حجتالاسلام و المسلمین استاد سید هادی خسروشاهی
علیاصغر مروارید به سال 1306ش در مشهد، در یك خانواده روحانی به دنیا آمد. پدرش شیخ علی ـ فرزند شیخ علی اكبرپور ـ بهرغم زندگی فقیرانه و سختی معیشت، در تربیت فرزندان كوشا بود و میخواست آنان نیز راه پدران را ادامه دهند. علیاصغر مروارید نخست به مكتبخانه رفت و پس از آموزشهای ابتدائی، به جرگه طلاب حوزه علمیه مشهد پیوست و دروس مقدماتی و ادبیات عرب را در نزد اساتیدی چون: ادیب نیشابوری، میرزا جوادآقا تهرانی، شیخ مهدی اصفهانی و بقیه اساتید وقت، آموخت و سپس در 25 سالگی راهی تهران شد و در محضر اساتید بزرگی چون: آیت الله بروجردی، شیخ محمدتقی آملی كسب فیض نمود و بعد راهی قم گردید و در این شهر سكنی گزید و در دروس بزرگانی چون: آیتالله محقق داماد، آیتالله سلطانی طباطبائی، امام خمینی و علامه سید محمدحسین طباطبائی حضور یافت.
این دوران، همزمان با فعالیتهای «فدائیان اسلام» در حوزه علمیه قم بود و مروارید، با توجه به روحیهای كه داشت، هوادار این حركت شد و همگام با آنها به فعالیت پرداخت و خود میگوید: «من وضع روحیام طوری بود كه از همان دوران نوجوانی سر پر شوری داشتم... یادم است وقتی خبر اعدام نواب صفوی را شنیدم، احساس كردم دنیا برایم تمام شده و دیگر هیچ كس را ندارم تا بتوانم او را الگو قرار بدهم. در واقع بذر روحیه انقلابی و مبارزاتی را مرحوم نواب در دل من پاشید؛ اما بعدها كه با امام خمینی آشنا شدم، از همان سالهای ظهور و بروز رگههای انقلابی در نهضت ایشان، به اشكال مختلف در جریان مبارزه قرار گرفتم. قبل از سخنرانی امام در فیضیه، من منبر رفتم و خیلیها گفتند كه سخنرانی مروارید امام را گرفتار كرد...!»
نهضت امام خمینی(ره)
... و در همین راستا، مروارید از جمله كسانی بود كه به نهضت امام خمینی پیوست و نخستین اعلامیه فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم را كه خطاب به هیأت دولت، نوشته شده بود، امضا كرد. در این اعلامیه ضمن اشاره به خدمات گوناگون حوزه علمیه قم در سطح عموم كشور، از اینكه دولت ناجوانمردانه در سركوب آن میكوشد، سخت انتقاد شده و در ضمن آمده بود: «... متأسفانه با همه سوابق و خدمات حوزه، دولت ایران وضع حوزه علمیه قم را متزلزل و پس از چند حمله، بالاخره مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله خمینی ادامالله ظله را به جرم دفاع از دین و آزادی بازداشت نموده و احساسات ملت مسلمان ایران را برانگیخت... و مسلمانان ایران با اعتصابها و تظاهرات كمنظیر، آزادی معظمله و تأمین هدفهای روحانیت را خواستار شدند. طلاب حوزه علمیه قم به دولت اخطار میكنند كه هرچه زودتر باید رفع مزاحمت از معظمله بشود...
علیالمشكینی، حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی، ابوالقاسم خزعلی، احمد آذری، ابراهیم امینی، جعفر سبحانی، احمد جنتی، یحیی انصاری شیرازی، علیاصغر مروارید، علیاكبر هاشمی، سید محمدرضا سعیدی خراسانی، محمدتقی مصباح، علیاكبر مسعودی، محمد مؤمن، محمدرضا توسلی، سیدهادی خسروشاهی، عباس محفوظی، مهدی شاهآبادی، سیدجعفر شبیری، رضا استادی (و سیصد و پنجاه امضای دیگر)... به تاریخ 11/ج2/1383.
(متن كامل اعلامیه فوق در جلد سوم ـ کتاب اسناد نهضت اسلامی ایران ـ ص23 به بعد آمده است، چاپ تهران: 1396).
