حرکت اصلاحی به شمار می رود و مکاتبات ایشان با علامه شیخ محمد تقی قمی (مؤسس دارالتقریب قاهره) در نیم قرن پیش شاهد چگونگی این امر است و باز در همین راستا استاد با اغلب حرکت های اسلامی معاصر و رهبری آن ها، در سراسر جهان اسلام ارتباط و پیوند نزدیکی داشته است. از جمله اقدامات ایشان: تأسیس مرکز بررسی های اسلامی قم وابسته به حوزه علمیه قم در سال 1352 ش و تأسیس مرکز فرهنگی اسلامی اروپا در رُم بوده است. او علاوه بر تدریس تا به حال سمت هایی چون نمایندگی امام خمینی(رحمت الله علیه) در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سفیر ایران در واتیکان، رییس نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مصر، مشاور وزیر امور خارجه و... را دارا بوده است. با ایشان در موضوع تقریب مذاهب و نقش آیت الله تسخیری در آن به گفت و گو پرداختیم. ندا کمایی - مجله پنجره
اگر ممکن است برای ما بفرمایید که فکر تقریب و وحدت مسلمین چه سابقه تاریخی دارد؟
فکر وحدت و تقریب و الفت بین مسلمانان، سابقه تاریخی هزار و چهارصد ساله دارد؛ یعنی از آغاز دعوت قرآن مجید به «اعتصام به حبل الله» و «عدم تفرقه» و این که خداوند الفتی بین قلوب مسلمانان ایجاد کرده که هرگز با هیچ هزینه ای تحقق پذیر نبوده است. پس از سپری شدن شکوفایی های صدر اسلام، با رحلت پیامبر اکرم(ص) و اختلاف بر سر خلافت، در واقع دوران پیدایش مذاهب فقهی در اسلام آغاز شد. این امر به تدریج گسترش یافت و متأسفانه دشمنان اسلام از جمله «یهود و نصاری» به این اختلافات دامن زدند تا بلکه بتوانند حرکت پیشتاز اسلامی را متوقف سازند. اما در همان دوران نخستین، با نشر معارف اسلامی توسط ائمه اهل بیت(علیهم السلام)، تأثیر توطئه دشمنان کم رنگ شد. به ویژه که بعضی از رهبران و امامان اهل سنت مانند امام ابوحنیفه و امام شافعی رسما در مجلس درس امام صادق(علیه السلام) شرکت می کردند، و این نشان دهنده این حقیقت است که نه تنها علمای فریقین، بلکه حتی ائمه مسلمین، علی رغم تعصب های جاهلی حاکم بر جامعه عرب آن روز و مشکلات عدیده ای که بر سر راه بوده، به طور عملی در ایجاد وحدت و تقریب کوشا بوده اند. تا آن جا که امام شافعی در شعری می گوید: «اگر حب آل بیت معنی رفض دارد، پس همه بدانند که من یک رافضی هستم»!
البته در مقابل، عناصر مشکوک و ابن ابی العوجاها و احبار و رهبان هم همیشه سعی می کردند که سد راه خدا شوند و با جعل حدیث و یا نشر اکاذیب، مانع وحدت مسلمین و گسترش اسلام در منطقه و جهان بشوند. در این میان عالم نمایانی از بین مسلمین هم برای حفظ منافع شخصی و طائفی خود، بر اختلافات می افزودند و با باب شدن سب و لعن از زمان معاویه ابن ابی سفیان علیه حضرت علی(ع)، اقدام متقابل از سوی بعضی از شیعیان متعصب هم آغاز شد و بدین ترتیب بر اقدامات اختلاف برانگیز افزوده شد.
ولی همان طور که اشاره کردیم به موازات این اقدامات، باز تعلیمات و رهنمودهای ائمه شیعه در لزوم و ضرورت رفتار برادرانه در حیات و ممات دیگر برادران مسلمان، مانع از تشدید اختلافات می شد و در واقع از همان زمان، اندیشه تقریب در بین مسلمانان رواج یافت.
