صفحه اصلي
زندگينامه
كتابها
كتب فارسي
كتب عربي
دانلود كتاب
مقالات
سياسي
فرهنگي
تاريخي
مصاحبه
سياسي
فرهنگي
تاريخي
خاطرات
علما و مراجع
شخصيت هاي داخلي
شخصيت هاي بين المللي
آلبوم
شخصيتهاي بين الملي
شخصيتهاي ايراني
علما و مراجع
كنفرانسها
مصر
واتيكان
متفرقه
ويژه نامه
اخبار
اخبار سايت
اخبار فرهنگي
پيوندها
تماس با ما
ويژه نامه
تبليغات
روابط تاريخي ـ فرهنگي ايران و مصر
تاريخ :
1388/10/17
موضوع مقاله :
تاريخي ,
طي يك دهه گذشته دو كشور در مسايل بين المللي زير همكاري خوبي بايكديگر داشته اند:
1ـ هماهنگي مواضع دو كشور در مسأله بوسني و كمك به مسلمانان آن سامان .
2ـ موضع گري نزديك دو كشور دربارة NPT ( پيمان منع گسترش سلاح هاي كشتار جمعي ).
3ـ رايزني هاي دو كشور در مسألة حقوق بشر كه به تغيير رأي مصر نسبت به قطعنامه حقوق بشر عليه ايران از مثبت و ممتنع انجاميد.
4ـ همكاري دو كشور در چارچوب سازمان كنفرانس اسلامي و شركت « عمرو موسي » وزير خارجه مصر در اجلاس تهران و اتخاد مواضع مشترك در بسياري از مسايل مطرح شده در كميته هاي كنفرانس .
در سطح همكاري هاي منطقه اي نيز دو كشور در موارد بسياري مواضع مشترك دارند كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره كرد:
1ـ ضرورت جلوگيري از گسترش سلاح هاي كشتار جمعي رژيم صهيونيستي .
2ـ حمايت از تماميت ارضي عراق و جلوگيري از تجزيه آن .
3ـ طرح خلع سلاح هسته اي و كشتار جمعي در خاورميانه .
در بعد روابط دو جانبه مي توان به همكاري هاي زير اشاره كرد:
الف - همكاري هاي اقتصادي روند بهبود مناسبات اقتصادي پس از گشايش مجدد دفاتر حفاظت منافع دو كشور با جديت دنبال شده است .
در اين زمينه ساخت پنج كارخانه نيشكر در استان خراسان از سوي مصر و امضاي ياد داشت تفاهم براي فروش يك هزار دستگاه تراكتور به بخش خصوصي مصر و مبادلات تجاري ديگر، از جمله فعاليت هاي اقتصادي قابل ذكر است .
ب ـ همكاري هاي فرهنگي : امضاي توافقنامه همكاري هاي علمي ميان دانشگاه عين شمس مصر و دانشگاه علامه طباطبايي ، سفر برخي علماي برجسته و شخصيت هاي روحاني علمي ، ادبي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران به مصر و ملاقات آنها با شيخ الازهر و ديدار شخصيت هاي علمي و مطبوعاتي مصر با مسؤولان ايران ، همچنين نمايش فيلم هاي ايراني در مصرو ديدارهاي دوستانه ورزشي جزو فعاليت هاي فرهنگي سال هاي اخير به شمار مي آيد. البته همة مواضع و موارد فوق را مي توان در واقع ( دور شدن تدريجي مصر از كمپ ديويد) تلقي كرد.
نقش علما و روحانيان در روابط ايران و مصر
بي ترديد مردم ايران و مصر از نظر دينداري و توجه به امور مذهبي بايكديگر همانندي هاي فراواني دارند. هر دو ملت در مبارزات ضداستعماري خود از عامل دين به عنوان انگيزه اي براي « جهاد» عليه استعمارگران بهره بردند. به ياد مي آوريم كه ارتشيان مصر در « جنگ رمضان » با نداي الله اكبر از كانال سوئز عبور كردند و استحكامات خط بارلو را در هم شكستند.