... در مراحل بعدی و پس از اقدام و سخنرانی شدیداللحن امام خمینی برضد تصویب قانون ننگین كاپیتولاسیون در سیزدهم آبانماه 343 و تبعید ایشان به تركیه، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم، در اعلامیهای تند، به این اقدام ضد بشر رژیم اعتراض نمودند كه باز امضای آقای علیاصغر مروارید در كنار امضاهای دیگر فضلا و طلاب قرار دارد. در این بیانیه آمده است: «... دولت غیر ملی و ضد اسلامی ایران با كشتار عزیزان ما در مدرسه فیضیه قم و طالبیه تبریز و قتلعام 15 خرداد و اعدام مردم مسلمان، دل ما را خون كرده و با تبعید غیرقانونی مرجع تقلید مسلمانان ایران حضرت آیتاللهالعظمی خمینی و دادن مصونیت به مستشاران نظامی آمریكا، روزگار ملت ایران را سیاه كرده و با بازگذاشتن دست اسرائیل در تمام شئون اقتصادی، سیاسی و نظامی، اقتصاد كشور را به ورشكستگی كشانده و استقلال ما را به سقوط و نابودی تهدید میكند...»
به دنبال نشر این اعلامیه و ادامه سخنرانیهای انقلابی آیتالله مروارید در مساجد و مراكز مختلف، او دوباره دستگیر شد و به زندان رفت و این نوع فشارها و تضییقات، بر ضد وی تا پیروزی انقلاب اسلامی بهطور متعدد تكرار گردید...
پیروزی انقلاب اسلامی
... پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله مروارید روشی اعتدالی در پیش گرفت و در همین راستا، با تندرویهای بعضی از عناصر مبارز، مخالفت كرد و موضعگیریهای وی در قبال چگونگی انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از همین روش سرچشمه میگرفت. البته در آغاز فعالیتهای گسترده سیاسی و تشكیل حزب جمهوری اسلامی هم او به مخالفت با خط مشی حزب و روشی كه دوستانش در پیش گرفته بودند، پرداخت و از عدم اطلاع یا حضور خود وی در تشكیل حزب، گلهمند شد.
مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای درباره عدم حضور آیتالله مروارید و دیگران، در تأسیس حزب را چنین توجیه یا تبیین میكند: «... فقط یك نكته وجود داشت و آن اینكه ما نمیخواستیم در شورای مركزی كه حدود 30 نفر بودند، روحانیون زیاد باشند كه حزب، حزب آخوندی تلقی شود. میخواستیم از همه گروهها ـ از دانشگاهیها، كارمندها، بازاریها، كارگرها و زنهاـ باشند. به عنوان نمونه دو خانم را در شورای مركزی پذیرفتیم. فضا محدود بود، دنبال این نمیرفتیم كه از این سطح نیرو جذب كنیم. غیر از شهیدمطهری، شهیدمفتح و آقای مروارید و مرحوم لاهوتی هم نبودند. خیلی از همكاران مبارز مثل آقای ربانی املشی و دیگران هم نبودند. میشد همه اینها بیایند كه بعدا بعضیها آمدند. ما اصراری نداشتیم كه افراد روحانی در آنجا زیاد شوند...»
پس از این ماجراها و در جریان اختلاف بین حزب جمهوری اسلامی و رئیسجمهوری وقت، او همراه عدهای جانب بنیصدر را گرفت؛ ولی پس از تصویب لایحه عدم كفایت و صلاحیت بنیصدر در مجلس شورای اسلامی، آیتالله مروارید بهكلی از «سیاست روز» كنار رفت و به كار علمی ـ فرهنگی شایستهای پرداخت و مؤسسهای تحت عنوان «بنیاد فرهنگ انقلاب اسلامی» تأسیس نمود كه آثار ارزشمندی را در زمینههای مختلف، بهویژه مسائل فقهی منتشر ساخت.
البته او قبلاً نیز برای نشر فرهنگ و اندیشه اسلامی در «قم» موسسه ای به نام «دار الفکر» تأسیس کرده بود که کتاب های مفید و به زبان روز را منتشر می ساخت...
شاهكار علمی ـ فرهنگی
فقهای پیشین احادیث فقهی را در مجموعههای ارزشمندی چون «تهذیب»، «فروع كافی»، «استبصار» و«وسائل الشیعه» جمعآوری و در اختیار دانشوران قرار داده بودند؛ ولی در مورد متون فقهی و فتواهای استدلالی، جمعآوری كامل و نشر آن به شكل یك «موسوعه» یا دائرهالمعارف ارزشمند، كاری انجام نشده بود و مرحوم آیتالله علیاصغر مروارید با همكاری برادرش مرحوم شیخ محمدتقی مروارید، دائرهالمعارف پربهائی را تألیف و تنظیم نمود و تحت عنوان «الینابیع الفقهیه» منتشر ساخت و با توجه به اینكه در آن برهه، امكان جمعآوری متون چهل مجلد از كتب فقهی علمای پیشین ـ از قرن سوم تا نهم هجری ـ با اینترنت و وسائل مجهز عصر وجود نداشت و ایشان همراه برادرش و چند نفر از پژوهشگران، با تلاشی خستگیناپذیر و قابل تقدیر و تقدیس، همه ابواب فقهی را از 20 مؤلف جمعآوری و تنظیم و دستهبندی نموده و در چهل مجلد منتشر ساخته است.با توجه به اینكه با این اقدام همه ابواب فقهی كتب فقهی مختلف به طور منسجم و در كنار هم قرار گرفته و پژوهشگران متون فقهی از مراجعه به متون متفرقه و یافتن فتوای مورد نظر، بینیاز میكند، از ارزش بالایی برخوردار است.
