به ياد مرحوم آيت الله شيخ هادي فقهي
«هادي راه هدايت»
سید هادی خسروشاهی
در سال 1330 كه از طلاب مدرسه علمیه «طالبیه» تبریز شده بودم، در مجلس درس استاد در «مسجد خاله اوغلو» كه در صحن همان مدرسه قرار دارد، كنار طلبه نوجوانی به نام آقامیرزا هادی آذرشهری قرار گرفتم كه سرآغاز آشنایی من با ایشان بود. بعد از آن تاریخ پاتوق من در مدرسه طالبیه حجره مرحوم آقا سیدرضا مرندی (كه اخیراً در قم به رحمت حق پیوست) و حجره آقامیرزا هادی آذرشهری بود؛ چرا كه من چون تبریزی و در منزل پدری ساكن بودم، حجره خاصی را در مدرسه طالبیه اشغال نكرده بودم. همدرسی ما تبدیل به دوستی شد و این رفاقت استمرار یافت و پس از هجرت همزمان به حوزه علمیه قم و سكونت در «مدرسه حجتیه» به اخوّت تبدیل گردید و این بار، آقاشیخ هادی فقهی در حجرهای در بلوك غربی مدرسه سكونت داشت و با مرحوم شیخ علی آقا پهلوانی (سعادت پرور) همحجره بود و من هم اغلب به حجره ایشان می رفتم و از محضر شیخ علی آقا هم بهره مند می شدم كه از شاگردان خاص جلسه عرفانی ـ اخلاقی علامه طباطبایی بود كه شامل تعداد اندكی از شاگردان استاد بود كه به نحوی از جلسات درس تفسیر علامه در مسجد مدرسه حجتیه یا جلسات درس استاد در مسجد سلماسی برگزیده شده بودند.
آقای پهلوانی همشیره آقاشیخ هادی را به همسری برگزید و ارتباطشان بیشتر شد و در نهایت آقاشیخ هادی هم به جرگه تلامذ خاص علامه طباطبائی پیوست. وی بر اثر تربیت علامه، مظهر اخلاق اسلامی بود: متواضع، تلاشگر، اهل دعا و نیایش و تهجد. به اضافه تلاش و كوشش در تحصیلات حوزوی كه باعث گردید طلبهای موفق و كارآمد به شمار آید. روابط ما در طول مدت اقامت آقاشیخ هادی در قم استمرار داشت و بعدها كه در سال 1443 به تهران آمد، همچنان ادامه یافت و البته به علت بُعد محل، دیدارها كمتر شد؛ ولی ارتباط وثیق اخوتی هرگز كم رنگ نگردید و تا مراحل اخیر كه دچار بیماری شده بود، ادامه یافت. تا اینكه به تاریخ 14/5/98 (سوم ذی الحجه 1440) وفات نمود و در حرم شریف حضرت عبدالعظیم الحسنی، «دارالرحمه» به خاك سپرده شد.
زندگینامه
هادی فقهی به سال 1314 در روستای «ینگجه» آذرشهر در خانواده ای با علم و تقوا به دنیا آمد. پدرش شیخ علی از علمای زاهد و عابد آذرشهر و همدوره و هم بحث با شهید آیت الله اسدالله مدنی بود. جدشان حاج شیخ حسن فقهی از مجتهدان و علمای وارسته تبریز به شمار می رفت. هادی آموزش درس های مرسوم آن زمان مانند: روخوانی قرآن، گلستان و بوستان سعدی، نصاب الصبیان و... را در مكتبخانه پدرش در آذرشهر فرا گرفت. در نوجوانی به سال 1328 برای ادامه تحصیل به تبریز رفت و در مدرسه علمیه طالبیه سكونت نمود و در آنجا ادبیات عرب، جامع المقدمات و كتاب هایی همچون مُغنی، جامی، مطول، معالم، شرح لمعه و... را آموخت. در سال 1332 برای تكمیل دروس حوزوی و دینی به قم مهاجرت كرد. سطوح عالی حوزه را نزد اساتید بزرگی همچون حضرات آیات: مشكینی، منتظری، موسوی اردبیلی و میرزا محمد مجاهدی به اتمام رساند و شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نزد آیت الله سبحانی خواند. دروس خارج فقه و اصول را از محضر مراجع عظام حوزه علمیه قم بهره مند گردید. وی علاوه بر شركت در دروس تفسیر، فلسفه (الهیات شفاء و حكمت متعالیه)، در زمره شاگردان خاص علامه طباطبائی قرار گرفت و مراتب سیر و سلوك را طی نمود و علم و عمل را با یكدیگر هماهنگ كرد.