از دیدگاه جناب عالی روند تحول و تکوین فکر تقریب در جوامع اسلامی و در سطوح مختلف چگونه بود؟
روند پیدایش و تکامل اندیشه تقریب در دوران های پیشین و در سطوح مختلف و در جوامع اسلامی، هیچ وقت یکسان و یا متکامل نبوده، بلکه در هر برهه ای از زمان با توجه به شرایط زمان و مکان، این حرکت به نحوی در جوامع مختلف اسلامی رشد و نمود داشته است و البته بررسی تاریخ هزار و چند صد ساله این امر، نیاز به تألیف کتاب و بلکه تهیه موسوعه ای دارد و در یک گفت و گوی کوتاه نمی توان حتی به فهرست کارهای انجام شده هم اشاره کرد.
به نظر شما در جامعه ایران به خصوص پس از انقلاب اسلامی، اندیشه تقریب چه جایگاهی در سطوح دانشمندان و عامه مردم پیدا کرده است؟
خوشبختانه علی رغم بدبینی ها و اخلال گری های عملی بعضی از متحجران در گوشه و کنار جامعه، اندیشه تقریب جایگاه خود را میان محافل علمی حوزوی و نسل جوان روحانی ـ علاوه بر دانشمندان و اندیشمندان ـ پیدا کرده است. در واقع آن ها به روشنی می بینند که تنها راه پیروزی در مقابل دشمنان صلیبی، صهیونی، احبار و رهبان و عناصر مشکوکی که خود را «نبوی» یا «سلفی» می نامند، تقریب بین مسلمانان است. بنده خود شاهد عینی رشد این مسأله حیاتی در جوامع اسلامی هستم که علی رغم سم پاشی های محافل امپریالیستی و به تعبیر قرآن، «یهود و نصاری» و تهدید محافل ارتجاعی خودی و تکفیر غیرعقلانی از سوی مراکز وهابی گری و سلفی گری، دانشمندان و مردم عادی، اندیشه تقریب را برای پیشبرد اهداف اسلامی و ایجاد وحدت بین مسلمین، یک ضرورت و یا تنها «راهکار» مثبت می دانند.
در میان شخصیت های برجسته چه کسانی در ترویج اندیشه تقریب مؤثرتر بوده اند؟
البته در این جا نمی توانیم به بررسی دوران های پیشین بپردازیم، ولی در دو قرن اخیر و از زمان حرکت وحدت طلبانه و تقریبی نادرشاه به بعد، شخصیت های برجسته ای در جهان اسلامی، از شیعه و سنی، در این راستا گام برداشته اند که در طلیعه آن ها در قرن اخیر، سید جمال الدین حسینی اسدآبادی و شاگرد او شیخ محمد عبده (مفتی مصر) قرار دارند و در واقع سید حسینی با تمام توان خود و در همه بلاد اسلامی، شرقی و غربی، از مصر تا مرکز خلافت عثمانی (ترکیه)، از ایران و عراق تا پاریس و لندن، از هند و افغان تا همه سرزمین هایی که امکان سفر به آن ها می یافت، به نشر اندیشه تقریب و ضرورت وحدت مسلمین پرداخت و این طرح برجسته اسلامی را به طور شفاف در مقالات و مصاحبه ها و سخنرانی های خود مطرح و تبیین کرد تا این که در عصر ما ثمره این تلاش ها و روشنگری های سید حسینی به ظهور رسید و در دهه سی و چهل میلادی، با تشکیل رسمی «جمعیت دارالتقریب بین المذاهب الإسلامیه» در قاهره با شرکت علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت و شیعیان اثنی عشری و زیدی، تبلور و تحقق عینی یافت.
