در آغاز سال جاری ـ 1389 ـ دعوتی از عراق رسید كه در همایش بزرگداشت علامه بزرگوار آیتالله سید هبهالدین شهرستانی كه در دانشگاه بزرگ كوفه برگزار میشود، شركت كنیم. از فرودگاه تهران با همسفران بزرگوار، علمای عظام و حجج اسلام، آقایان: دكتر مهدی محقق، سیدمحمدرضا جلالی، شیخ رضا مختاری، رسول جعفریان، و شیخ محمد حسون، با هواپیمای عراقی ـ پس از 7 ساعت تاخیر ـ عازم نجف اشرف شدیم.
میزبان ما و بانی اصلی این همایش بزرگ كه با شركت دهها نفر از شخصیتهای علمی ـ فرهنگی ایران و عراق و لبنان و كشورهای حوزه خلیج فارس تشكیل شده بود، دكتر سید محمدعلی شهرستانی بود كه به علت تلمذ در محضر علامه سید هبهالدین و برای بزرگداشت یاد و خاطره آن بزرگمرد روشن ضمیر، به برپایی این همایش اقدام كرده بود. او در عراق به «شیخالعماره الاسلامیه و لمهندسین الاسلامیین» معروف بود و همزمان، در كارهای فرهنگی پیشگام و پیشتاز...
سابقه آشنایی
حدود چهل سال پیش، به دعوت انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، عازم این دیار بودم كه برای آشنایی بیشتر با مسائل مراكز فرهنگی ـ اسلامی در اروپا، به دیدار مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سید محمد نوری رفتم كه فعالیت وسیعی در خارج و در زمینههای فرهنگی و انتشاراتی داشت. در این دیدار معلوم شد كه بانی اصلی این خدمات فرهنگی در سطح جهانی، دكتر سیدمحمدعلی شهرستانی است و مركز اصلی این فعالیتها و خدمات هم در دفتر وی در تهران، قرار دارد.
در اتاقی دیگر به دیدار دكتر شهرستانی رفتیم و پس از معارفه، توسط مرحوم نوری، قرار شد كه در مدت اقامت در انگلستان، در مركزی كه او برای مجمع دانشجویان مسلمان در لندن تاسیس كرده است، سكونت كنم تا امكان ارتباط با دانشجویان مسلمان ایرانی و غیرایرانی،آسانتر باشد. از آن تاریخ كه آغاز آشنایی این جانب با دكتر شهرستانی بود که زمان درگذشت وی در تهران، به نحوی روابط فرهنگی مستمری با ایشان برقرار بود...
اشاره به نمونههای از خدمات
دكتر مهندس سیدمحمدعلی شهرستانی در سال 1932 میلادی ـ 83 سال قبل ـ در شهر كربلا به دنیا آمد و ضمن اشتغال به تحصیل علوم اسلامی رایج در حوزهها، تا سطح دروس خارج، به آموزش علوم جدید در بغداد پرداخت و سپس به خارج از عراق رفت و درجه دكترای مهندسی را از معروفترین دانشگاههای انگلستان به دست آورد و پس از مراجعت به عراق، با تشكیل شركتی به كارهای مهندسی پرداخت؛ و به موازات آن، به اجرای برنامههای علمی ـ مهندسی در كشورهای مختلف از جمله: ایران، عراق، مالزی، عربستان و ... اقدام نمود.
در توسعه حرم مطهر امام رضا علیهالسلام در مشهد مقدس و برداشتن دیواری ضخیم از داخل حرم و بلندسازی دیوارههای گنبد مطهر، بدون آنكه كوچكترین آسیبی به بافت اصلی بارگاه برسد، اقدام نمود كه موجب شگفتی و تحسین مهندسان و كارشناسان بینالمللی قرار گرفت و علاوه بر آن، كارخانه سیمان آبیك را در ایران راهاندازی كرد.