شیخ هادی به سال 1342 به تهران آمد و علاوه بر اقامه نماز در مسجد ولیعصر عباس آباد و تدریس در دانشگاه امام صادق(ع) و مدرسه شیخ عبدالحسین و برگزاری جلسات دروس عمومی تفسیر و اخلاق و نشر معارف اهل بیت(ع) در میان علاقه مندان و جوانان، جلسات هفتگی محفل انس معنوی با حضور علمای ربانی همچون مرحوم شیخ عزیز خوشوقت، مرحوم حاج شیخ حسن پهلوانی، مرحوم شیخ محمود تحریری تشكیل می داد و در این جلسات به طرح مباحث توحیدی و ولائی می پرداختند. او در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، همچون دیگر شاگردان امام خمینی به مبارزه با رژیم ستمشاهی برخاست و پس از یك سخنرانی در میاندوآب دستگیر و به زندان روانه شد. بعد از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی، وی از اعضای فعال جامعه روحانیت مبارز تهران بود و در سال 1361 به عنوان نماینده امام برای پیگیری «فرمان هشت ماده ای»، به استان خراسان اعزام شد و در یكی از سفرهای خود به بیرجند، علما و مردم با تنظیم طوماری خواستار انتصاب وی به عنوان امام جمعه در این شهر شدند و مرحوم امام نیز طی حكمی او را به عنوان اولین امام جمعه بیرجند، منصوب كردند كه بیش از سه سال در این سمت بودند. یكی از خدمات مهم ایشان در این دوران، تأسیس شعبه دانشگاه آزاد اسلامی در بیرجند بود.
پس از بازگشت از بیرجند، به نشر معارف اهلبیت(ع) و فعالیت های مذهبی، اجتماعی و فرهنگی خود ادامه داد و طی حكمی به عنوان نماینده رهبری در مسجدالزهراء و مؤسسه مكتب جعفری در گیشا، حدود ده سال مشغول به خدمت شد و حوزه علمیه خواهران را در آن مؤسسه تأسیس نمود. همچنین چندین سال در دفتر مقام معظم رهبری، در بخش استفتائات، پاسخگوی مسائل شرعی مردم بود. شیخ در هر مكان و زمانی، به دنبال هدایت مردم به راه راست بود و به همین دلیل باید او را «هادی راه هدایت» نامید.
آثار علمی
1ـ ملحقات، تحقیق و ترجمه «سنن النبی» استاد علامه سید محمدحسین طباطبائی(ره). این اثر نفیس بیانگر روایاتی است كه پیامبر اكرم(ص) بر آن رفتار و كردار مداومت داشته اند.
2ـ سلسله سخنان كوتاه از پیشوایان دینی كه به شرح «چهل حدیث» از هر یك از معصومان می پردازد كه تاكنون دو بار به چاپ رسیده است.
آثار چاپ نشده:
1ـ سنن امیرالمؤمنین(ع)،
2ـ سنن حضرت زهرا(س)،
3ـ سنن امام رضا(ع)،
4ـ روات و اصحاب امام رضا(ع) (دو نوشته اخیر در زمانی كه امام جمعه بیرجند بودند به رشته تحریر درآمد و نسخه دستنویس آن به كتابخانه آستان قدس رضوی اهدا شده است)،
5ـ انسان قبل از خلقت، در دنیا و پس از مرگ،
6ـ شرح تعلیقات علامه طباطبائی بر بحارالانوار،
7ـ امثال القرآن.