بعد از این دو بزرگوار، چه کسانی از رهبران مذاهب اسلامی در به ثمر رسیدن این هدف نقش داشتند؟
پس از این دو شخصیت برجسته و تأثیرگذار، تربیت یافتگان آن ها در مصر و عراق و ایران و مغرب عربی و شامات، به حرکت تقریب بین مذاهب اسلامی ادامه دادند. شیوخ الازهر شریف و افرادی چون شیخ سلیم البشری، شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ محمد فهام، شیخ عبدالحلیم، شیخ حسن البنا (مؤسس حرکت اخوان المسلمین در مصر)، شیخ محمدتقی قمی، شیخ خلیل کمره ای، آیت الله طالقانی، شیخ امجد الزهاوی، شیخ آلوسی، شیخ مهدی خالصی زاده، علامه سید هبه الدین شهرستانی، آیت الله کاشف الغطا، علامه سید محسن امین عاملی، سید عبدالحسین شرف الدین، شیخ محمد جواد مغنیه، حاج امین الحسینی، شیخ علی مؤید و ده ها شخصیت برجسته و وارسته از دیگر نقاط جهان اسلام، به این حرکت پیوستند. البته به نقش اساسی و عمده مرحوم آیت الله سید محمد حسین بروجردی هم در این میان باید اشاره کرد که اگر همکاری و همفکری ایشان به عنوان مرجعیت توانمند جهان تشیع نبود، موفقیت و پیشرفت فکر تقریب به این سرعت به سامان نمی رسید. گرچه فقها و علما و مراجع عظام دیگری در عراق و ایران نیز به پشتیبانی از این حرکت پرداختند که در رأس آنان آیات عظام سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خوئی، سید محمدهادی میلانی، سید کاظم شریعتمداری، شیخ محمد خالصی زاده و شیخ آصف محسنی و دیگران قرار داشتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه گام هایی در این مسیر و از طرف چه مقاماتی برداشته شد؟
پس از پیروزی انقلاب، مرحوم امام خمینی (قدس سره) در اغلب بیانات و پیام ها و یا دیدارهای خود با علما و یا مقامات اسلامی، همواره از مسأله تقریب و ضرورت وحدت مسلمین سخن می گفتند. پس از رحلت ایشان، با اقدام قابل تقدیر حضرت آیت الله سید علی خامنه ای (حفظه الله) و تأسیس «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی»، گام بزرگ و ارزشمندی در این راستا برداشته شد که به یاری حق تاکنون آثار مثبت بسیاری در کل جهان اسلام داشته است و البته زحمات و خدمات دبیرکل قبلی این مجمع، آیت الله شیخ محمد واعظ زاده خراسانی نیز قابل تقدیر و ستایش است.
جناب عالی نقش دبیرکل فعلی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، آیت الله تسخیری در ترویج اندیشه تقریب و پیشرفت کار مجمع را چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظر من، بحث درباره چگونگی فعالیت های ایشان در زمینه های فوق، نیازمند تألیف یک کتاب مستقل و مستند است و در یک گفت و گوی کوتاه نمی توان آن را بیان کرد. اما به عنوان «اشاره» می توان گفت که آیت الله تسخیری پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نقش مهمی در مدیریت بسیاری از نهادها و سازمان های فرهنگی، علمی، مذهبی ایفا کرده است؛ مانند همکاری در تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی، معاونت بین الملل سازمان تبلیغات، ریاست مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)، ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، عضویت در مجلس خبرگان رهبری، نایب رییسی مجمع فقه اهل بیت (علیهم السلام) در قم، عضویت در هیأت امنای کلیه اصول الدین، عضویت در هیأت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی و مشاورت عالی فرهنگی مقام معظم رهبری و ایفای نقش در ده ها نهاد و سازمان فرهنگی اسلامی در ایران و کشورهای اسلامی دیگر مانند عضویت در مجمع فقه اسلامی، معاونت اتحاد بین المللی علمای مسلمان، عضویت در مجمع اللغه العربیه و... علاوه بر این ها، آیت الله تسخیری در حوزه های علمیه و دانشگاه های مختلف کشور نیز به تدریس و تحقیق پرداخت و استاد راهنمای ده ها رساله در مقاطع مختلف دانشگاهی و حوزوی بوده است.
شرکت در بیش از 200 کنفرانس و سمینار داخلی و خارجی، در ده ها کشور عربی، اسلامی، در اروپا و آفریقا و آسیا و انجام بیش از 700 مصاحبه رادیو ـ تلویزیونی و مطبوعاتی در این کشورها از دیگر فعالیت های ایشان است که اگر مجموعه آن ها جمع آوری و چاپ شود، در واقع یک دائرة المعارف متنوع خواهد بود. در یک کلام، آیت الله تسخیری از علمای برجسته و فرهیخته کم نظیر معاصر است که «حجاب معاصرت» مانع از شناخت مقام علمی و خدمات ارزشی او در سطح بین المللی شده است.