دكتر شهرستانی با اشتهاری كه در دنیای عرب و جهان اسلام به دست آورده بود، به دعوت وزارت حج و اوقاف عربستان، جادههای ارتباطی و مواصلاتی مكه ـ منی ـ عرفات را سامان داد و چادرهای جدیدی برای اقامت حجاج پیریزی كرد و بزرگترین مخزن آبی را در «منی» احداث نمود و كشتارگاه «منی» را نیز به سبك مدرن و بهداشتی ساماندهی كرد. وی در سطح بینالمللی نیز فعال بود و ساخت پلهای فلزی متحرك SPAN را در بعضی از كشورها اجرائی نمود كه طول بعضی از آنها بالغ بر 51 متر است. او بزرگترین كارخانه شكر را آماده بهرهبرداری ساخت. موتور متحرك دیزلی نفت را اختراع نمود و در بخش اختراعات بریتانیا به ثبت رساند. طرح تغییر علمی كاربری بعضی از جنگلهای غیرمفید را به مزارع نمونه در اندونزی مطرح نمود كه در ایجاد كار برای مردم آن منطقه مسلماننشین در آن كشور بسیار موفقیتآمیز بود و همین طور در كشور ساحل عاج نیز برنامه تبدیل جنگلهای غیرمفید را به اراضی كشاورزی نمونه، اجرا كرد.
دكتر شهرستانی به خاطر این اقدامات ارزشمند در سطح جهانی، مدال طلای دانشگاههای آمریكا را به خود اختصاص داد و سازمان یونسكو هم وی را برای ریاست و كارشناسی ارشد معماری اسلامی در جهان، انتخاب نمود. دكتر شهرستانی در مدت اقامت در انگلستان، به تاسیس دانشگاه بینالمللی علوم اسلامی در لندن(Internatioal Colleges Islamic Seiences ) اقدام كرد و فصلنامه علمی و آكادمیك «الجامعة الاسلامیه» Islamic uniersity Quurtelv Academic Journal را به زبان عربی و انگلیسی از لندن منتشر ساخت كه بیش از سی نفر از علما و شخصیتهای اسلامی شیعه و سنی در اداره آن همكاری مینمودند.
دكتر شهرستانی در كنفرانسهای علمی ـ مهندسی و یا فرهنگی/ اسلامی در غرب یا جهان اسلام، حضور و شركت فعالی داشت و با ارائه مقالات و ایراد سخنرانیها،به آنها غنا و محتوا میبخشید.
یكی از ارزندهترین خدمات او تاسیس یك بنیاد خیریه و غیرانتفاعی به نام «موسسه جهانی خدمات اسلامی» Wofis ـ بود كه به طور مستقل و جدا از دولتها، در سطح جهانی فعالیت میكرد. این موسسه علاوه بر انجام كارهای خدماتی خیریه ـ در همه زمینههای مورد نیاز بینوایان ـ ترجمه و چاپ و توزیع رسالهها و كتابهای اسلامی، از دیدگاه ائمه اهل بیت علیهمالسلام اقدام مینمود كه میلیونها نسخه از این كتابها و رسالهها به 12 زبان رایج دنیا ترجمه و توسط مؤسسه به طور رایگان در همه بلاد توزیع شد.
دكتر شهرستانی علاوه بر تخصصهای عالی در زمینههای فنی ـ مهندسی، در زمینههای مباحث فكری ـ فرهنگی، اسلامی نیز دارای آثار و رسالههایی است كه هر كدام در جای خود از ارزش والایی برخوردار است. یكی از این رسالهها درباره فلسفه نهضت حسینی است كه تحت عنوان: «النهضه الحسینیه و صلتها بقاعدته اللطف» منتشر شده است.