شیخ هادی فقهی كتابخانه ارزشمندی داشت كه در طول سالیان دراز آنها را تهیه كرده بود. دو سه سال قبل، به من اطلاع داد كه تمامی كتاب های خود را وقف كتابخانه عمومی «مركز بررسی های اسلامی قم» نموده است و سپس توسط فرزندان برومند خود كه از فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم هستند، كتابها را برای ما فرستاد كه در بخش ویژه ای در مخزن اصلی كتابخانه جای گرفت.
سنت های پیامبر(ص)
یكی از آثار معروف علامه طباطبائی كتاب ارزشمند «سنن النبی» است كه مرحوم علامه به سال 1350ق (نود سال پیش) در موقع اقامت در نجف اشرف آن را تألیف كرد و سالیان دراز بعد، در حوزه علمیه قم، برادر ارجمند شیخ هادی فقهی به فارسی ترجمه اش نمود و انتشار یافت و مورد استقبال عموم قرار گرفت. مترجم محترم با توجه به محتوای تألیف علامه، به هنگام ترجمه آن، روایات مشابه دیگری به قصد تكمیل كتاب و به عنوان «ملحقات» بر آن افزود كه بی تردید در مواردی مورد استفاده بود و در موارد دیگر موارد، به علت ضعف سند و یا عدم اهمیت محتوا، موجب بررسی و نقد قرار گرفت. در این میان، یك فرد ناشناس با اقتباس از «ملحقات» آن كتاب، سؤالاتی را به عنوان پرسش های دینی برای كنكور سراسری انتخاب و در سطح وسیعی منتشر كرد كه با توجه به بی اعتباری بعضی از روایات مورد استفاده و عدم هماهنگی آنها با مسائل روز جامعه، سخت مورد انتقاد قرار گرفت و اینجانب هم به نوبه خود، به نقد آن پرداختم و جناب مهندس عبدالباقی طباطبایی، فرزند ارشد علامه هم به درخواست حقیر طی بیانیه ای به توضیح لازم درباره كتاب و ترجمه پرداخت كه متن آن را برای استفاده عموم، نقل می كنیم:
«...پس از انتشار پرسشنامه بی ارجی كه مورد اعتراض به حق مراجع و علمای اعلام و مردم مسلمان قرار گرفت، طراح سؤال ها و مباشرین آنها را مقتبس از كتاب سنن النبی تألیف والد ماجد، استاد علامه، آیت الله سید محمدحسین طباطبایی قلمداد نمودند... بی تردید همگان از مقام والای والد محترم و ارزش آثار گرانسنگ ایشان در زمینه های علوم اسلامی، به ویژه تفسیر، حدیث و فلسفه آگاه هستند و تنها تفسیر جاودانه المیزان می تواند مقام و موقعیت علمی استاد علامه را نشان دهد. در مورد دیگر آثار ایشان، در این نامه توضیحی قصد بررسی نداریم؛ ولی اشاره كوتاه به چگونگی تألیف كتاب سنن النبی توسط مرحوم والد، ضروری است...
این كتاب كه به هنگام اقامت معظمله در نجف اشرف و در سال 1350 هجری قمری تألیف شده، در كل شامل 410 حدیث و روایت درباره سنت های پیامبر اكرم(ص) بوده است كه در واقع برای مراقبت و مراعات و عملكرد خود استاد، به هنگام تحصیل جمع آوری گردیده است و ده ها سال بعد، در حوزه علمیه قم، توسط یكی از تلامذه محترم ایشان، با ملحقاتی ـ بالغ بر 500 حدیث اضافی ـ منتشر گشته كه كتاب با اضافات، جمعاً شامل 910 روایت و حدیث شده است...
این مجموعه متأسفانه بدون اجازه و اطلاع خاندان علامه بارها و توسط افراد مختلفی به عنوان اثر علامه، ترجمه و ده ها بار چاپ شده است كه به علت افزایش روایات، در میان فصول اصل كتاب استاد و بدون مشخص شدن ملحقات و اضافات، با عنوان كلی: «تألیف استاد علامه»، به بازار نشر عرضه شده است.