همچنين عشق و علاقه به اهل بيت (ع ) يكي از شاخصه هاي مذهبي مشترك است كه به وضوح نزد ايرانيان و مصريان ديده مي شود. ديداري از مسجدامام حسين (ع ) و بارگاه سيده زينب (ع ) در قاهره روشنگر اين حقيقت است .در اين ميان نقش علما و روحانيان آگاه در نزديك سازي دو ملت ايران و مصربسيار با اهميت است . ما در اين جا به ذكر دو نمونه ، تأثير حركت اصلاحي سيد جمال الدين حسيني و حركت تقريب بين مذاهب شيخ محمد تقي قمي در تحولات ايران و مصر و كل منطقه اكتفا مي كنيم .
حركت اصلاحي سيد جمال الدين اسد آبادي
سيد جمال در اواخر سال 1285 هجري قمري براي اولين بار از هند وارد مصر شد. مدت اقامت وي در اين سفر فقط چهل روز بود، اما سيد در اين مدت كوتاه با الازهر آشنا شد و از آنجا عازم حج گرديد. اين مراجعت زودهنگام سيد موجب تأثر طلاب الازهر شد.
در سفر دوم كه با آغاز محرم 1287 ه ق آغاز شد، سيد ظاهراف به قصداقامت دراز مدت به قاهره رفت . اين بار او در « سراي ابراهيم بيك مويلگي » در نزديكي « مسجد سيدنا الحسين » سكني گزيد، ولي بعد به خان الخليلي رفت و به درخواست طلاب الازهر به تدريس كلام ، فلسفه ، فقه و نجوم پرداخت .
طبق نوشته مورخان و يادداشت هاي سيد در پشت جلد كتاب ها، سيد كتاب « زوراء» تأليف شيخ جلال الدين دواني در تصوف ، « شرح قطب بر شمسيه » در منطق ، هدايه و «اشارات و حكمت الاشراق » در فلسفه و « شرح العقائدالعضديه » جلال الدين دواني در كلام و « تذكره » شيخ طوسي در علم هيأت قديم را تدريس مي كرد. ( مجموعه تقريرات درس وي در شرح عقايد، بعدها به نام شيخ عبده در مصر چاپ شده است ).
از شاگردان مشهور سيد مي توان از شيخ محمد عبده ، شيخ عبدالكريم سلمان ، شيخ ابراهيم لقاني و شيخ ابراهيم حلباوي نام برد.
سيد براي اين گروه ، علوم رسمي حوزوي و الازهري تدريس مي كرد، اما گروه ديگري هم بودند كه در فرصت هاي مناسب از درس سيد در علوم اجتماعي و سياسي استفاده مي كردند و اين دروس دوره اي ، گاهي در منازل افراد عرضه مي شد و شاگردان معروف اين دوره ها: محمود سامي البارودي ،عبدالسلام مويلحي و برادرش ابراهيم مويلحي ، سعد زغلول ، علي مظهر،سليم نقاش ، اديب اسحاق و ديگران بودند.
« احمد امين » در كتاب خود ضمن شرح حال سيد مي نويسد: سيد از تدريس در مصر چه مي خواست ؟ و سپس پاسخ مي دهد كه : سيد از تدريس علوم الازهري و غير حوزوي ، دو هدف داشت : هدف اول بيداري طلاب و روشن شدن اذهان الازهريان بود تا آنان را با دنياي جديد آشنا كند، به ويژه با فلسفه كه پس از دوران فاطميان در مصر، تعطيل و تحريم شده بود.7 تا آنجا كه شيخ محمد عبده در مقدمه رساله « الواردات في سرالتجليات » مي نويسد: من وقتي سراغ فلسفه را گرفتم ، در الازهر به من گفتند كه فلسفه حرام است :« كلما سألت اجابوني بان الاشتغال بها حرام ...» 8 ( تا اين كه خورشيد حقايق ظهور كرد و به وجود حضرت الحكيم الكامل و الحق القائم استادنا السيدجمال الدين الافغاني لطايفي از آن بر ما آشكار شد و از او در اين باب خواستار شديم و شكر خدا را كه اجابت كرد...)
بر اساس همين تأثير روحي و معنوي است كه به نقل از « زعما الاصلاح في العصر الحديث » شيخ درباره سيد مي گويد: «ان أبي وهبني حياة يشاركني فيها علي و محروس السّيد جمال الدين وهبني حياة أشارك فيها محمداً وابراهيم و موسي و عيسي و الاولياء و القديسين ...»9
صفحات ->
1
-
2
-
3
-
4
-
5