دكتر شهرستانی در مقدمه این رساله مینویسد: «... هیچ حادثه غمباری در تاریخ بشری مانند «واقعه طف» و «حادثه عاشورا» ماندگار و جاودانه نبوده است... در عصر ما بزرگداشت شهادت نوه پیامبر اكرم(ص) دیگر ویژه شیعیان نیست، بلكه تقریباً اغلب مسلمانان جهان، هر كدام به نحوی به این مسئله میپردازند... البته در این میان بعضی از مسائل فرعی نیز حتی بین شیعیان مطرح میشود كه مثلاً چرا شیعیان به جای تبریك و تهنیت به مناسبت این حادثه بزرگ كه موجب افتخار ابدی در ماندگاری اصل اسلام شده است، به گریه و زاری میپردازند و یا با زنجیر به بدن خود آسیب میرسانند و حتی بعضیها با قمه و خنجر بر سر خود میزنند و به جای آن، خون خود را برای نجات نیازمندان مسلمان و غیرمسلمان، اهدا نمیكنند؟ و یا حتی بعضی از علما، از لحاظ فقهی براین امور اعتراض دارند و میگویند كه:ایذاء نفس و اتلاف مال و نشان دادن بدن عریان در این مراسم، بر نامحرمان و زنان حرمت شرعی دارد...
از سوی دیگر عدهای هم از جنبه سیاسی به موضوع مینگرند و مدعی هستند كه هدف امام حسین علیهالسلام از قیام خود، رسیدن به حكومت و قدرت بود... در حالی كه اصولاً اصل مسئله بالاتر از این تصورهاست و در واقع باید گفت كه واقعه عاشورا، فقط در چارچوب «قاعده لطف» قابل ارزیابی است كه برای ارسال پیامبران، به این قاعده تمسك و استدلال میشود. یعنی باید گفت كه قیام حسینی، هرگز به خاطر کسب قدرت دنیوی نبود، بلكه در راستای اطاعت محض از امر الهی بود...»
دكتر شهرستانی سپس به تفصیل در این زمینه و در چندین فصل، با استشهاد به آیات و احادیث بحث میكند و این «فدا» یا «قربان» را اصلیترین عامل پایداری و شكوفایی اسلام در جهان میداند و بیان «اللهم تقبل منا هذا القربان» را هم در همین راستا میداند.
دكتر شهرستانی در بخش پایانی رساله خود ثمره این موضوع را چنین میگوید: «... پاداش امام حسین(ع) از این فدا شدن چیست؟ بر كتیبه یكی از درهای ورودی: «مقام رأس الحسین» در مسجد بزرگ سیدناالحسین در قاهره نوشته شده است: «ابوالسعود در شرح خود بر البرده، حدیثی را نقل میكند كه میگوید: «الشفاء فی تربته و الأجابه تحت قبته و الائمه من ذریته و عترته» و این، تنها پاداشی است كه امام حسین(ع) سزاوار آن است...» همان طور كه در قرآن مجید، پاداش پیامبر(ص) را از قول خود وی جز «مودّت قربی» چیز دیگری نمیداند و نمیخواهد...
در میدان مسائل عصر جدید
در عصرما، مسائل مربوط به تمدن غربی به مثابه یك مشكل اساسی برای جامعه بشری مطرح است و به همین دلیل مورد توجه شخصیتهای فرهیخته جهان قرار دارد و با توجه به نوع اندیشهها و تنوع برداشتها و تداخل ایدئولوژیها، اندیشمندان و فلاسفه معاصر، پیشنهادها و برنامههای ویژهای، هر كدام با تكیه بر اصولی كه به آنها معتقد است، مطرح نمودهاند و مثلاً میگویند كه با اجرای سیاستهای صلحآمیز به جای روشهای جنگطلبانه میتوان جامعه بشری را از خطر وقوع یك جنگ جهانی خانمانسوز، رهایی بخشید. مثلاً ویلیام. سی. لیند مدیر «مركز نهضت تمدنی» در موسسه بررسیهای آزاد در كنگره آمریكا، بحثی را تحت عنوان: «برای دفاع از تمدن غربی» راهحلهایی را ارائه نموده است و یا فرانسیس فوكویاما، اندیشه خود را در كتابی درباره «پایان تاریخ و آخرین انسان» مطرح و مانند ویلیام لند، به این نتیجه رسیده كه با پایان یافتن سلطه غرب بر دنیا و سقوط تمدن غربی، نوبت به اسلام خواهد رسید كه هم اكنون به میدان آمده و اصول و مبادی آن، خطری جدی برای فرهنگ و تمدن غربی است!