ما ضمن ابراز و اظهار تأسف از این روش، در تلفیق و یا افزودن مطالب دیگر و شرح و تفسیر و یا ترجمه بعضی از كتاب های استاد علامه، و مشخص نساختن اصل تألیف و اضافات و ملحقات اعلام می داریم:
اولا: پرسش های موهن مطرح شده در پرسشنامه مورد اعتراض به حق علمای اعلام و مردم مسلمان ایران، مطلقاً ربطی به اصل كتاب تألیفی خود استاد علامه ندارد؛ ثانیا: از لحاظ شرعی و اخلاقی و قانونی، كسانی كه قصد نشر آثار استاد علامه را به هر نحوی كه دارند، باید نخست با ما هماهنگ نمایند و سپس به ترجمه و شرح یا نشر آن آثار بپردازند؛ ثالثا: از همه فضلا و شاگردان و علاقه مندان آثار استاد، انتظار داریم كه توضیح و شرح و تفسیر و اضافات خود را حتماً با قید توضیحی و جدا از متن و با مشخص نمودن اصل و ملحقات ـ بدون آنكه در متن ادغام كنند ـ بیاورند تا خوانندگان كتاب ها بدانند كه كدام قسمت متن اصلی كتاب و كدام قسمت اضافات و افاضات افاضل و مترجمین و گردآورندگان محترم است.
البته امیدواریم كه متن كامل مجموعه آثار فارسی استاد علامه طباطبایی(ره) ـ در 22 جلد ـ هر چه زودتر توسط «مركز بررسی های اسلامی حوزه علمیه قم» زیر نظر یكی از تلامذه خاص استاد علامه، حجت الاسلام و المسلمین آقای سید هادی خسروشاهی منتشر گردد و سپس با نظارت وزارت محترم ارشاد، به این نوع هرج و مرج غیرعلمی و تصرف غیرمنطقی در آثار استاد، پایان داده شود و حتی در صورت تخلف مجدد مترجمان، نویسندگان و یا ناشران محترم، با آنها برخورد قانونی به عمل آید. روی این ضرورت ها ما فقط به نشر ترجمه اصل كتاب استاد علامه، در ضمن مجموعه آثار، اقدام می كنیم تا از هرگونه برداشت غیرمنطقی از محتوای آثار علامه، به دور بمانیم...
قم، 15/12/85 مهندس عبدالباقی طباطبایی»
با توجه به اینكه این جانب مشغول تنظیم و نشر مجموعه آثار علامه طباطبائی بودم و خوشبختانه این آثار در 24 جلد به همت مؤسسه بوستان كتاب منتشر گردید، از جناب فقهی درخواست كردم با توجه به مسائلی كه پیش آمده، ما در این مجموعه آثار علامه فقط بخش تألیفی ایشان را بیاوریم و «ملحقات» را به عنوان اثری از علامه در این مجموعه نیاوریم. آقای فقهی در نامه مشروحی، ضمن تشكر از این پیشنهاد، پذیرفتند كه در این مجموعه، فقط متن تألیفی علامه طباطبائی نقل شود و چنین شد. بی مناسبت نیست كه در اینجا متن دستخط مرحوم علامه طباطبائی درباره كتاب «سنن النبی» و ترجمه جناب فقهی را نقل كنیم. با طلب رحمت و مغفرت برای استاد و تلمیذش:
«...كتابی كه از نظر خوانندگان محترم می گذرد، مجموعه ای است از روایات سنن كه متضمن روش های عملی حضرت نبی اكرم(ص) بوده و آن اعمالی را كه آن حضرت در سیر زندگی به آنها مداومت فرموده و عنایت داشته است ضبط می كند. بخشی از معروف ترین این روایات را این جانب در سال 1350 قمری در رساله ای به نام سنن نبی گرد آورده بودم اخیراً دانشمند معظم جناب آقای آقاشیخ محمدهادی فقهی ـ دامت بركاته ـ با تتبعی وسیع و كوششی چندساله بقایای آنها را كه در جوامع حدیث و غیر آنها متفرق بودند، به عنوان ملحقات جمع آوری نموده و به اصل ضمّ و به منظور تعمیم فایده تمام كتاب را با حفظ اصل عربی روایات به فارسی ترجمه نموده و در دسترس مراجعه كنندگان قرار دادهاند... محمدحسین طباطبائی».
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره 27368، مورخ یکشنبه 10 شهریور 1398