تقریب بین مذاهب اسلامی
آیتالله مروارید در راستای ایجاد تقریب بین مذاهب اسلامی، علاوه بر تبویب و تنقیح 40 جلد از كتب فقهی علمای شیعه و تطبیق نسخ چاپی با نسخههای خطی و تصحیح كامل آنها، به جمعآوری كتب فقهی علمای اهل سنت هم اقدام نمود و در این راستا 20 جلد از كتابهای معتبر آنها را زیر عنوان «المصادر الفقهیه العشرین» جمعآوری كرد تا علمای همه فرق و مذاهب اسلامی، بدانند كه اصول و حقیقت مذاهب فقهی یكسان است و اختلافاتی كه موجب تفرق و تشتت و خدای نكرده دشمنی بین اصحاب مذاهب بشود، در میان فتاوی و كتب فقهی شیعه و سنی وجود ندارد، بلكه وحدت منسجمی كه نشاندهنده وحدت عقیده و وحدت تشریع است، در بین آنها وجود دارد؛ ولی البته این امر، مانع از وجود اختلاف رأی و اجتهاد در بین علمای مذاهب اسلامی نمیشود و به اصول و مبانی كلی عقیدتی طرفین، صدمهای نمیرساند و در واقع این موسوعه كامل (الینابیع و المصادر) در ایجاد وحدت حقوقی ـ فقهی مسلمانان و شناخت و شناسایی عقاید طرفین، كمك شایانی میكند و به طور علمی ـ عملی نشان میدهد كه اختلافی در اصول «تشریع» و «عقیده» وجود ندارد.
كتاب معروف «الخلاف» و كتاب «الفقه علی المذاهب الاربعه» بهخوبی نشان میدهد كه اختلاف فقهی علمای بزرگ فریقین ناشی از اجتهاد بزرگان عرصه فقه است و حتی روشن میشود كه موارد اختلاف فقهی، در بین «مذاهب چهارگانه» اهل سنت، بسیار زیادتر از اختلافات فقهی با شیعه است!
برای روشن شدن اهمیت علمی الینابیع و المصادر فقط به ذكر اسامی كتابهای جمعآوری شده در این موسوعه بسنده میكنیم:
الف) المتون الفقهیه للموسوعه (كتب فقهی شیعه):
1ـ فقهالرضا، 2ـ المقنع، 3ـ الهدایه،
4ـ المقنعه، 5ـ الاشراف، 6ـ جملالعلم، 7ـ الانتصار،
8ـ المسائلالناصریات، 9ـ الكافی فیالفقه، 10ـ النهایه،
11ـ الجمل و العقود، 12ـ الاقتصاد، 13ـ الخلاف،
14ـ المبسوط، 15ـ المراسمالعلویه،
16ـ جواهرالفقه، 17ـ المهذب، 18ـ فقهالقرآن، 19ـ الغنیه، 20ـ الوسیله، 21ـ اصباحالشیعه،
22ـ السرائر، 23ـ اشارهالسبق، 24ـ شرایعالاسلام،
25ـ المختصرالنافع، 26ـ الجامعللشرایع،
27ـ نزههالناظر، 28ـ قواعدالناظر، 29ـ تبصرهالمتعلمین،
30ـ ارشاد الأذهان، 31ـ تلخیصالمرام، 32ـ الرسالهالفخریه،
33ـ اللمعّهالدمشقیه، 34ـ الدروسالشرعیه،
35ـ البیان، 36ـ الألفیه، 37ـ النفلیه، 38ـ المحرر،
39ـ الموجزالحاوی، 40ـ مسائل ابنطی.