در این میان دكتر شهرستانی به عنوان مدیر «دانشگاه، بینالمللی علوم اسلامی» (ICIS ) با همكاری دانشگاه لندن (sosa ) سمیناری را در باره «تمدن بشری در میان تصور مذهبی و نظریات وضعی» برگزار نمود وپیشنهاد خود را تحت عنوان «بحران تمدن معاصر و برنامه رهایی» مطرح ساخت كه راه رهایی بشریت از «جنگ تمدنها» و رسیدن به وفاق و همكاری را، در اجرای قوانین و نشر ارزشهای والای الهی كه همه بشریت را یاری دهد، میدانست. این بحث مورد توجه اندیشمندان و دانشمندان غربی قرار گرفت.
علاوه بر رساله «النهضه الحسینیه» و بحث فوق كه تحت عنوان: «ازمه الحضاره المعاصره و اطروحه الخلاص» چاپ شده است، دكتر شهرستانی رسالههای دیگری نیز با عنوان «التصور الاسلامی للتنویر بین النظریه و التطبیق» و «السبب فیاشتمال القرآن علی المتشابهات» دارد كه بعضی از آنها به طور مستقل چاپ شده و یا در فصلنامه آكادمیك «الجامعه الاسلامیه» كه «دانشگاه بینالمللی علوم اسلامی» در لندن منتشر میكند، به زبانهای عربی و انگلیسی، انتشار یافته است.
بازسازی حرم امام رضا(ع)
در سفر اخیر به عراق كه میهمان دكتر شهرستانی بودیم، همه میهمانان در نجف اشرف در «هتل درهالنجف» اقامت داشتیم و در زیارت امامین در كاظمین علیهماالسلام، دكتر شهرستانی از میهمانان ایرانی در «دارالضیافه» متصل به صحن مطهر كاظمین، پذیرائی نمود؛ ولی خود در همان اتاقك آلومینیومی ـ كنیكس ـ كه در گوشهای از صحن مطهر، برای نظارت بر امور توسعه صحن و بازسازی حرم قبلاً برای خود آماده كرده بود، اقامت گزید كه البته نشان دهنده خلوص نیت و دوری وی از هرگونه زندگی خاص و تشریفاتی بود.
یك روز پس از نماز ظهر، میهمان مدیر حرم مطهر بودیم و من در كنار دكتر شهرستانی قرار داشتم. فرصتی بود كه داستان دستگیری و محاكمه وی در دوره رژیم سابق را بپرسم. دكتر شهرستانی خندید و گفت: داستان عجیب و غریبی بود؛ ولی مانند همیشه لطف الهی شامل حال من شد و ختم به خیر گردید.
دكتر شهرستانی گفت: حرم حضرت رضا علیهالسلام به علت تنگی اطراف ضریح، با مشكلاتی مواجه بود و برای رفع آن باید دیوارهایی را اصلاح میكردیم كه گنبد حرم بر پایه آنها استوار است. قبلاً كارشناسان و مهندسان خارجی از جمله ژاپنیها آمده بودند و پس از بررسیهای فنّی اعلام كرده بودند كه بلند نمودن دیوارهای گنبد و توسعه اطراف ضریح امكانپذیر نیست و هرگونه اقدامی، موجب سقوط گنبد خواهد شد؛ اما من پس از بررسیهای لازم، اعلام كردم كه با پذیرفتن مسئولیت كامل، این كار را میتوانم انجام دهم بدون آنكه حتی تَركی در گنبد حرم بهوجود آید.
مقامات وقت با این پیشنهاد موافقت نمودند و من كار را آغاز كردم و پس از پایان كار كه بدون هیچ گونه حادثهای انجام گرفته بود، تیمسار باتمانقلیج كه از طرف شاه به خراسان آمده بود، بعد از بررسی نظریات كارشناسان خارجی، مرا خواست و با تندی با من برخورد كرد و گفت: «تو باعث شدهای كه گنبد بهزودی خراب شود و...!» توضیحات علمی ـ فنی من اثر نداشت و او دستور داد كه بازداشتم كنند و به دادگاه بفرستند ولی چون در این مدت، هیچگونه خدشهای در اصالت و استحكام امر دیده نشد، ناچار شدند كه مرا آزاد كنند.»