ب)سلسله المصادرالفقهیه (كتب فقهی اهل سنت):
1ـ المختصر فی فروعالحنفیه، 2ـ بدائقالصنایع فی ترتیبالشرایع،
3ـ الهدایه فی شرح بدایهالمبتدی، 4ـ مختصر الوقایه اوالتقایه،
5ـ المدونهالكبری، 6ـ متن الرساله، 7ـ الكافی فی فقه اهلالمدینه،
8ـ بدایهالمجتد و نهایهالمقتصد، 9ـ القوانینالفقهیه،
10ـ مختصرخلیل، 11ـ الأمّ، 12ـ مختصرالمزنی،
13ـ المهذب، 14ـ متن ابیشجاع، 15ـ منهاجالطالبین،
16ـ التذكره فیالفقهالشافعی، 17ـ الحاوی للفتاوی،
18ـ عمدهالفقه، 19ـ المقنع فیفقه ابنحنبل، 20ـ الكافی فیفقه ابنحنبل.
در واقع این مجموعه با این تقسیمبندی موضوعی كه همه اقوال و فتاوی و آرای فقها بزرگ را یكجا جمع و تنظیم كرده، هدف اصلی آقای مروارید و همكارانشان را برآورده میسازد و البته جمعآوری و تبویب چهل كتاب فقهی كه بعضی از آنها جزو «مخطوطات» بود و یا چاپ شایستهای نداشت و باز تطبیق آنها با نسخههای خطی موجود، اقدام سهل و سادهای نبود و حدود بیست سال، به طور شبانهروزی، روی آنها كار شده بود و در نهایت، محصول زحمات و تلاشهای فقهای بزرگ ده قرن گذشته را در مجموعهای دایرهالمعارفی، در اختیار علاقهمندان به فقه و فقاهت قرار داده است.
مجموعه «سلسله الینابیع الفقهیه» (در 40 جلد) و مجموعه «المصادر الفقهیه» به ضمیمه كتاب معروف و ارزشمند «مفتاح الكراحه» و «مسائل الفقه و موضوعاته» و چند كتاب فقهی دیگر، تجمیع و یكجا، در یك دوره صدوده جلدی «فقه شیعه و سنی» به شكل فاخری آماده گردیده و البته متأسفانه به علت چاپ آن در بیروت و گرانی قیمت دوره كامل، تهیه كتاب برای بسیاری از اهل علم و فضل مقدور نگردیده است!
در پایان بیمناسبت نیست اشاره كنم كه آیتالله مروارید، روش اعتدالی خود را در مورد مسائل اختلافی روز هم ادامه داد و برای نمونه برخورد وی درباره اختلاف بین مراجع بود. آقای مروارید در پاسخ این سؤال كه «نگاه آیتالله شریعتمداری به نهضت چگونه بود»، میگوید: «ایشان در مجموع با شیوههای امام موافق نبود. بنده به حرفهایی كه له و علیه ایشان زده میشود، اهمیتی نمیدهم. ایشان میدانست كه من طرفدار آقای خمینی هستم و سعی میكرد با من گرم بگیرد، حتی یك روز نامهای را به من نشان داد كه یعنی آقای خمینی از تبعید برای من نامه فرستاده، حرف حساب تو چیست؟... در ماجراهایی هم كه پیش آمد، بنده نمیتوانم مثل خیلیها دینم را بفروشم و به ضرس قاطع بگویم كه سوءنیتی در كار بوده. شاید ایشان فكر میكرد با روش ایشان بهتر میشود كارها را پیش برد، قضاوت درباره رویدادهای تاریخی را باید به زمان واگذار كرد. حكم صریح و قاطع صادركردن، معمولا انسان را به نتایج صحیح نمیرساند...» (مصاحبه محمدرضا كاینی با آقای مروارید، روزنامه جوان، مورخ شنبه، 21 مرداد 1396، ص9).
غفرالله له و لنا و لمن سبقونا بالایمان.
آیتالله مروارید پس از عمری مبارزه و تلاش در زمینههای اجتماعی و سیاسی و عمری گوشهنشینی همراه با كار سترگ فرهنگی ـ علمی، و مقاومت در مقابل بیماریهای مختلف، سرانجام در 14 مردادماه 1396، در 94 سالگی درگذشت و به رحمت حق پیوست. مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای در تسلیتنامه خود درباره ایشان چنین میگویند: «... درگذشت خطیب مجاهد مرحوم حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ علیاصغر مروارید رحمهاللهعلیه را به خاندان و بازماندگان محترم تسلیت عرض میكنم. ایشان از مبارزان قدیمی نهضت اسلامی و از یاران صادق امام راحل در نخستین سالهای مبارزات بود و دستاندركاران نهضت خاطره سخنرانیهای پرشور ایشان را از یاد نمیبرند. رحمت و غفران الهی بر ایشان باد. سیدعلی خامنهای/ 17 مرداد 1396»