دكتر شهرستانی با لبخند به سخنش ادامه داد و گفت: «متأسفانه بعدها بعضی از دوستان این اقدام مرا نوعی همكاری با رژیم نامیدند، در حالی كه من مورد غضب عمال رژیم قرار گرفتم و قصدم فقط ایجاد آرامش و امنیت برای زوار حضرت رضا علیهالسلام بود و این قبیل كارهای باورنكردنی را با عنایت ائمه اطهار علیهمالسلام، بعدها من در عتبات مقدسه كربلا و نجف و كاظمین هم انجام دادم و اكنون هم مشغول تجدید بنای كامل صحن و مرقد سامرا هستم و البته همة اینها نتیجه توفیق الهی است.»
پس از مهاجرت
رژیم بعثی عراق، به علت گسترده بودن فعالیتهای دكتر محمدعلی شهرستانی، علاوه بر خود او، منسوبان و اعضای خانوادهاش را هم تحت فشار قرار داد. این بود كه شهرستانی راه هجرت را در پیش گرفت؛ اما در دوره مهاجری نیز همچنان، به رغم خطرهای بسیار، به فعالیت خود ادامه داد. تاسیس «مركز اسلامی اهلالبیت(ع)» در لندن با همكاری علمای تبعیدی عراقی و سپس «رابطه اهل البیت العالمیه» و موسسه «الامام الخویی» و برگزاری جشنواره بزرگ الغدیر در اروپا و... به تاسیس دانشگاه بینالمللی علوم اسلامی در لندن همت گماشت که شعباتی نیز در دیگر کشورها داشت. پایهگذاری پخش ماهوارهای برنامههای اسلامی از لندن نیز یكی از اقدامات مفید و ارزشمند دكتر شهرستانی در دوران هجرت بود.
البته دكتر شهرستانی در این برهه از زندگی پربار خود به گروهها و سازمانهای معارض بعثیها كمك میكرد و در ماجرای «انتفاضه شعبانیه» و قیام شیعیان در عراق علیه رژیم بعثی، با تمام قوا به یاری مردم عراق شتافت و برای حفظ آثار و مشاهد مشرفه در عراق، از سازمانهای بینالمللی درخواست همكاری كرد و با كمك آنها توانست از گسترش تخریبهای رژیم صدام در اماكن مقدسه، جلوگیری به عمل آورد.
دكتر شهرستانی پس از سقوط رژیم بعث در سال 2003، به عراق بازگشت و تمام همت و سعی و كوشش خود را در تكمیل و بازسازی بناهای عتبات عالیات به كار گرفت.
او صحن امام حسین(ع) را مسقف نمود و صحن دومی، در زیر زمین صحن موجود احداث نمود و سه شهرک یا زائرسرای بزرگ در اطراف حرم، برای اقامت زائران حسینی تاسیس كرد.
او توسعه حرم امامان را در كاظمین با برداشتن ستونهایی كه گنبد را نگهداری میكردند و اجرای طرح صحن جدید در آن مكان شریف را به عهده گرفت. در نجف اشرف مراكز و امكانات رفاهی و بهداشتی برای زوار تعبیه نمود. بازسازی اساسی بارگاه امامان در سامرا، پس از تخریب به دست وهابیان و بعثیها، به دستور مستقیم مرجع عالیقدر حضرت آیتالله سیستانی حفظهالله، از آخرین برنامههای او بود...
او هر هفته، برای نظارت و اشراف بر امور و پیشرفت كار در سامرا، به آن شهر سفر میكرد و علیرغم خطرهای ترور و انفجار، بدون واهمه به این كار خود ادامه داد تا اینكه در سفری به تهران در 10 اسفند 1389 در بیمارستان خاتمالانبیا در تهران، به لقای حق پیوست و طبق وصیتش، در كربلای معلا، مولد خود، به خاك سپرده شد و آرام گرفت. رحمهالله و اسكنه فی فصیح جنانه.